بساز و بفروشی این بار سینما را هدف قرار داده است

نگرانی موج حملات نوکیسگان که باعث سردرگمی انجمنهای خانه سینما شده و نبود یک نظام سینمایی واحد، همه جانبه و کارآمد که بتواند پاسخگوی نیازهای سینماگران باشد، دو تن از طراحان صحنه پیشکسوت سینمای ایران را بر آن داشته تا در یادداشتی به طرح دغدغه های خود درباره این موارد بپردازند.

به گزارش سینماسینما ،مجید میرفخرایی و ایرج رامین فر در یادداشت مشترکی که در اختیار بانی فیلم قرار داده اند، در این باره مطالبی را مطرح کرده اند که امید می رود مدنظر مدیران سینمایی و اصناف قرار گیرد. متن این یادداشت را در ادامه می خوانید.

خاطرمان هست که روز اول دانشکده هنرهای دراماتیک مرحوم دکتر فروغ در سخنرانی خود برای ورود ما به دانشکده گفت: شما در دانشکده ای قدم گذاشتید که قصدش تربیت هنرمند برای جامعه است.
اکنون تمامی دانشکده های هنری همین قصد را دارند و دانشجویان علاقه مند در آرزوی بدست آوردن شأن هنرمندی وارد این دانشکده ها می شوند.
البته تمامی مشاغل قابل احترامند، ولی هنرمندان شأن والایی در جوامع دارند.هنر هفتم کاملترین هنرهاست، زیرا از مجموع تمامی هنرها تشکیل شده است.از ادبیات نمایشی – کارگردانی-بازیگری-طراحی صحنه و لباس -که خود از چندین هنر تشکیل شده-، فیلمبرداری و عکاسی و گریم گرفته تا دیگر هنرها را در بر میگیرد.
با تشکیل خانه سینما بر این باور بودیم که همگی در یک پیکره واحد دور هم جمع شدیم و شاهد هستیم در این سالهای پر فراز و نشیب سینمای ایران در جهان جایگاه خاصی پیدا کرده است.
به قول یکی از اندیشمندان هر گاه درب مذاکره ای برای ایران به ناحق بسته می شد، سینمای ایران کمک موثری در بازگشایی درهای بسته داشت، زیرا در دل جوامع جهانی جای دارد و شعور و فرهنگ ایرانی با شعر و سینما و دیگر هنرها به همگان ثابت شده است.
در سالهای اخیر سینما مورد یورش بساز و بفروشها قرار گرفته است.
بساز و بفروشی سالهاست با هنر معماری درگیر است، ولی این بار سینما را هدف قرار داده و گویا مال اندوزان بی فرهنگ به گنجینه ای دست پیدا کردند که بی رحمانه مشغول غارت ان هستند.
میتوان گفت افرادی وارد شده اند که هیچ سنخیتی با سینما ندارند.
به قول یکی از این آقایان: دو هنرپیشه مطرح برای یک فیلم کافیست. تخصص عوامل دیگر مهم نیست.فیلم فروشش را می کند!
اینگونه جملات نشان دهنده بی فرهنگی گوینده است.در اینجاست که تشکیل نظام سینمایی ضروری است. برای مثال اگر نظام پزشکی نبود، هر که پول داشت یک مطب باز میکرد.
اگر نظام سینمایی داشتیم در همین رشته طراحی فیلم، افرادی که تحصیلاتی در این حرفه ندارند و دلسوز این حرفه نیستند، به راحتی تصمیمات غلط نمی گرفتند و احترام به این حرفه را زیر سئوال نمی بردند.
این موج حملات نوکیسگان باعث سردرگمی انجمنهای خانه سینما شده و نگرانی از عدم امنیت شغلی باعث شده برخی از اعضا برای احقاق حق خود به وزارتخانه ای پناه ببرند که کوچکترین آشنایی با خانواده سینما ندارد. در صورتی که سازمان سینمایی که ما دائم با آن سر وکار داریم در وزارت خانه دیگری است.
البته از حق نگذریم گاهی اینگونه اتفاقات و اشتباهات تاریخی، باعث دگرگونی در جهان می شود برای مثال.
اگر کریستف کلمب راه را اشتباه نمی رفت، قاره آمریکا کشف نمی شد یا سیبی از درخت نمی افتاد، نیوتن قانون جاذبه را کشف نمی کرد و یا ارشمیدس اگر حمام نمیرفت، قانون وزن مخصوص را کشف نمی کرد و فریاد یافتم یافتم سر نمی داد. شاید این اشتباه هم سینمای جهان را دگرگون کند.
تصور نمی کنم ال پاچینو و یا شون کانری و یا طراح معروف دانته فرری و اسپیلبرگ به همراه جرج لوکاس و کاپولا برای احقاق حق خود به وزارت کار کشورشان بروند تا مشکلشان را حل کنند.
پیشنهاد می شود قبل از دو دستگی که باعث فرو پاشی انجمنهای خانه سینما می شود، کوشش کنیم راه درست را برویم که همان تشکیل نظام سینمایی است.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 103357 و در روز پنجشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۴۶:۲۸
2024 copyright.