هنروتجربه – عاطفه محرابی: رامین ریاضی از بازیگران با تجربه تئاتر در آذربایجان شرقی است و در این حوزه کارنامه پُر و پیمانی دارد. اوکه فارغ التحصیل کارشناسی نمایش با گرایش بازیگری است،با نقشآفرینی بسیار خوبش در فیلم «ائو/خانه» به فضاسازی این فیلم کمک شایانی کرده است. ریاضی در این فیلم نقش مجید را ایفا کرده در انتخاب بازیگران «ائو/خانه» نیز نقش داشته است به همین بهانه با او گپ کوتاهی زدهایم که در ادامه میخوانید:
از نقش مجید در «ائو/خانه» بگویید. چقدر این کاراکتر برایتان ملموس بود؟
بعضی نقشها طوری هستند که شما سابقه زیستی با آن نقش یا مشابهش را دارید، اما شخصیت مجید اینگونه نیست. مجید شخصیت تو در تویی دارد که در اتفاقات گذشته و حال سرگردان است و در دالان انتهایی فیلم خود را افشا میکند. بنابراین فقط دلم به حال مجید میسوخت و سعیام این بود که از بیرون به این شخصیت نگاه کنم تا بتوانم بر آن احاطه داشته باشم. حس میکردم این کاراکتر بهگونهای است که حتی اگر در صحنهای حاضر نیست، عدم حضورش تاثیرگذار باشد.
شما علاوه بر بازیگری در زمینه تدریس و آموزش بازیگری هم فعالیت میکنید. در سینمای امروز ما به تمرین با بازیگران در فیلمهای سینمایی اهمیتی داده نمیشود و غالبا تمرین زیاد در پیش تولید را اضافهکاری میدانند. شما در اینباره چگونه فکر میکنید و در فیلم «ائو/خانه» تمرینات شما به چه صورت بود؟
مشکل از جایی نشأت میگیرد که حس میکنیم برای تولید یک اثر فقط باید هزینه کرد نه این که از خلاقیت و توان بازیگران کمک گرفت. اینکه شما تجهیزات و امکانات فراوان را تهیه کنید اما چیزی برای عرضه نداشته باشید کار درستی نیست اما میتوانید امکانات در حد متوسط داشته باشید ولی خلاقیت و هنر بازیگری را به کار گیرید و اثری ماندگار خلق کنید. با تمام احترام به هنرمندانی که واقعا حرفهای میتوان اطلاقشان کرد، امروزه اکثر بازیگران حرفهای بودن را در پولی که باید دریافت کنند ،میبینند. در حالی که بازیگری علم است و در اثر ممارست میتواند نیروهای خلاقه را کشف و در جهت درک بهتر موقعیت و نقش، اثری ماندگار تولید کند. در فیلم «ائو» انتخاب بازیگران در یک پروسه طولانی مدت شکل گرفت. من و علی پوریان تستگیری را انجام دادیم و مرحله به مرحله با کارگردان اثر همراه میشدیم. کارگردان نسبت به شناخت و درایت خود انتخابش را انجام میداد و برای هم جنس شدن بازیها و درک بهتر موقعیت تمرینهای فشرده صورت میگرفت. روند تمرین سه ماه طول کشید. آقای یوسفینژاد به تفکیک اهمیت نقش بازیگران، با آنها تمرین میکرد و وقتی از تمرینات راضی میشد، در مرحله بعدی بازیگران فرعیتر برای تمرین به گروه اضافه میشدند.
