سینماسینما، علیرضا نراقی
شروع مستند «زیر صفر مرزی» ساخته مهدی افشارنیک این نوید را میدهد که با یک روایت بدیع روبهرو هستیم؛ یک روایت محذوف که چالشی بازاندیشانه و روشنگر در روایت آشنا و غالبِ دفاع ایجاد میکند. فیلم سوژه خوبی برای این چالش و رسیدن به روایتی تازه دارد. شهید علی هاشمی سوژه اصلی فیلم است؛ فرماندهی که ناپدید شدن او تا پیش از پیدا شدن پیکرش منجر به سکوت، شک و شایعه درباره هویت و صداقت او شده بود. دوربین با تعقیب فرزندان هاشمی که به گفتوگو با هم رزمان پدرشان میپردازند، بناست یک روایت محذوف را زنده کند و بخشی ناگفته از جریان دفاع و حتی تاریخنگاری آن را افشا گرداند. اما مشکل اینجاست که این چالش جذاب و دراماتیک که در ابتدا مخاطب را جذب فیلم میکند، خیلی زود کنار گذاشته میشود و در حاشیه باقی میماند. فیلم با ذوب شدن در تاریخ جنگ- یعنی همان روایت غالب- هویت مستقلی را که در استعداد خود برای ایجاد یک روایت جدید دارد، کمرنگ میکند و همین سبب فرو افتادن در نوعی پیشپاافتادگی میشود.
حقیقت درباره مسائل تاریخی یکه نیست. تاریخ همواره با کلانروایتها و خردهرخدادهای مختلفی همراه است که آمیخته به حقیقت و ناحقیقت هستند. به طور کلی در روایت غالب جنگ که هر روز در رسانههایی چون صداوسیما بخشهایی انتخابشده از آن را میشنویم، تنها بخشی از حقیقت نهفته است و بخش دیگری از آن در روایت محذوفان و جاماندگانی چون علی هاشمی متبلور میشود. هم وجوه سیاسی- مدیریتی بخشی از واقعیت جنگ است و هم وضعیت امروز جنوب ایران که جنگ را در دامان خود تیمار کرد و زخمهایش را به تن خرید، واقعیتی را درباره جنگ افشا میکند. اما یک فیلم نمیتواند هم درباره روایت غالب و هم درباره محذوفان باشد، هم درباره امور سیاسی و هم درباره واقعیتهای اجتماعی امروز باشد که جنگ سببساز آن بوده است. «زیر صفر مرزی» اما متهورانه و ناکام میخواهد درباره همه اینها باشد و درنهایت به فیلمی بدل شده که فاقد روایت منسجم و وحدت موضوعی است. حضور فرزندان شهید علی هاشمی منتهی به این نشده است که فیلم درباره او باشد و روایت فیلم را هویت بخشد، همانطور که گفتوگوها به سمت یک موضوع منسجم انتقادی یا روایت تاریخی صرف نرفته است. فیلم به همه این موضوعات سر میزند و با وجود بازگو کردن واقعیتهایی تلخ، بینشی عمیق و مجزا ندارد. اما درنهایت نمیتوان جسارت فیلمساز را نادیده گرفت و تلاش او را برای پیش کشیدن موضوعات مهمی در فرماندهی جنگ و ساماندهی زندگی جنگزدگان نادیده گرفت. این تعهد با وجود مشکلات ساختاری و روایی قابل ستایش است.
منبع: ماهنامه هنروتجربه