صحنه جشنهای سینمایی در تمامی سالهایی که از برگزاری برنامههای اینچنینی میگذرد٬ خالی از بجث و جدل نبوده است٬ اما در این میان برخی بحثها بیش از باقی در ذهنها باقی مانده است.
به گزارش سینماسینما٬ سخنان جمشید مشایخی روی سن در جریان برگزاری یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی غافلگیرکننده بود٬ اما این نخستین بار نبود که برخلاف برنامهریزیها در جشنی که قرار است جای جایزه دادن و تقدیر و تعارفها باشد٬ سخنانی دور از انتظار٬ تند و گلایهآمیز شنیده میشود. همین چند سال قبل بود که داریوش مهرجویی و عزتالله انتظامی در جشن دنیای تصویر که با مدیریت زندهیاد علی معلم برگزار میشد٬ صحنهای شد برای گلهگذاری چندین و چند ساله دو کارگردان و بازیگر سرشناس و یا بعد از آن در جشن منتقدان سینمایی مازیار میری و مریلا زارعی سخنانی گلهمندانه را مطرح کردند. در ادامه مروری بر داغترین و پرسروصداترین سخنان سینماگران خطاب به همکاران خود در جشنها و جشنوارههای سینمایی صورت میگیرد.
بحث مالی روی سن جشن دنیای تصویر
شهریورماه سال ۱۳۸۵ زمانی که در جشن دنیای تصویر از یک عمر فعالیت هنری داریوش مهرجویی تقدیر به عمل آمد٬ همراه و همکار قدیمی او عزتالله انتظامی روی سن حاضر شد. انتظامی با کلامی همراه با شوخی و در حالی که سعی میکرد با صدایی مشابه صدای مهرجویی صحبت کند٬ پای یک موضوع مالی را به میان کشید٬ ماجرایی که به دستمزد حضور انتظامی در فیلمی از مهرجویی بازمیگشت. البته مهرجویی نیز این سخنان انتظامی را بیپاسخ نگذاشت و او هم به شوخی و با لحنی مشابه صدای انتظامی پاسخهایی داد٬ اما در نتیجه این گلایهها نگاه عمومی انتظامی را که سر شوخی را باز کرده بود و سخنانی دور از انتظار را خطاب به مهرجویی بیان کرده بود٬ مقصر دیده شد. نتیجه چنین شد که چند روز بعد از برگزاری جشن٬ انتظامی را انتشار متنی و اشاره به اینکه در ۹ فیلم ارزشمند از مهرجویی ایفای نقش کرده٬ سعی کرد عذرخواهی خود را بیان کند.
او در بخشی از این یادداشت نوشت: «…در جشن سینمایی «دنیای تصویر» که برای اهدای جایزهای به پاس یک عمر فعالیتهای سینمایی مهرجویی دعوت شده بودم، بنا به طبیعت و روال اینگونه گردهماییها، قصد داشتم به طنز، خاطرهای از همکاری هایم با مهرجویی را «بازی» کنم، اما شاید موضوع را درست انتخاب نکرده بودم. آن شب، شب تجلیل از کارنامه داریوش مهرجویی بود و شایستهتر آن بود که من فقط و فقط از همان چیزهایی یاد میکردم که مهرجویی را به بزرگی رسانده و من هم در این میانه سهم خود را گرفتهام و شدهام انتظامی امروز و این سالها. باید میگفتم که اگر این ۹ فیلم از کارنامه من حذف میشد، نیم بیشتر وزن و ارزش آن از دست میرفت. موضوع اختلافهای مالی من و مهرجویی، موضوعی خصوصی بین من و اوست که باید همچنان خصوصی باقی میماند. من به اشتباه با طرح آن موضوع، ولو به طنز، حساسیتی ایجاد کردم که باعث رنجش او و پشیمانی و دریغ خودم شد…»
جایزه برای فیلم میری٬ تشکر از فرهادی
مراسم پایانی بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر٬ شبی بود به نام «جدایی نادر از سیمین» فیلم اصغر فرهادی توجه داوران را به خود جلب کرده بود و حاضران در سالن نیز وقتی نام فرهادی و فیلمش به میان میآمد٬ محکمتر دست میزدند و بلندتر تشویق میکردند. در این بازار گرم فیلم فرهادی دیپلم افتخار بهترین بازیگر مکمل زن به ساره بیات برای ایفای نقش راضیه در «جدایی نادر از سیمین» اهدا شد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن به مهناز افشار برای بازی در فیلم «سعادت آباد» به کارگردانی مازیار میری و تهیهکنندگی همایون اسعدیان.
