سریالهایی نظیر «کیمیا» تماشاگر را از کارهای تاریخی فراری میدهد و به نوعی باعث میشود که فیلمسازی در این حوزه، دیگر انجام نشود.
به گزارش سینما سینما ،جبار آذین، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با ایکنا درباره سریال «کیمیا» چنین اظهار نظر کرد: با پخش سه قسمت ابتدایی سریال «کیمیا» این امید در ما زنده شد که یک کار خوب و خوش ساخت جلوی دوربین رفته است، اما متاسفانه هر اندازه که زمان جلو رفت ما شاهد بودیم که کار به شدت ضعیف و سطحی است. این کار جدا از اینکه یک سریال ضعیف و غیرموفق در داخل کشور است، دیدگاه مخاطبان خارج از کشور را هم نسبت به فیلمسازی در داخل کشور منفی میکند.
وی افزود: سیما با این تفکر دست به تولید سریال «کیمیا» زد که سدی در مقابل برخی تولیدات ماهواره باشد و به نوعی روشنگری انجام دهد. این ایده در جای خود بسیار پسندیده است، اما آنچه که عیان است این که در رسیدن به این خواسته به هیچ وجه نتوانستهایم به موفقیت دست یابیم. دلیل این اتفاق را هم من در انتخاب نامناسب عوامل جستجو میکنم که اولین قدمش به فیلمنامه بر میگردد.
این کارشناس سینما ادامه داد: وقتی چنین سریالی در دستور کار سیما قرار میگیرد باید در اولین قدم یک گروه قوی فیلمنامهنویس انتخاب شوند تا با زمان کافی یک فیلمنامه قوی و خوب را در اختیار سازنده قرار دهند. در ضمن تهیه کننده و کارگردانی که پشت چنین کار عظیمی قرار میگیرند، حتما باید از دانش کافی در این حوزه بهره برده باشند. همچنین در دیگر بخشهای فنی این کار چه جلوی دوربین و چه پشت آن به نظر من انتخابهای شایستهای انجام نشده است.
آذین ادامه داد: اصلیترین آسیبی که کارهایی نظیر «کیمیا» در خود دارند این است که با پرداخت ضعیف خود باعث میشوند که دیگر چنین کارهایی در سیما تولید نشود، زیرا سیما معمولا این مهم را در تولید کارهای پرخرج مد نظر قرار میدهد که سریال قادر است تا چه حد در جذب تماشاگر به موفقیت لازم دست پیدا کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: این کار قرار است در ۳ فصل، سه مقطع را مد نظر قرار دهد. ابتدا قبل از انقلاب را، سپس دفاع مقدس و زمان حال را، اما تا آنجایی که ما تا به امروز شاهد آن بودهایم این است که در پرداختن به قبل از انقلاب بسیار ضعیف و ناتوان بوده، همچنین در این سریال شاهد شخصیتهایی هستیم که هیچ کدام داری هویت کافی و لازم نیستند و تنها بر مبنای تخیل فیلمنامهنویس شکل گرفتهاند. برای همین نیز آنها برای تماشاگر قابل باور نیستند.
آذین به توضیح فوق اضافه کرد: شخصیتپردازی ضعیف در این کار تنها محدود به کاراکترهای مثبت نمیشود، بلکه نقشهای منفی هم از چنین آسیبی رنج میبرند. برای نمونه ساواکیها در این کار یا آنچنان نادان و کمخرد هستند که انسان را شگفتزده میکنند یا اینکه افرادی بسیار باهوش و گاه خاکستری هستند که رگههایی از کارهای مثبت نیز در آنها دیده میشود!
این کارشناس به برخی گافهای تصویری این سریال اشاره کرد و گفت: این کار تا آن اندازه بیدقت جلوی دوربین رفته که برخی مواقع در تصویرهایی که میبینیم چنین مشکلاتی وجود دارد. یعنی قهرمان داستان از جاهایی عبور میکند که در آنجا المانهای امروزی همچون آیفون تصویری وجود دارد! آیا واقعا برای پی بردن به چنین اشتباهاتی باید سواد بالای سینمایی داشت؟ این سوال این تصور را در ذهن به وجود میآورد که بعد از تصویربرداری گویی عوامل با سریال کاری نداشتهاند.
وی در پایان تاکید کرد: «کیمیا» میبایست کاری باشد که به ما درس تاریخ بدهد، اما متاسفانه به دلایل گوناگون موفق به رسیدن به چنین خواستهای نشده است؛ حتی میتوان گفت که این کار در برخی مواقع درس اشتباهی از تاریخ به مخاطبان میدهد؛ به ویژه آنجاهایی که به ساواکیها میپردازد و آنها را آدمهایی خاکستری ترسیم میکند.