سینماسینما، محسن جعفری راد:
هجوم، توقعی که از شهرام مکری برای خلاقیت و بداعت داریم را به راحتی برآورده می کند. اما در روند فیلمسازی مکری،گامی رو به جلو نیست. برای پرهیز از کلی گویی به مصادیق این دو نکته می پردازیم. داستان بازسازی صحنه یک جنایت توسط متهم به قتل ، صرفا یک موقعیت کلی است تا با مهندسی مثالزدنی جزییات روایی و ساختاری از سوی مکری و عوامل همراهش یک فضای رازآلود و مالیخولیایی ترسیم شود. از نور پردازی های پرکنتراست با انواع واقسام رنگ های تند و شاد گرفته تا خلق فضای مه آلود که هم در متن به ابهامات تیم پلیسی حاضر در باشگاه ورزشی می افزاید و در فرامتن به بیننده این امکان را می دهد که در هزارتوی مورد نظر راوی پرسه بزند و از این ها مهمتر برای عوامل فیلم هم به سبب اجرای دشوار میزانسن و دکوپاژ، این بستر را مهیا می کند تا راحت تر جابه جایی های فرمیک کار را اجرایی کنند.در واقع طراحی صحنه،لباس و گریم هجوم، تمایزات مهمی با کارهای قبلی مکری دارد. چرا که اگر مثلا در ماهی و گربه بیشتر فرم بصری و شکست های زمانی قرار بود،فرم روایی جدیدی خلق کند، در هجوم با برجستگی غلیط گریم ها و طراحی صحنه و لباس ،مکری به این نتیجه رسیده که می توان به لوکیشن و قد و قامت آدمهای داستان هم هویتی دراماتیک بخشید و یک باشگاه ورزشی را در حد یکی از شخصیت های اصلی ماجرا ارایه کرد.
در فیلمبرداری به سبب جا به جایی های زیاد و حرکات متنوع دوربین و نیز حفظ یکدستی در ریتم و ضرباهنگ روایت که باید هر لحظه به تعلیق ماجرا افزوده شود،سعی شده از همه امکانات در خدمت خلق فضای سرشار از ابهام استفاده شود.به خصوص از زمانی که متهم،فراتر از بازسازی صحنه جنایت،قواعد بازی را روایت می کند و نقاب از صورت بر می دارد و می خواهد پلیس و مخاطب را نیز سردرگم کند و دوربین با طراوت و در عین حال مرموز! فیلم، به شکل گیری معماهای بیشتر و عمیق تر کمک می کند که نشان می دهد مکری به بلوغ کافی در تناسب میان جرییات لوکیشن و جزیبات فرم بصری دست یافته است. در واقع فرم مورد نظر او در ماهی و گربه، در هجوم قوام بهتر و بیشتری پیدا می کند و با موقعیت آفرینی چندگانه،اشتیاق و کنجکاوی مخاطب را دو چندان می کند. اما مشکل اینجاست که ساختار روایی هجوم،تکرار ساختار ماهی و گربه و در واقع اغلب کارهای مکری است . البته تفاوت های چشمگیری هم وجود دارد. از جمله اینکه در ماهی و گربه روایت از دید سوم شخص ارایه می شد و لوکیشن نیز وسیع و نامحدود بود و روابط انسانی به رئالیسم تنه می زد اما در هجوم راوی از دید اول شخص است و لوکیشن و مکان بسیار فشرده و تو در تو و روابط انسانی به سورئالیسم تنه می زند.
اما مهمترین تفاوت شاید در اجرای شورانگیز هجوم است. در ماهی و گربه پلان ها بیشتر در جهت ضربه شصت ساختاری مکری طراحی شده بودند و روابط خالی از عمق بود اما در هجوم ، شخصیت پردازی و روابط آدمها عمیق تر طراحی شده و دوایر متحدالمرکز ماهی و گربه در هجوم به دوایری بدون مرکز مشترک تبدیل شده اند.
آشنایی زدایی از مکان هم همچنان قابل ردیابی است. اگر جنگل در ماهی و گربه به جای مکانی چشم نواز و آرام بخش به مکانی مخوف و خشن بدل شده بود در هجوم هم در یک باشگاه ورزشی شاهد همه چیز هستیم جز مهارت های ورزشی. در واقع باشگاه ورزشی به مکانی بدل شده که خون آشام ها راحت تر و سریع تر خون های مورد نظر را تهیه و تغذیه کنند و به جای اینکه مکان سرگرمی و ورزش باشد به مکان خونریزی و قتل و حادثه تبدیل شده است.
برگ برنده دیگر فیلم،جلوه های ویژه میدانی و کامپیوتری است که برای متقاعد و باورپذیر کردن روایت نقش مهمی ایفا می کند. از ابتدای فیلم که در یک لانگ شات،آسمان مثل یک دهانه آتشفشان،مهیب و پر سوز و گداز به تصویر کشیده شده تا اواخر فیلم که از داخل بالش،یک موجود خون آشام،آشکار می شود که نشان می دهد از لحاظ سخت افزاری می توان حداقل ها را حتی در سینمای کم بضاعت ایران اجرا کرد که نشان از جاه طلبی و کمال طلبی مکری و تیم سازنده هجوم دارد.
تحلیل مفصل هجوم بماند برای فرصتی دیگر.فیلمی که اگر به طور مستقل به آن نگاه کنیم، مهندسی جزییات کم نظیری دارد اما اگر با کارهای قبلی مکری مقایسه کنیم، شگفت زده نخواهیم شد.فعلا به عنوان یک پیشنهاد لذت بخش می توان،تماشای آن را توصیه کرد.به خصوص با وجود فیلم هایی که کمتر هویت و تشخص قابل تفکیکی دارند،هجوم قابل تامل است و امکان مشارکت در وسعت بخشیدن به افق معنایی متنش را به مخاطب هدیه می دهد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- جشنواره فریبورگ و نمایش ۵ فیلم کوتاه ایرانی
- گفتوگوی سینمایی نسلها/ نگاهی به مستند «موج نو»
- هشدار به سانسور در عصر هوش مصنوعی/ میزگردی با حضور کیوان کثیریان، شهرام مکری و حسام سلامت
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد: حکومتهایی که خودشان را متولی حقیقت میدانند خطرناکترین دولتها هستند
- اعترافهای سینمایی رضا میرکریمی به شهرام مکری و مرتضی فرشباف
- شهرام مکری: کارگردانان فیلم کوتاه چارهای جز جشنوارهزدگی ندارند
- خبرهایی از جشنواره لوکارنو/ شهرام مکری داور بخش عملکرد اول شد
- اعلام نامزدهای بخش بهترین کارگردانی در جشن کارگردانان
- مرور آثار اصغر فرهادی و شهرام مکری در آمریکا
- نمایش فیلمهای شهرام مکری در آکادمی فیلم و هنر بروکلین
- گفتوگو با شهرام مکری کارگردان «جنایت بیدقت»/ یک کافه کوچک با قهوههایی با طعم شخصی
- در دل ماجرای تاریخ /شهرام مکری و مرتضی فرشباف از «جنایت بی دقت» می گویند
- محمد حقیقت خبر داد/ اکران «جنایت بیدقت» در فرانسه/ فیلمی با امضای ویژه مکری
- «جنایت بیدقت» جایزه بهترین فیلم بخش دیدگاههای نو جشنواره برزیلی را گرفت
- شهرام مکری داور جشنواره شیکاگو شد
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- درباره سرژ رضوانی هنرمند ۹۶ ساله/ انتشار مشهورترین ساختههای آهنگساز ایرانی فیلمهای تروفو و گدار
- بازدید پیمان جبلی از ۲ سریال الفویژه؛ پخش «سلمان فارسی» در زمان مقرر/ رونمایی از «موسی (ع)» در جشنواره فجر
- درباره فیلم «شهر خاموش»/ دوزخ، اما سرد *
- اکران فیلم سینمایی استاد / گزارش تصویری