اتفاق عجیب زمانی رخ داد که افشار بعد از دریافت جایزه با صدایی پر از هیجان از اصغر فرهادی تشکر کرد. در این میان چند نکته توجهها را به خود جلب کرد: اول اینکه این نخستین باری بود که بازی افشار در جشنواره فیلم فجر نظر داوران را به خود جلب کرده بود و معمولا در موارد اینچنینی کارگردانی که نقشی تازه و متفاوت به بازیگر پیشنهاد داده مورد قدردانی قرار میگیرد٬ نکته بعدی اینکه حتی اگر افشار قصد داشت به این ترتیب خوشحالی خود را از فعالیت فرهادی در سینمای ایران بیان کند٬ میتوانست یادی هم از میری و اسعدیان سازندگان فیلم «سعادت آباد» به میان بیاورد که چنین نکرد.
برخی این برخورد افشار را سرمایهگذازی او برای حضور در فیلم بعدی فرهادی تلقی کردند٬ اما پاسخی که این بازیگر به همه این موضوعات داد٬ چندی بعد از آن شب زمستانی در مجله سینمایی ۲۴ به این ترتیب منتشر شد: «سوءتفاهمی که ایجاد شد این بود که ما- یعنی آدمهایی مثل من و ویشکا آسایش و… که نامزد جایزه بودیم- چون سر صحنه فیلم آقای پیمان معادی بودیم و میدانستیم چه اتفاقی دارد برای فیلم آقای فرهادی در برلین میافتد میخواستیم تبریکی به آنها بگوییم. من به آنها تبریک گفتم و از آنها تشکر کردم. عدهای گفتند که مهناز افشار این کار را کرده که آقای فرهادی برای فیلم بعدیاش او را انتخاب کند. از آقای فرهادی بپرسید برای فیلم «درباره الی» تا دقیقه ۹۰ منتظر من بودند یا نه؟ اما چون آنها با بازیگر دیگری قرارداد بسته بودند من گفتم خوب نیست این کار را بکنم. پس من اگر میخواستم در فیلم آقای فرهادی بازی کنم آن موقع این کار را میکردم. من به آن فیلم احترام گذاشتم. خیلی احمقانه است اما واقعا اسم پدرم و «سعادت آباد» را یادم رفت روی سن بگویم. وقتی آمدم پایین و روی صندلی نشستم به خودم گفتم که من چرا این حرفها را نگفتم؟ خلاصه باعث سوءتفاهم شد. بخصوص از طرف آقای همایون اسعدیان که فکر میکرد من دارم سیاست به خرج میدهم و برای آیندهام سرمایهگذاری میکنم. فکر میکنم اعلام این مسئله از طرف ایشان کار بدتری بود. من الان در ۳۴ سالگیام هستم به این فکر میکنم که یک کارنامه خوب و پربار داشته باشم و بگویم خداحافظ. خیلی دغدغه فیلمهای بعدیام را هم ندارم. اما برای آقای میری میخواستم توضیح بدهم. همان شب دیدمشان و بهشان توضیح دادم.»
جایزهای همراه با طعنه و کنایه
در روزهایی که ماجرای بستن درهای خانه سینما از سوی مدیریت دولتی سینما مطرح بود٬ شاید بیش از هر زمانی دو دستگی در میان اهالی سینمای ایران دیده میشد. مشخصا در این مقطع افراد به طرفداران بازگشایی خانه سینما و مخالفان بازگشایی تقسیم شده بودند و در این خطکشی بسیار روشن٬ هیچ جای میانهای وجود نداشت.
باوجود بازگشایی خانه سینما در شهریور ماه سال ۱۳۹۲ اما بحثهایی که در حاشیه این موضوع مطرح میشد٬ تا ماهها ادامه داشت و پای یکی از این بحثها به جشن منتقدان باز شد. این اتفاق زمانی افتاد که مازیار میری برای اهدای جایزه بهترین بازیگر زن روی صحنه آمد و خطاب به کیوان کثیریان دبیر جشن پرسید این همان جایزه است و بعد کلام خود را با این جملات ادامه داد: «میدانستم جایزه به چه کسی میرسد. این وظیفه را به من محول کردند چون قرار است با هم حرف بزنیم، گفتوگو کنیم و یکدیگر را تحمل کنیم.» او پس از این سخنان نام مریلا زارعی را خواند و زارعی هم که به نظر میرسید از این سخنان غافلگیر شده٬ گفت: «واقعا امروز که میخواستم اینجا بیایم بدون اینکه به فکر جایزه باشم با عشق آمدم. برای من همیشه نظر منتقدان درباره حضورم در سینما بسیار مغتنم بوده است. بسیار خوشحالم از اینکه این جایزه را از اهل قلم میگیرم. آقای میری جملهای گفتند.با اینکه عهد کرده بودم چیزی نگویم. در زندگی اصل بر تحمل است و چون ایشان از تحمل صحبت کردند من هم باری که صحبت ایشان داشت را حذف میکنم و آنچه در دلم دارم را نمیگویم و میگذارم برای ۲۰ سال دیگر!»
چند روز قبل بود که میری با حضور در برنامه «خنداونه» در مورد این ماجرا توضیحاتی داد و گفت: «در جشنی قرار بود، جایزه او را بدهم. جملهای گفتم که دچار سوءتفاهم شدند. من در آن مراسم فقط توصیه کردم از این به بعد حالمان در سینما خوب باشد. البته بعد از مدتی در جشنواره شهر با خانم زارعی به عنوان داور حضور داشتیم که من آنجا معذرتخواهی کردم و گفتم منظورم به ایشان نبود. ضمن اینکه من خیلی دوست دارم با خانم زارعی همکاری کنم.»
صدای بلند و اعتراضهای جمشید مشایخی در جشن منتقدان
در یازدهمین جشن منتقدان سینمایی٬ زمانی که جمشید مشایخی روی سن حضور پیدا کرد٬ برخلاف همیشه که با صدایی آرام خاکسارانه از مخاطبان و اهالی سینما قدردانی میکند٬ با لحنی تند٬ حرکات دست و بدن و صدایی که کم از فریاد نداشت٬ خطاب به برگزارکنندگان جشن معترضانه گفت٬ چرا فقط تصویر یک بازیگر در کلیپها دیده میشود٬ آن هم بازیگری که برای شهبانو تنبک میزد و در ادامه سالن را ترک کرد.
منظور مشایخی تصویر عزتالله انتظامی بازیگر باسابقه سینما و تئاتر بود که در کلیپهای جشن جای گرفته بود. شاید تا قبل از جشن منتقدان که پنجشنبه شب ۲۷ مردادماه برگزار شد برخی تصور میکردند میان این دو بازیگر باسابقه اختلافاتی وجود داشته باشد٬ اما مشایخی با بیان آن سخنان٬ این اختلافات علنی کرد. حالا باید دید بعد از رفع عصبانیت مشایخی توضیحی برای سخنان خود خواهد داشت و یا انتظامی بعد از شنیدن شرح ماوقع واکنشی نشان خواهد داد یا نه؟
پناهی و خودداری از ایستادن کنار یک کارگردان جوان
جعفر پناهی چند سالی است که براساس حکم قضایی امکان فعالیت ندارد و پیش از آن هم اغلب فیلمهایش امکان اکران نیافتند. حالا این کارگردان زمانی روی سن یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی حاضر میشود که قرار است ابتدا به محمدحسین مهدویان کارگردان «ماجرای نیمروز» دیپلم افتخاری اهدا شود و در ادامه حمید نعمتالله تندیس انجمن را بگیرد.
پناهی زمانی که قرار شد مهدویان روی سن بیاید٬ به گوشهای از سن رفت تا با مهدویان مواجه نشود. این کار پناهی چنان توجهّها را به خود جلب کرد که بلافاصله همزمان با برگزاری جشن از داخل سالن به بیرون خبررسانی شد و فضای مجازی پر شد از صحبت و تحلیل و نظر در مورد واکنش پناهی به قرار نگرفتن با کارگردان «ایستاده در غبار» در یک قاب.