«ائو» یک فیلم بیآلایش است؛ فقط باید نشست و نگاه کرد تا به درون انسان رسوخ کند. اگر در درجه اول با دید نقادانه بخواهیم کار را ببینیم به طورقطع لذت و تاثیرش را از دست خواهیم داد
به گفته کارگردان «ائو/خانه» حتی بازیگران اصلی فیلم هم از سکانس پایانی بیاطلاع بودند.این آگاهی نداشتن از پایانبندی به نقشآفرینی شما کمکی کرد؟
من چون در جایگاه انتخاب بازیگران فیلم هم بودم، نسخه اولیه فیلمنامه را خوانده و از پایانبندی اطلاع داشتم اما چون به عنوان بازیگر هم در کار حاضر بودم، نمیتوانستم این اتفاق را بین دیگر بازیگران نشر بدهم. چون آقای یوسفینژاد در مرحله تولید از قصد خود برای اینکه پایان را میخواهند چه کارکنند، همه را بیاطلاع گذاشته بودند، تصور همه این بود که میخواهند پایان را تغییر دهند. اطلاع داشتن من از پایانبندی فیلم کارم را سختتر میکرد، چون نباید با پیش آگاهی بازی میکردم. سعیام بر این بود که در لحظه بازی کنم و به فکر پایان نباشم. به خودم میگفتم بالاخره هر چه که باشد، شکل خواهد گرفت. ولی بازیگرانِ دیگر که از پایان بیاطلاع بودند، برایشان جذابیتی به وجود آمده بود و این احساس را نمیکردند که امکان دارد رو دست بخورند. بعد از آشکار شدن پایان فیلم برای سایر بازیگران، این پایانبندی برایشان یک فاجعه بود که به شکل مکتوب ارائه شد و از این اتفاق شوکه شده بودند.
حضور در یک تک لوکیشن و حرکات بدون قطع دوربین کار شما را بهعنوان بازیگر سختتر کرده بود یا به روان شدن حستان بیشتر کمک میکرد؟
سکانس پلانها در ایجاد تداوم حسی نقش تعیین کنندهای دارند. قسمت عمدهای از سینما تکنیک است و باید تکنیک لازم برای بازی جلوی دوربین را بلد باشیم وگرنه تمام تلاشهایمان نقش بر آب میشد. سکانس پلان درعین سختی لذتی برای بازی به وجود میآورد و چون شخصا دوست دارم که درگیر اتفاقات سخت باشم سعی میکردم خودم را بیشتر در بازی صیقل بدهم و گفتههای کارگردان را عملی کنم.
به عنوان بازیگر اجازه بداههپردازی و اضافه کردن به کاراکتر مجید را داشتید یا باید همه چیز بر مبنای فیلمنامه اجرا میشد؟
نقش مجید شخصیت است نه تیپ. بنابراین این نقش اجازه بداهه را کمتر به من بازیگر میداد، مگر در تک دیالوگها. آن هم به این جهت که امکان داشت با دیالوگی احساس راحتی و روان بودن وجود نداشته باشد و سعی براین شده بود که کد بندی در بازی صورت بگیرد.
شما در این فیلم مقابل محدثه حیرت که یکی از شاگردانتان در دانشگاه بوده است، نقشآفرینی کردید. درخصوص این تجربه بگویید.
خب بازی در برابر کسی که اولین تجربه بازی مقابل دوربین را دارد هم سخت است هم جذاب. به جهت این که بازی اکثر دانشجویانم را در تئاتر دیدهام و چون شکل بازی آنها را میدانم تلاش میکردم به بازیگر مقابلم اعتماد به نفس برای بازیاش بدهم تا بتوانیم همپا قدم برداریم. از جهتی دیگر در این حرفه امکان هم بازی شدن با هر فردی وجود دارد و خوشحالم که توانستم یکی از دانشجویانم و تعدادی از هنرجویانم را به کار دعوت کنم. از اینکه آقای یوسفینژاد هم اعتماد کرده و با هوشیاری خاصی نقشها را چیدمان کردند بسیار خوشحالم. از آقای اصغر یوسفینژاد کمال تشکر را دارم که بستر این کار را برای ما فراهم کرد.
به نظرتان چه ویژگیای در «خانه/ائو» وجود دارد که مخاطب نباید دیدنش را از دست بدهد؟
«ائو» یک فیلم بیآلایش است؛ فقط باید نشست و نگاه کرد تا به درون انسان رسوخ کند. اگر در درجه اول با دید نقادانه بخواهیم کار را ببینیم به طورقطع لذت و تاثیرش را از دست خواهیم داد.