عقیل قیومی:
مسعود فراستی باید بیاموزد که با ادبیات محترمانه تر سخن بگوید و با طراحی معطوف به ادب و دلجویی از ضعفهای فیلم بگوید. یاد بگیرد که در کافه اش دورهمی نگرفته اند و در انتخاب واژه ها برای نقد دقت کند. البته این احتمال هست که تلویزیون او را به همین شکل بخواهد تا ملت با او بیشتر سرگرم شوند و تعلیق ایجاد کنند که شخص مقابلش بالاخره کی از کوره درمی رود. این بازی خوب و درست و درمانی نیست که شکل گرفته است. در این قسمت از برنامه ی “هفت” مسعود فراستی به شخص مقابلش-کارگردان سایه های موازی- این انگیزه و مجال را داد تا حرف دلش را بزند و مسعود فراستی را آدم غم انگیزی توصیف کند که به خاطر معاش اش دارد اینگونه خودزنی میکند. این بده بستان های کلامی نازل بین منتقد و کارگردان شأنیت هر دو سو را هدف میگیرد و در این میان هیچکس برنده نیست. وقتی کارگردانی را که آمده تا به شیوه ای مطلوب درباره ی فیلمش سخن بگوید و بشنود، روی آنتن میلیونی تلویزیون عصبی کنی و بعد با لرزش دستانش تفریح کنی، پیشاپیش فاتحه ی اخلاق رسانه ای را خوانده ای. فراستی باید از خود بپرسد چرا کارگردانها در مقابل انتقادهایش گارد میگیرند و هیچ یک نمیگویند چه خوب که به این نکته اشاره کردید و آموختیم. چرا باید کار به جایی برسد که یک منتقد قدیمی و همکار مسعود فراستی، در گفتگویی رسمی باید بگوید که من اصلاً کسی به نام فراستی نمی شناسم، یعنی همکاری همکار دیگرش را به کُل انکار کند و برائت بجوید. چرا نمی توان در فضایی که بیمارگونه نباشد با هم مخالف باشیم و درست صحبت کنیم. پدیده ی ناخوشایند مسعود فراستی باید به شکل اورژانسی آسیبب شناسی شود و این غده از تن رنجور ادبیات سینمایی ایران به سلامت به درآید. همه ی ما باید به مسعود فراستی کمک کنیم.