سینماسینما، اسدالله غلامعلی
فیلم «چریکه بهرام»، ساخته فرشید قلی پور، مستندی زندگینامهای درباره یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگی ایران، یعنی بهرام بیضایی، است. مهمترین مسئله در فیلمهای مستند زندگینامهای این است که فیلم و فیلمساز تحت تاثیر شخصیت مورد نظر یعنی کسی که فیلم درباره اوست، قرار نگیرند. بهرام بیضایی در عرصه فرهنگ و هنر به اندازهای شناختهشده و برجسته است که نیازی به تشریح منزلت او نیست. بنابراین هر فیلمی که درباره او ساخته شود، این تردید را در مخاطب برمیانگیزاند که فیلم همچون یک هنر، خودش ارزشمند و جدی است، یا ارزش آن به شخصیت و جایگاه بیضایی وابسته است. از آنجا که فیلم مستند همچون پژوهشهای نوشتاری، به یک پژوهش عمیق نیاز دارد، مستندساز باید مانند پژوهشگر مطالعهای جدی توام با رویکردی مشخص داشته باشد. در واقع آنچه به یک مستند، بهویژه مستند زندگینامهای، آن هم زندگی و کارنامه هنری شخصیتی همچون بیضایی، ارزش و سندیت میبخشد، رویکرد و حجم و عمق پژوهش فیلمساز است.
در مستند زندگی نامهای معمولا از فیلم، عکس یا نوشتههای آرشیوی استفاده میشود. همچنین با شخصیتهایی صاحبنام در همان زمینه خاص گفتوگو میکنند. فرشید قلیپور، سازنده «چریکه بهرام»، برای گفتوگو به سراغ اشخاص هنری و البته سرشناس رفته و با آنها درباره آثار بیضایی مصاحبه کرده است، از جمله فاطمه معتمدآریا، علی دهباشی و مجید برزگر. هر کدام از آنها از زاویه دید خودشان درباره شخصیت بیضایی و آثارش حرف میزنند. علاوه بر این، قلیپور بخش های زیادی از آثار بیضایی را نیز به نمایش میگذارد. پس از تماشای فیلم چند سوال جدی مطرح میشود. «چریکه بهرام» درباره چیست؟ در نگاه نخست، پاسخ واضح است؛ فیلم درباره بهرام بیضایی است. اما این پاسخ واضح، کافی نیست. پس سوال به شیوهای دیگر مطرح می شود؛ فیلم درباره چه چیزی از بهرام بیضایی است؟ اکنون نمیتوان پاسخ واضحی به این پرسش داد. چراکه «چریکه بهرام» جهتگیری مشخصی ندارد. به عبارت دیگر، درباره چنین شخصیتهایی ساعتها میتوان سخن گفت، یا کتابها و مقالههای بیشماری نوشت، کمااینکه درباره بیضایی چنین اتفاقی رخ داده است؛ کمتر نویسنده یا منتقدی وجود دارد که درباره بیضایی ننوشته یا صحبت نکرده باشد. از طرف دیگر، درباره بیضایی مسائل بیشماری اعم از سبک و ساختار آثار، فردیت او، نوع جهانبینی، مهاجرت و فیلم نساختن او و غیره وجود دارد. فیلم «چریکه بهرام» هیچ جهتگیری یا دغدغه منحصربهفردی ندارد. منظور از جهتگیری همان چهارچوب روشن است که دغدغه مستندساز را به عنوان پژوهشگر نشان میدهد. درحالیکه فیلم فقط صحنههایی از فیلمها را نشان میدهد و چند نویسنده، فیلمساز، بازیگر و ناشری همچون شهلا لاهیجی درباره او سخن میگویند. بدون شک سخنان این افراد شنیدنی است، اما برای بهرام بیضایی لازم است که مولف نشان دهد کدام مسئله یا مفهوم یا بخش از این شخصیت برای او جذاب و قابل تامل بوده است؟ یا با تولید این فیلم چه مسئلهای مطرح یا پاسخ داده شده است؟ کدام چریکه؟ کدام بهرام؟ علت این تاکید جدی بر رویکرد فیلمساز این است که مستند همچون یک مقاله علمی پژوهشی است که اعتبار آن به نوآوری رویکرد محقق و عمق مباحث است. درحالیکه «چریکه بهرام» صرفا به یک نوشته مروری شبیه است و البته ناقص، چراکه وقتی یک فیلم ۸۰ دقیقهای تلاش میکند زندگی حرفهای بیضایی را نشان دهد، نهتنها تکراری به نظر خواهد رسید، بلکه ارزشش به عنوان یک فیلم از دست میرود و از نامش گرفته تا هویتش وابسته به بهرام بیضایی خواهد بود.
منبع: ماهنامه هنروتجربه