- یادبود عباس کیارستمی در «شکوه سینما»/ بیلگه جیلان: کیارستمی روشِ فیلم ساختن را دگرگون کرد
آخرین ها
- فیلم ایناریتو با بازی تام کروز در بریتانیا ساخته میشود
- «ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو»؛ گفتوشنود با شبحی از گذشته که خیال رفتن ندارد
- پرویز ربیعی و فیلم سینمایی «شبکه» در بیست و پنجمین قسمت «صداهای ابریشمی»
- در آستانه برگزاری آیین اختتامیه؛ نامزدهای جشنواره فیلمکوتاه تهران معرفی شدند
- استیون اسپیلبرگ، اسپایک لی و کن برنز مدال ملی هنر میگیرند
- فراخوان عمومی تامینکنندگان تجهیزات تولید داخل
- نمایش «طعم گیلاس» در قزاقستان
- سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد؛ ابعاد پرونده قتل داریوش مهرجویی روشن است
- شهاب حسینی به فیلم هالیوودی علی عطشانی پیوست
- دبیر پنجمین جشنواره فیلم کوتاه موج انتخاب شد
- یادبود عباس کیارستمی در «شکوه سینما»/ بیلگه جیلان: کیارستمی روشِ فیلم ساختن را دگرگون کرد
- چرا باید این روزها فیلم «آر یو والیبال» را ببینیم؟
- درباره فیلم «شهر خاموش»/ دوزخ، اما سرد *
- بازدید معاون فراجا از غرفه همراه اول در نخستین روز نمایشگاه ایپاس
- «آبی روشن» در جستجوی هویت ایرانی
- یک تقدیر از فیلمساز مجارستانی/ بلا تار از جشنواره توکیو جایزه دستاورد میگیرد
- پوستر جشنواره «دیدار» رونمایی شد
- اولین روز مسترکلاس «شکوه سینما» برگزار شد
- اکران فیلم سینمایی استاد / گزارش تصویری
- حضور همراه اول در ایپاس ۲۰۲۴ با ارائه سرویسهای نوین ارتباطی
- «پایان خوش» برای بازنشستگی/ برنده ۲ نخل طلا و یک اسکار دیگر فیلم نمیسازد
- داوران آثار داستانی جشنواره فیلمکوتاه تهران معرفی شدند
- معرفی مدیران بخشهای سومین جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراثفرهنگی
- کاهش بیسروصدای فروش برخی فیلمها؛ «زودپز» صدرنشین گیشه سینما در هفته گذشته
- درباره سرژ رضوانی هنرمند ۹۶ ساله/ انتشار مشهورترین ساختههای آهنگساز ایرانی فیلمهای تروفو و گدار
- بازدید پیمان جبلی از ۲ سریال الفویژه؛ پخش «سلمان فارسی» در زمان مقرر/ رونمایی از «موسی (ع)» در جشنواره فجر
- «پرسهزنی در سکوت شهر»؛ گوشهای از زندگی و آثار مرتضی نعمتالهی
- «این جَمعیت قابل کُنترل» در بلغارستان
- راهیابی «النگو» به جشنواره مورد تایید اسکار
- استاد شفیعی کدکنی تندیس تقدیر هادی خانیکی را اهدا کرد/ او شخصیتی چند ساحتی است
تحلیل خیلی کلی من اینه که میخواد بگه که بشر در این فضای گرفته و غبار آلود که در آن هیچ راه امیدی نیست، بدنبال یک راه فرار می گرده ..
این راه فرار گریز به خارج رفتن هم نیست، بلکه گریزی به درون است
و از راه عشق است که همه فضای وهم و تیرگی خیال و واقعیت ، به حقیقت روشنایی و نور می رسد.
حالا این فرم دایره وار و تکرار شونده و فضای سورئالیستی در فیلم ،همان چنبره زندگی فعلی ماست که وجود آدمها رو در خودش تنیده و بشر درون این لایه های چنبره دست و پا میزنه که به رهایی برسه..
هر کسی هم زاویه دیدی از رهایی داره، ولی زیباترین راه حل همین راه عشقه، در فیلم عشق به معشوق رو نشون میده و در مراتب بالاتر عشق الهی است که باعث پرواز روح از این جسد زندانی در پوسته می شود.