محمد باریکانی در همشهری نوشت :
عـودلاجـان و امامزاده یحیی در هسته نخست شکلگیری شهر تهران قرار دارند. خیابانهای درهمتنیده و بسیار کوچک تا کوچه پس کوچههای آشتیکنان این محدوده و بازارچه زنده و قدیمی آن به همراه شلوغی محلههای واقع در این محدوده فضایی خلق کردهاند که گویی بر صفحه نقرهای سینما تصویری اجتماعی اما واقعی از جامعه ایران حک شده است.
کوچهپسکوچههای عودلاجان به محله سرچشمه هم راه دارد و درست ما را به خانهای میرساند که صاحبش دشمن شماره یک رضاخان بود؛ همو که مجسمه بزرگش در میدان بهارستان تهران با ابروهای در هم کشیده به ساختمانی تاریخی اشاره میکند که یعنی مجلس در رأس امور است؛ ساختمانی که زمانی نخستین جلسه مجلس شورای ملی ایران در آن تشکیل میشد و حالا به بنایی تاریخی تبدیل شده است. خانه موزه «مدرس» همو که با ابروهای درهمکشیده به مجلس خیره مانده است، در کوچه میرزا محمود وزیری و بنبست نصیرالدوله واقع شده است.
شهید آیتالله مدرس نماد مجلس و نماد مبارزه با استبداد است و حالا خانهاش در محله سرچشمه تهران و دیوار به دیوار بافت تاریخی عودلاجان میزبان علاقهمندان به میراث فرهنگیشده تا در آن به ارزشهای جواهرات ملی ایران و نگاه به موزه جواهرات ملی در بانک مرکزی که امانتدار کوه نور و دریای نور و تاج کیانی و سنگهای قیمتی و هدایای پادشاهان خارجی به سران تاریخی ایران است، بپردازند. بانک مرکزی این روزها حال خوش و مساعدی ندارد. وضعیتاش درست در وضعیت اقتصاد کشور متبلور است اما حال جواهرات موجود در مخزن این بانک خوب است. آنقدر خوب که خسرو سینایی هم مهمان ویژه یک جمع میراثی شده است تا از جواهرات موجود در خزانه بانک مرکزی که به موزه جواهرات ملی شهرت دارد سخن بگوید.
مستندی از باارزشترین جواهرات
چرا خسروسینایی مهمان ویژه نگاهی به جواهرات مخزن بانک مرکزی شده است؟ او فیلمی زیبا با عنوان «گواهان تاریخ» بدون بازیگر و تنها با زبان اشیا و تاریخ به سفارش بانک مرکزی ساخته است؛ مستندی از ارزشمندترین جواهرات کشور که برخیشان پشتوانه پول ملی ایران هستند. خانه موزه مدرس دستخوش رفتارهایی مغایر با ضوابط میراث فرهنگی شده است. دیوارهای اتاقها تا نیمه کاشی سفید و آبی شدهاند و فضای کامل حیاط خانه نیز با ستونهای تنومند فلزی مسقف شده است. دیوارهای خانه مملو از تصاویر مدرس است که در بنرهای بزرگ چاپ شده و به دیوارها چسبانده شدهاند. حالا این خانه که زمانی محل تردد شخصیتهای سیاسی دوران رضاخان بود و جلسات فراوان در آن با هدف مقابله با استبداد رضاخانی برگزار میشد، میزبان گروهی از علاقهمندان به میراث فرهنگی کشور است. اما جالب آنکه اهالی محله سرچشمه، عودلاجان و امامزاده یحیی بیتوجه به آنچه در این خانه جریان دارد از کنار آن عبور میکنند و تنها مهمانانی از دیگر نقاط شهر به بافت تاریخی آمدهاند. زمانی توجه به بافت تاریخی تهران به جایی رسیده بود که شهردار سابق تهران در سخنان نمایشی گفته بود در یکی از خانههای تاریخی این بافت مستقر میشود تا ارزشهای بافت تاریخی را پاس بدارد. این اتفاق هرگز نیفتاد و حالا بافت تاریخی شهر تهران همچنان خالی از ارزش و از ارزانترین نقاط شهر است.
خسرو سینایی اما میگوید: زمانی که به من پیشنهاد شد راجع به خزانه جواهرات ملی فیلم بسازم برایم جذاب بود چون بارها گفتهام در زمان خود یک شانسی داریم و آن اینکه میتوانیم زمانهمان را برای آیندگان حفظ کنیم و خودمان هم بدانیم چه کسانی بودیم و آیندگان بدانند پدرانشان چه کسانی بودند.
