سینماسینما: با شیوع کرونا و مساله پیشگیری از این بیماری توجه به سمت گروههای تولید فیلم و سریال جلب شده است. عطیه موذن در اعتماد مطلبی را در همین خصوص نوشته است که در پی میآید.
صداوسیما همین لحظه میتواند آمار دهد که روزانه دهها ساعت برنامهسازی درباره اطلاعرسانی و خبررسانی نسبت به ویروس کرونا داشته است؛ از بخشهای مختلف خبری و گزارشهای متعدد گرفته تا برنامههای خانوادگی، پزشکی، صبحگاهی، شبانگاهی و حتی علمی و… که هر روز به نوعی به ویروس کرونا میپردازند، اما چرا هنوز جاده شمال شلوغترین مسیر جادهای است یا چرا هنوز مردم در خیابانها و فروشگاهها به شدت در حال خرید و تردد هستند. چرا عمق فاجعه صرفا برای درصد کمی از مردم که آنها هم حتی ممکن است اخبار را از شبکههای مجازی دریافت کنند بیشتر آشکار شده است؟ با سه نمونه از نحوه عملکرد صداوسیما درباره ویروس کرونا میتوان گفت که چرا سیاستگذاری صداوسیما در این باره نافذ و موثر واقع نمیشود!
۱-اولین و مهمترین ویژگی ویروس کرونا قدرت شیوع آن است. این روزها همه پزشکان و مشاوران حوزه بهداشت در ایران و جهان مردم را به ماندن در منازل خود توصیه میکنند. خود تلویزیون هم بارها در برنامهها اعلام میکند که مردم از منازل خود تا حد امکان و جز به ضرورت خارج نشوند. اما درست در کنار همه اینها یک برنامه رپرتاژی در تلویزیون که تقریبا بهطور شبانه چند دقیقهای روی آنتن است مردم را به خرید رفتن از یک فروشگاه تشویق میکند، چراکه جنسهای آن تخفیفهای خوبی برای مردم دارد.
مجری این برنامه در یکی از قسمتها در حالی که همان ابتدا مردم را از رفتن به سفر پرهیز میدارد درست دقایقی بعد آنها را به خرید از فروشگاه مورد نظر تشویق میکند و گویی منافع صداوسیما در اینجا نسبت به منافع مردمی به گونهای ارجحیت پیدا میکند که همه توصیههای قبلی را کنار میزند. مخاطب هم با دیدن این برنامه به راحتی همه توصیههای مربوطه نسبت به خروج از منزل و قرنطینه را به فراموشی میسپارد و میبیند که چطور شهروندان با در نظر گرفتن مراتب بهداشتی که اینجا بیشتر میتواند ویترینی به نظر برسد وارد فروشگاه شده و خرید میکنند. بحث «تعارض منافع» یکی از همان نقاط کوری است که به راحتی میتواند پشتوانه یک حرکت جمعی و سیاستگذاریهای رسانهای را بر باد دهد و اینجا تعارض منافع عمومی مردم با منافع صداوسیما مانع از این نشده است که این سازمان کلان حداقل در این چند روز که کشور با بحران کرونا مواجه است و تنها در شهر تهران بیش از هزار نفر مبتلا شدهاند از منافع مادی خود چشمپوشی کند.
۲-از اولین اقدامات تلویزیون برای حضور مردم در خانهها و توجه به قرنطینههای خانگی اعلام پخش چند سریال تلویزیونی از شبکههای مختلف سیما بود؛ سریالهای مرد «هزار چهره»، «خانه به دوش»، بازپخش «خندوانه» و پخش فیلمهای سینمایی، مهمترین آثار در نظر گرفته شده برای این ایام تا پایان سال بود که سریالها به دهه ۸۰ و عمده آثار جزو تکراریهای ۱۰ بار بازپخش شده تلویزیون در شبکههای مختلف بودهاند. این رویکرد چه با هدف ماندن مردم در منازل و چه با هدف روحیهبخشی و سرگرمیسازی صورت گرفته باشد، نتوانست در این مدت به خروجی مناسبی برسد. از اساس هم نشان داد تلویزیون با پخش تکراریهایی که بارها سراغ آنها رفته است ماجرا را نه تنها جدی نگرفته، بلکه مثل خیلی از مناسبتهای دیگر که به پخش فیلم و سریال اقدام میکند سیاستی عادی در زمانی عادی است.
۳- گفتهاند که «دوصد گفته چون نیم کردار نیست» حالا هر قدر هم که تلویزیون در برنامههای مختلف به مردم بگوید از اجتماعات بپرهیزید، فاصله یک و نیم تا دو متری را حفظ کنید، هر یک نفر ناقل کرونا میتواند تا ۱۱ نفر را مبتلا کند و چه و چه… وقتی خود تلویزیون در برنامهای مثل «دورهمی» حداقلهایی مثل فاصله و کمتر کردن جمعیت را رعایت نکند مخاطب هم این توصیهها را جدی نمیگیرد. صد البته که ضبط «دورهمی» که یکی از برنامههای پرطرفدار است، اقدام خوبی در روزهای بیمحتوایی سیماست و قطعا همه ویدیوی پشت صحنه برنامه در ضدعفونی کردن استودیو را دیدهاند اما برای راحت شدن خیالشان همین کافی بود؟ آیا بهتر نبود به جای نشاندن مردم یک صندلی در میان فاصله بیشتری میان افراد حفظ میشد؟ یا از ورود برخی میانسالان به برنامه جلوگیری میشد؟ یا قوانینی برای استفاده اجباری همگان از دستکش لحاظ میشد؟ اتفاقاتی که باعث شود زنجیره انتقال بیماری کرونا در یک اجتماع مردمی به صفر برسد!
همه این موارد نشان میدهد تلویزیون در جدی گرفتن اپیدمی کرونا که این روزها در همه جهان همهگیر شده است، متناقض عمل میکند! تناقضی که خروجی آن مانع خواهد شد مخاطب هم جدیاش بگیرد و گویی بیشتر از اینکه مخاطب باید کرونا را جدی بگیرد این خود تلویزیون است که باید این ویروس منتشر شده در جهان را جدی بگیرد.