پرویز پرستویی در سوگ ابوالفضل شاهکرم متنی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. او در این متن انتقادات تندی را به داود میرباقری وارد کرد.
به گزارش سینماسینما، پرستویی خطاب به میرباقری استوری کرد: «آقای داوود میر باقری خواستم یاد آوری کنم ابوالفضل شاهکرم دو سال در مختارنامه ریشش را نزد و شما اصلا سراغش رو نگرفتید؛ الان هم سلمان رو می سازید. سراغی از ابوالفضل نگرفتید خیالت راحت ابوالفضل دیگه نیست که مزاحمت بشه.ای وای یعنی یک نقش در این پروژه عریض و طویل نبود؟ فقط او زیادی بود؟ در امام علی بد بازی کرد؟ بابا شماها کی هستید؟چندبار بهت زنگ زدم، چندبار به پسرت، به برادرت یادآوری کردم؟ دم شما گرم خداروشکر که برای خودم سنگ به سینه نزدم
یعنی هیچ وقت نزدم….
حیف از حضورم در رعنا ، امام علی ، آدم برفی، عشق آباد،
حیف حیف حیف…»
در یک پست هم نوشت:
ابوالفضل عزیزم
مظلوم
بی ادعا
الان میتونم دقیقا درک کنم که چه آروم خوابیدی
که مزاحم کسی نشی
بی سروصدا
همونجور که سر صحنه های تئاتر ،قلدر و قدرتمند
میدرخشیدی
ولی پشت صحنه و تو کوچه و خیابون افتاده حال راه میرفتی
هیچوقت ندیدم خودنمایی کنی
هیچوقت شکمباره نبودی
هیچوقت ادعا نداشتی
ولی همیشه مظلوم بودی و بودی
خودت میدونی چقدر تمام تهران و کوچه پس کوچه هاش و شب و روز پیاده گز کردیم
نصف نون بربری و رو خالی خالی با لذت خوردیم و آخ نگفتیم
همیشه بهت میگفتم تو یه بچه فتحی هستی(مهدی فتحی)
قدرتمند در بازی
آخه تو چی کم داشتی؟
قیافه؟
نفوذ در چشم؟
میمیک صورت؟
قدرت بازی؟
تو هرآنچه که باید یه بازیگر خوب داشته باشه داشتی
فقط چون مظلوم بودی و همیشه پا رو حقت گذاشتن و گفتی ولش کن بیخیال؟
خیلی دنیای نامردیه
تا بوده همین بوده…
ولی حیف که تو هم اونجور که باید دیده نشدی
حقت بالاتر از خیلی ها بود و هست که فقط دارن جولون میدن
کاش بلد بودی پز بدی
کاش حرافی بلد بودی
اینهمه حقت و خوردن از خودی و ناخودی
ولی دم بالا نیاوردی
چقدر با وانت ریکا فروختیم
چقدر مکرومه بافتیم
چقدر آواز خوندیم
چقدر خندیدیم و خندوندیم اطرافیانمون و…
چه سفرهایی که نرفتیم
با چه خطرهایی که در کوه مواجه نشدیم
خلاصه هرچی بگم کم گفتم.
راستی آقای داود میرباقری، یادت هست چقدر بهت گفتم هوای ابوالفضل رو در مختارنامه داشته باش
چقدر گفتم در سلمان هواش رو داشته باش
چرا زود همه چی یادمون میره
چرا گذشته هامون رو یادمون میره
مهم نیست ابوالفضل جان بخواب برادر، بخواب
لعنت به این حواشی و پشت صحنه های مثلا دنیای هنر که آدمی مثل تو باید اینجوری مظلوم بره
نمیشه ۵۰ سال رفاقت و تو پست خلاصه کرد
من میتونم درمورد مظلومیت تو یه کتاب بنویسم
انشاالله اومدم پیشت دوباره خودمون و مرور میکنیم
که چه زندگی رو گذروندیم…