در بین حاضران فردی پرسیده بود جواهراتی را که از خزانه جواهرات بانک ملی بردهاند برگشت؟ ثناییراد، رئیس سابق موزه جواهرات ملی صادقانه به او پاسخ گفته بود که جواهرات را کسی بیرون نبرده بود که برگردد و خسرو سینایی گفت: این از آن حرفهایی بود که امروز کمتر با صداقت گفته میشود.
حتی سینایی هم در زمان ساخت فیلم گواهان تاریخ نمیدانسته است که در تحولات ایران هیچ جواهری از مخزن بانک ملی ایران که حالا موزه جواهرات هم بخشی از آن است، خارج نشده است. به همینخاطر بود که در جریان ساخت فیلم گواهان تاریخ وقتی در داخل موزه جواهرات بود اعضای گروهش هرکجا دیدند قطعهای جواهر نیست گفتند که حتما قبلا فردی گودالی را برای جواهرات موزه جواهرات ایجاد کرده است. یعنی قطعهای را دزدیده است. تا آنکه رئیس سابق موزه جواهرات ملی اطمینان داد که هیچ اثری از این موزه ارزشمند کشور در دورههای گذشته خارج نشده است.
از جعبه موسیقی تا تاج کیانی
گواهان تاریخ از جعبه موسیقی اهدایی به ناصرالدین شاه در یکی از سفرهایش به فرنگ آغاز میشود و روایت فیلم به زبان این جعبه موسیقی ادامه مییابد. گنجینه جواهرات ملی ایران در بانک مرکزی بهترتیب روایت میشوند. از شمعدان میناکاری تزیین شده با سنگهای گرانبها تا تاج کیانی که به دستور فتحعلیشاه قاجار ساخته شد و بر سر شاهان قاجار پس از او نشست و پهلوی اول که به سلطنت رسید، تاج شاهی را به تقلید از آثار ساسانی ساخت و حالا در ویترین گنجینه جواهرات بانک مرکزی است. تاجهای ساختهشده از زمرد و یاقوت و الماس تا آن دریای نور که فر پادشاهی دورههای تاریخی بود و پس از آن قبای امیرکبیر که مزین به سنگهای پرتعداد است تا آن قلیان فتحعلیشاه که کریمخان زند بر آن زانو زد و اکنون در شمار جواهرات ملی است. جواهرات ملی تنها مختص به بانک مرکزی نیست که گنجینه ملی ایرانیان است و در هر دورهای بخشی به آن افزوده شده است.
گنجینهای ملی که تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران باستان را تجلی میبخشد. خسرو سینایی میگوید: وقتی به دریای نور رسیدم از خودم پرسیدم که واقعا این قطعه سنگ ارزشمند و گرانبها چه بوده است که پادشاهان ایران در دورههای تاریخی افتخار آویختن آن بر بالای کلاهشان را داشتهاند؟
چگونگی مرمت تاج کیانی
میترا اعتضادی، مرمتگر آثار تاریخی در موزه جواهرات ملی، همان مرمتگری که تاج کیانی را مرمت کرده است، در خانه موزه مدرس اعلام کرد که این تاج که نماد تمامی شاهان قاجار بود به میزان ۶درجه تراز خود را از دست داده بود و باید مرمت میشد. تاج کیانی با تمامی تاجهای فلزی جهان که برای پادشاهان استفاده میشد تفاوت داشت. برخلاف تاج پادشاهان انگلستان که فلزی و تنها برای یک سر ساخته میشد تاج کیانی ایران شیوهای از ساخت داشت که برای تمامی سرها امکان استفاده داشت. مرمتگران تاج کیانی ۶ماه برای تراز این تاج تلاش کردند. در تصاویر نمایش داده شده توسط میترا اعتضادی مرمتگر، تاج کیانی به تمامی باز شده و بخش داخلی آنکه ترازش را از دست داده بود با ماده دیگری تعویض شد. تاج کیانی تا پیش از مرمت بیش از ۴کیلوگرم وزن داشت که الماس مشهور دریای نور نیز بالای آن نصب شده بود. این تاج پس از مرمت و جایگزینی پوشش داخلی با پوششهای جدید، وزن بسیار سبکتری یافته و تراز تاج نیز به حالت اولیه خود بازگشته است. جالب آنکه بدانید یکی از کارکنان متخصص شهرداری تهران پیشنهاد استفاده از ماده جایگزین سبک به جای پوشش اولیه داخل تاج را مطرح کرده است. مرمتگران مهمترین تاج تاریخی ایران تمامی قطعات این تاج را برای مرمت برداشته بودند و پس از تعویض پوشش درون، دوباره قطعات را به جای خود بازگرداندهاند.