گفت‌وگو با مریم سعیدپور/ از پشت پنجره روابط و تنهایی مردم در قرنطینه را ثبت کردم

مریم سعیدپور درباره شکل گیری ایده پروژه عکاسی «قرنطینه»، جدیدترین فعالیتش و مشکلات بخش مالی عکاسان توضیحاتی داد.

به گزارش سینماسینما، مریم سعیدپور هنرمند عکاس که زمان شیوع ویروس کرونا پروزه عکاسی «قرنطینه» را انجام داد درباره پرداختن به این سوژه گفت: تازه قرنطینه شروع شده بود و من زیاد لب پنجره می ایستادم و می دیدم همسایه ها هم چقدر لب پنجره می آیند؛ انگار این پنجره ها راه نجاتمان بود از گیر افتادن در خانه هایی که حالا پناهگاهمان شده بود زیرا احساس می کردیم برای در امان ماندن نباید بیرون بیاییم. هرچند بیرون خلوت بود و کمتر آدمی تردد می کرد و هر از چندگاهی یک آدم و یا ماشین رد می شد ولی با همین تماشای از لب پنجره احساس زنده بودن و نفس کشیدن به ما دست می داد.

وی افزود: این پنجره ها برای من عجیب بود و فکر می کردم چقدر می تواند داستان داشته باشد. همه آدم ها در طول روز ساعت ها کنار پنجره ها می آمدند؛ آدم هایی که شاید قبلا به راز آن پی نبرده بودند همانطور که من تا پیش از این اهمیتشان را حس نمی کردم.

این عکاس با اشاره به اینکه نام پروژه «قرنطینه» است، بیان کرد: برای شکل گیری آن با آدم هایی که قرنطینه بودند و کسانی که برای عکاسی با من رضایت دادند همکاری کردم. آن زمان شرایط خیلی متفاوت شد و تهرانِ به آن شلوغی، خالی شده بود و ترس و وحشت عجیبی انگار پشت پلک مردم خانه کرده و به زیر پوست شهر رسیده بود و با شکل عجیبی که تا به حال با آن روبرو نشده بودیم یعنی ترس از یکدیگر، ترس از سرایت و … از همدیگر فرار می کردیم در صورتی که ته قلبمان تمایل داشتیم به هم نزدیک شویم. این ویروس یک شکاف عاطفی عمیقی درون قلب ما به وجود آورد و باعث شد قدر همدیگر را بیشتر بدانیم.

وی اضافه کرد: به دلیل دوری ناشی از کرونا انگار یک پای سلام کردن ها و ابراز ارادت ها می لنگید و کامل نمی شد بخصوص در کشور ما که زیاد دست می دهیم، روبوسی می کنیم، در آغوش می کشیم و … بنابراین پرداختن به این موضوع و شکاف عاطفی برای من جالب شد. مادر خود من بیش از دو ماه بچه ها و نوه های خود را ندید همه این ها غم انگیز و عجیب بود. درست است که کرونا هنوز نرفته ولی فکر می کنم بخشی از آن هایی هم که دل به دریا زدند و بیرون آمدند از خستگی ماندن در خانه و مشکلات عاطفی است که قطعا درست هم نیست چون اصل جریان خطرناک است.

این عکاس جوان عنوان کرد: در همان ابتدای شیوع ویروس که همه در خانه بودند کسی که تنها زندگی می کرد محکوم به تنهاتر شدن بود و آن هایی که با هم زندگی می کردند محکوم به این بودند که فقط با هم در ارتباط باشند در این میان شاید کلافه شدند، دعوا کردند، از هم خسته شدند، به محبتشان اضافه شد، از علاقه شان کم شد و… زمانی که برای عکاسی از آن ها رفتم در مورد حسشان می پرسیدم؛ برخی ها می گفتند احساس خفگی دارند. به ویژه آن هایی که تنها زندگی می کردند می گفتند دلمان می خواهد شهر را بغل کنیم، دیگری می گفت لب پنجره می نشینم و در ذهنم برای آدم هایی که می بینم داستان می سازم، آن یکی از سرگرم شدن و ارتباط های تصویری مجازی با دوستانش حرف می زد یا یک نفر می گفت رابطه اش با همسرش بهتر شده است، شخصی ازدواج کرده بود و قصد داشت به همسرش در خارج از کشور بپیوندد که به علت کرونا در ایران ماندگار شده بود و حال بدی داشت. خلاصه که با یک مجموعه احساسی روبرو شدم که نمی توان اسم خاصی روی آن گذاشت ولی شکل جدیدی داشت و یک تجربه عجیبی بود و مهم تر اینکه نمی توانستیم آن را شرح دهیم و تحلیل کنیم چون غیرقابل پیش بینی بود و انتهایی هم نداشت چون هر روز خبر بد جدیدی می رسید.

