«شاعران زندگی» تلاشی است برای بازیابی هویت ازدسترفته زنان
سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی:
پس از نزدیک به دو دهه تجربهاندوزی در عرصه ساخت فیلمهای کوتاه و تجربی، شیرین برقنورد حالا دیگر دارد از پراکندهکاریها و پرداختن به موضوعات متنوع در فیلمهایش، آگاهانه فاصله میگیرد تا بتواند در حوزه موضوعات مورد علاقه خود به طرح مضامین ناگفته تازه بپردازد. مضامینی که با پشتوانه پژوهشهایی دامنهدار و گسترده، از اعتبار و روایی بالایی برخوردار بوده و میتواند بر استنادی بودن درونمایه آثارش مهر تایید بزند.
تازهترین کار مستند شیرین برقنورد، با تمرکز بر یک موضوع اجتماعی و با تاکید بر نقشمندی و اثرگذاری زن در عرصه کار و زندگی، با عنوان «شاعران زندگی» در سینمای هنر و تجربه به نمایش درمیآید. تلاش برای بازیابی هویت ازدسترفته زنان که میتوانند در کنار مردان، در یک جامعه سالم، بیهیچ تفاوت و تمایز خاصی، در عرصه تولید و نوآوری بهعنوان نیرویی فعال و غیرمنفعل، حضوری معنادار داشته باشند.
به جز یکی دو بخش کوتاه از فصول پایانی فیلم که در تهران میگذرد، تمامی بخشهای این فیلم مستند در بخش شاندرمن در جنوب غربی استان گیلان و در حوزه شهرستان ماسال تصویربرداری شده است؛ در فضایی که به دلیل طبیعت بهنسبت دستنخورده و بکر آن، دارای جاذبههای طبیعی و گردشگری فراوانی است.
فیلم با یک نمای هوایی که فضایی سرسبز از کرتبندی کشتزارها و باغ و بوستانها را به تصویر میکشد، آغاز میشود و بیدرنگ با قرار دادن تصویر زنی میانسال که دو سگ خانگی در کنارش دیده میشوند، به معارفه چهره محوری این اثر مستند یعنی شیرین پارسی میپردازد، که پرداختن به شخصیت او بهانه و انگیزه اصلی تولید چنین فیلمی بوده است.
دیری نمیگذرد که این معارفه کاملتر میشود و ما با نزدیک شدن به حریم خانوادگی او، با دیگر اعضای خانواده و کمی بعدتر با پسران خانواده نیز آشنا میشویم.
شیرین که اکنون بهعنوان یک بانوی کارآفرین و نیرویی باانگیزه و مولد، عاشقانه به کار کشاورزی سرگرم است، روزگاری نهچندان دور در پاریس بوده و پس از فراغت از تحصیل، به دلیل داشتن روحیهای متفاوت با برادرش که در آنجا زندگی میکند، از اوجدا میشود و به ایران بازمیگردد تا در شاندرمن و در زمینهای پدر همسرش، به کار کشاورزی بپردازد.
آشنایی او با شعر و موسیقی – به دلیل نوع نگاه پدرش که برای همه دخترانش معلم موسیقی گرفته بود و میان آنها با پسرانش فرقی نمیگذاشت – حالا در این فضای سرسبز و پر از جاذبههای دلفریب، کارساز میشود و در همه لحظههای کار و فراغت او، ترنم شعر و سرودهها و دلنوشتههای زیبا همدم و همراه او میشود و با انتقال حسی زیبا و شاعرانه به مخاطبان فیلم، نوعی کشش و جاذبه برای همراهی بیشتر با چنین شخصیتی پررنگتر میشود.
در بسیاری از بخشهای فیلم، شعرخوانیها و ترنم سرودهها و دلنوشتههای شاعرانه شیرین، نقش کارکردی یک موسیقی متن یا حتی گفتار متن مناسب و غیرزاید را بر عهده میگیرد. بهویژه که در «شاعران زندگی» کارگردان با درک بسیار درستی از چنین ظرفیت جایگزین، به سود اثرش بهخوبی بهره میبرد.
حضور شیرین در متن کارهایی بهظاهر دشوار، پیگیریها و دوندگیهایش برای ساماندهی برخی از طرحهای مورد نظرش ازجمله تولید برنج ارگانیک و بومی و حذف مواد آلاینده خاک و زمین (کود شیمیل شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی و…) و رویارویی او با بسیاری از پیچوخمهای اداری و کاغذبازی و سد راه شدن مسئولان ادارات دولتی، از او چهرهای مقاوم و پایدار و جنگنده نشان میدهد که برای رسیدن به هدفش یعنی رونق کشتوکار و ترویج برنج بومی و پیشگیری از ورود برنجهای بیکیفیت هندی و پاکستانی و…، در برابر دشواریها کمر خم نمیکند.
گشتوگذارهای سرخوشانه او در جنگل و در کنار کشتزارهای سرسبز، با پسزمینهای از درختان بالابلند و قد برافراشته به سوی آسمان، گردش در جنگلی خزانزده و عریان و در بهاری دیگر، نوازش نشاهای نورسته و سرسبز شالی، چیدن گوجهفرنگی نورس و سبزیهای جنگلی که گویی روح لطیف و شاعرانه او را با درخت و آب و خاک و سبزه پیوند میزند، زنگ تنفسهای مناسبی است که هوشمندانه در بخشهایی از فیلم جای داده میشود تا بتوانیم از فضاهای کار سخت در مزرعه و دشوارهایی که برایش پیش میآید، بهخوبی فاصله بگیریم.
درهمآمیختگی گریزناپذیر کار و زندگی شیرین، به گونهای ظریف به تصویر کشیده میشود که مخاطبان فیلم بتوانند با همه دغدغهها و دلمشغولیهای او بهخوبی آشنا شوند. به همین روی، زمانی در شالیزار پا به پای دیگر زنان نشاگر آبادی که سالهای سال از بودن در کنار شیرین احساس خوبی دارند، کار میکند و عرق میریزد و در کنار شالیزار با آنها همسفره میشود و زمانی دیگر پس از سروکله زدن با کارگران جوان بومی، در آشپزخانه کوچکشان در حال آشپزی دیده میشود و ساعت بعد هم پشت رایانهاش مینشیند و با دوستش، برژیت در فرانسه، از راه دور گفتوگو میکند و از شنیدن خبر سفرش در آینده نزدیک به ایران و گیلان، شادمانی میکند.
اگرچه بخشی از فیلم که بهطور مشخص و تا حدودی گلدرشت به معرفی انجمن زنان کارآفرین و ارائه تصاویری از نشست این انجمن با برخی از نمایندگان مجلس میپردازد، تا حدود زیادی از فضای پرآبورنگ و پرکشش بخشهای اصلی فیلم دور میشود، با این همه، به دلیل حضور محوری شیرین در آن جلسه و سخنرانی پرشور او در جمع اعضای انجمن و تنی چند از نمایندگان مجلس، مخاطبان فیلم میپذیرند که این بخش از فیلم نیز میتواند در ادامه همان فضاسازیهای مربوط به شخصیتپردازی شیرین، پذیرفتنی باشد.
حضور مشاوری چون رخشان بنیاعتماد و تهیهکنندهای نامآشنا چون مجتبی میرتهماسب، بیتردید در تولید چنین کار قابل اعتنایی بسیار موثر بوده است.
ماهنامه هنر و تجربه