سینماسینما، محمد حمیدی:بهرام توکلی در آخرین اثر خود یک داستان واقعی از روزهای پایانی جنگ را دستمایه ساخت فیلم خود قرار داده است. واقعه ای که شاید خیلی کمتر به آن توجه شده و توکلی با تمرکز بر روی آن و خلق روابط بین شخصیت ها، آن حادثه را روایت می کند.
فیلم به دو بخش کلی تقسیم می شود. بخش نخست شکل گیری روابط بین چهار شخصیت اصلی گردان عمار و بخش اصلی فیلم که عملیات نهایی را به تصویر می کشد.
توکلی در بخش دوم بسیار حرفه ای عمل می کند و از لحاظ کارگردانی و اجرا فیلم دستاورد جدیدی برای سینمای ایران محسوب می شود. میزانسن های مبتنی بر ساختار مستند که تمامی آنها فکر شده و برنامه ریزی شده اند، فیلم را تماشایی و خیره کننده کرده است. در خلق فضاسازی فیلم عواملی همچون طراحی صحنه، دوربین روی دست که تصاویر را دچار اغتشاش درونی می کند و حجم استفاده از جلوه های ویژه میدانی وسیع، دقیق و برنامه ریزی شده و بجا و نیز گریم موثر بازیگران نقش بسزایی در بهتر دیدن شدن تصاویر جنگی دارد، همگی باعث شده که فضای خلق شده کاملا منطبق با فضای جنگ واقعی باشد. فیلم در این بخش بی نقص است.
مشکل اصلی فیلم را همین تمرکز سازنده برای نشان دادن بیش از حد زوایای عریان خشونت جنگ دانست و به همین خاطر قصه گویی و درام داستان را فدای خلق صحنه های اکشن فیلم کرده است و رخداد اصلی فیلم (بخش دوم فیلم) به اندازه کافی کارکرد روایت قصه گویی و درام را ندارد.
فیلم در نشان دادن وجوه پاک انسانی، ایثار، از خودگذشتگی و رشادت رزمندگان گردان عمار برای دفاع از خاک میهن موفق عمل می کند.
پایان بندی فیلم درخشان و تاثیرگذار است، زمانی که بر روی تیتراژ انتهایی آورده می شود که این عملیات در پنج روز پایانی جنگ و قبل از تصویب قطعنامه ۵۹۸ اتفاق افتاده است، ارزشمند بودن عملیات تنگه ابوقریب را دوچندان می کند.