فرزاد موتمن در بخشهایی از مصاحبه خود با روزنامه نو آوران حرفهای جالبی زده است .
به گزارش سینما سینما ،بخشهایی از این مصاحبه یه این شرح است:
موتمن: جالب این است که غربیها از اسطورههای ما استفاده میکنند و براساس آن فیلم میسازند. بسیار اتفاق افتاده که از میترائیسم استفاده کرده اند، مثلا در مجموعه فیلمهای «بلید/Blade» با بازی «وسلی اسنایپ» چنین تجربه ای وجود دارد. اصلا شخصیت بلید در این فیلم خود میترا بود. شخصیت که انرژیاش را از خورشید میگیرد و مانند او قربانی طلب میکند. میدانید که ۷ هزار سال پیش عید ما در دوم تیرماه برگزار میشد چون بیشترین تابش نور خورشید در این روز وجود داشت. در این روز ما قربانی هم میگرفتیم،قربانی که از ناحیه قلب تیخ میخورد. شخصیت بلید هم از قلب قربانیهایش را مورد هدف قرار میداد. حتی در قسمت دوم این فیلم مجسمه گاو میترا در پشت سر وسلی اسنایپ قرار میگیرد. در فیلمهای «پولانسکی» هم اشاره به آیین میترا بسیار اتفاق افتاده است. فیلم «تس/Tess»در یک معبد میترایی اتفاق میافتد، شخصیت تس لباس قرمز پوشیده است، چون میتراییها قرمز میپوشیدند و ما میبینیم لکه خونی در پایین دامن او میافتد چون در این صحنه آدم کشته است و او هم در مقابل آفتاب و در معبد قربانی میشود. حتی در فیلم«دروازه نهم»پولانسکی که فیلم ترسناکش است هم در جلسه شیطانپرستها میبینیم که در دو طرف پودیوم، دو مجسمه زوروان قرار گرفته است. زوروان هفت هزار سال پیش خدای زمان بود و البته بسیار طبیعی است که میترائیسم و شیطان پرستی را به هم نزدیک ببینم. چون در این فرقه به دو نیروی خیر و شر اعتقاد داشتند، اصلا به این موضوع در قرآن هم اشاره شده است، سلیمان به ملکه صبا میگوید تو آفتابپرست هستی و بدان که این فرقه به شیطان مزین شده است. بنابراین من اصلا تعجب نکردم که پولانسکی زوران را در جلسه شیطانپرستها قرار داده است. آنها چنین اشاراتی را میگیرند اما ما خودمان نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. سالها پیش قرار بود من فیلم«آفتاب پرست» را براساس فیلمنامه ای از شادمهر راستین بسازم. شادمهر ۶ سال روی این فیلمنامه کار کرده بود. جلال ستاری، اسطورهشناس برای نوشتن این فیلمنامه با شادمهر همکاری کرده بود. قصه آن از هفت هزار سال پیش شروع میشد و به تهران معاصر میرسید، از با حمله آریاییها به فلات ایران. میخواهم بگویم ما این اسطورهها را داریم اما آنها به نحوی در تاریخ ادبیات ما کمرنگ شدند و به جایی رسیدم که حالا دیگر اثری از آنها نیست.
چه اتفاقی افتاد که فیلم«آفتابپرست» را نساختید؟
در بنیاد سینمایی فارابی به ما گفتند نسازید چون مردم را بیشتر به این فرقهها کنجکاو میکنید. چون ما هنوز هم چنین فرقههایی در ایران داریم که عموما ریشههای میترایی دارند و از کشورهای همسایه وارد ایران میشوند. این آمار ۱۰ سال پیش است اما آنها معمولا سالی ۶ یا ۷ قربانی میگیرند.
فقط به این علت نگذاشتند آن را بسازید؟
نه فقط این موضوع نبود. به ما گفتند که چرا شیطان در آخر داستان کشته نمیشود یا چرا شیطان جذاب و دوستداشتنی است. قرار بود نقش شیطان را رضا کیانیان بازی کند. ما هم گفتیم شیطان باید جذاب باشد تا بتواند گول بزند. اگر آل پاچینو در فیلم«وکیل مدافع شیطان» یا جانی دپ در «دروازه نهم» را ببینید متوجه میشوید که شیطان در آن فیلمها هم جذاب و دوست داشتنی است. اصلا در ابتدای فیلم«دروازه نهم» جانی دپ ربطی به شیطان پرستها ندارد و فقط ما میفهمیم که او یک کلاه بردار است که کتاب عتیقه واقعی را از قلابی تشخیص میدهد.در طول قصه او به شیطان پرستها نزدیک میشود و در انتهای فیلم ما میفهمیم که او خود شیطان است اما حالا دیگر او را دوست داریم. در حالی که در ابتدای فیلم اینطور نبود. آنجا بود که متوجه شدم جانی دپ چقدر بازیگر عجیبی است. بسیار سخت است که کم کم منفی شوی و در عین حال دوست داشتنی باشی. در ضمن به آنها گفتیم که به هر حال آنطور که روایت میشود شیطان فرشته خداست. ما که نمیتوانیم شیطان را بکشیم. اصلا قرار نیست کشته شود.