وی ادامه داد: آدم ها می خندیدند ولی ته دلشان اشکال مختلف غم بود که این ها انگیزه ای برای شکل گیری پروژه «قرنطینه» شد. از سویی به شخصه تا قبل از شیوع ویروس کرونا آدم یکجا ماندن نبودم و مرتب عکاسی پرتره می کردم و هیچ وقت به این فکر نکرده بودم چقدر به عکاسی معتاد هستم و زمانی که نمی توانستم آن را انجام دهم احساس فلج بودن به من دست داد لذا دل به دریا زدم و با ایده پنجره، سراغ آدم ها رفتم و از پشت پنجره آن ها را نگاه می کردم و عکس می انداختم و روابط و تنهایی آدم ها را به تصویر کشیدم.

سعیدپور در پاسخ به این پرسش که آیا نمایشگاهی برای پروژه «قرنطینه» در نظر گرفتید و اینکه جسارت برای عکاسی آن هم در فضای وحشت آور و خطرناک آن زمان از کجا نشات می گیرد، بیان کرد: نمایشگاهی در نظر ندارم زیرا یک پروژه ای برای فضای مجازی بود و به اتمام رسید که خوشبختانه استقبال از آن خوب و دلچسب شد. کلا دغدغه های شخصی من تبدیل به مجموعه می شود مثلا یک مجموعه ای با نام «نیم فاصله» داشتم که به قاب هایی از زندگی پدر و مادرهایمان و اولین رابطه ای که در زندگی به چشم می دیدیم و با مفهوم جنسیت آشنا شدیم ربط داشت. اولین رابطه ای که دیدیم از آن ها به طور ناخودآگاه در ذهنمان ثبت شده است و همینطور که بزرگ شدیم و به رابطه آن ها انتقاد داشتیم در رابطه های خودمان آن شکل از رابطه پدر و مادرمان را تکرار کردیم. فکر می کنم چون برای من تنهایی و رابطه مساله بود در «قرنطینه» هم فکر کردم در خانه ها آدم های واقعی را عکاسی کنم البته که محوریتم بیشتر روی زن ها بود چون به خودم نزدیک است و خیلی فکر می کردم چه بر سر رابطه ها و تنهایی انسانی ما در قرنطینه اجباری می آید.

این عکاس که پروژه هایش در بازسازی اتفاقات و رمان های معروف طرفداران زیادی دارد با اشاره به جدیدترین فعالیت نمایشگاهی خود و عملکرد عکاسان در زمان شیوع ویوروس کرونا گفت: پروژه «از میان حروف سیاه ۲» را در دست کار دارم و اینکه می خواهم یک سری داستان ها را با یک شیوه جدیدی عکاسی کنم. دفعه پیش سال ۹۱ بود و الان مریم سال ۹۱ نیستم چون داستان ها و آدم ها و افکار من عوض شده است.

سعید پور در پایان با بررسی عملکرد همکاران عکاسان خود در زمان شیوع ویروس کرونا و آورده های مالی این حوزه، عنوان کرد: دم همه آن ها گرم چون عکس های زیادی از قبرستان ها، خیابان ها، بیمارستان ها و… گرفتند و شرایط را به شدت عالی به تصویر کشیدند و به دلیل جاودانه کردن لحظات این روزها باید قدردانشان باشیم به شخصه غبطه می خورم و از آن ها تشکر می کنم، البته بخش مالی برای بچه ها مساله ای حل نشدنی و همیشگی است که امیدوارم روزی درست شود. در حوزه برگزاری نمایشگاه ها و آورده مالی برای صنف ما باید بگویم به جیب مردم بستگی دارد اگر خوب باشد که خوب است و اگر بد باشد که بد است ولی در کل از بخش عکس و عکاسی زیاد حمایت نمی شود.

منبع: صبا

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 137786 و در روز یکشنبه ۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت 16:41:59
2024 copyright.