تاریخ انتشار:1404/03/06 - 10:11 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 208757

سینماسینما، پاریس

طبیعتا بعد از اینکه فیلمی نخل طلا را به دست می‌آورد، بلافاصله  کنجکاوی های بیشتری درباره ساخته شدن آن هم برای بسیاری ایجاد می شود.

در پرونده مطبوعاتی فیلم که پخش کننده «یک تصادف ساده» در اختیار رسانه ها قرار داده است، گفت‌وگوی مفصلی هم با جعفر پناهی انجام شده که ترجمه «فشرده قسمت هایی»  از آن در زیر می آید:

جعفر پناهی: در دومین باری که از ماه ژوییه ۲۰۲۲ تا فوریه ۲۰۲۳ زندان بودم، تجربه دیگری برای نوشتن سناریو کسب کردم و نوع نگاهم برای کار بعدی ام متفاوت شد. باید بگویم پانزده روزی در زندان انفرادی بودم و بقیه آن را در محیطی گذراندم که دو سه نفری هم حضور داشتند… برای نوشتن این سناریو، هسته اصلی خیلی سریع به ذهنم آمد و به این ایده فکر کردم که یکی از هم‌زندانیانم وقتی آزاد خواهند شد و اگر روزی با شکنجه گر خود روبرو شوند چه خواهند کرد؟

در این راستا در ابتدا با دو تن از دوستان سناریست (نادر ساعی ور، و شادمهر راستین که قبلا هم با آنها کار کرده است/ مترجم) موضوع را در میان گذاشتم و سپس شروع به گسترش طرح کردیم، این سوال را از خود می پرسیدیم که چگونه فرد زندانی شکنجه شده، اگر با آن شکنجه گر روبرو شد و برخورد کرد، چه خواهد کرد؟  لذا با کسی که قبلا تجارب زیاد زندان و شکنجه شدن داشته بود، تماس گرفتم، این جا بود که نوع روایت به شکل مختلف درآمد، در این رابطه مهدی محمدیان برای دیالوگ ها به من کمک کرد، از تجربیات او الهام گرفتم … با الهام از حرف های زندانبان، پرسوناژهای وحید، شیوا، حمید و غیره شخصیت های خیالی هستند، اما در واقع چنین مصیبتی بر سر دیگران آمده بود.

آنچه که حقیقت دارد اینکه این آدم های گوناگون واقعیت داشتند، برخی از آنها بسیار آزار دیده و خشن شده بودند، تعدادی نیز با فاصله نسبت به آنچه بر سرشان آمده بود، می نگریستند … بعد از مرگ مهسا امینی و جنبش زن زندگی آزادی، موقعیت جامعه عوض شده که به عین می توان آنرا مشاهد کرد، زنان بسیاری امروزه بدون حجاب در جامعه دیده می شوند، این نافرمانی مدنی قابل تصور نبود! زنان ایران این تغییر را تحمیل کردند.

من بدنبال هیچ گونه اجازه گرفتن برای ساخت فیلم نرفتم. البته اگر هم می رفتم آنرا بدست نمی آوردم. با همان روش خودم، به طور پنهانی شروع به کار کردم. کمی قبل از پایان فیلمبرداری پلیس آمد و راش های فیلم را درخواست کرد، قبول نکردم. آنها من و گروه را تهدید به بازداشت کردند و بسیار فشار آوردند….

در مورد نحوه کارم باید بگویم که در این فیلم فی‌البداهه کار نکردم بلکه همه چیز نوشته شده بود، وقتی بازیگران را انتخاب کردم، در مکانی با آنها، جدا جدا، تمرین کردم و سناریو را به آنها دادم، آنها پذیرفتند که در این فیلم بازی کنند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها