۲. روز بعد از افتتاحیه چیزی در همین صفحه نوشتم که باعث سوءتفاهم شد. طبعا بارها نوشتهام که با توقیف هیچ فیلمی که در چارچوب قانون و با مجوزهای رسمی تولید شده باشد موافق نیستم و پیشتر هم در همین ستون نوشته بودم که سازمان سینمایی موظف است با شجاعت و قدرت از حق همه فیلمها دفاع کند. باید وقتی مجوز نمایش داد، شرایط اکران فیلمها را فراهم کند؛ از عصبانی نیستم تا شیفتگی و از خانه پدری تا خانه دختر و از رستاخیز تا آشغالهای دوستداشتنی. حتی بهگمانم سازمان سینمایی باید رکوراست تکلیف فیلمهایی چون خیابانهای آرام و گزارش یک جشن را هم روشن کند. برخی از این فیلمها کاملا بیمنطق در محاق افتادهاند و تنها قربانی مجادلات سیاسی شدهاند؛ مجادلاتی که یکطرف آن به برخی بهانهها خطونشانکشیدن و دلواپسی به میدان میآید و طرف دیگر دائم درصدد مراعات و مماشات و عقبنشینی است که به گوشه قبای کسی برنخورد. بیمناسبت نیست که گاهی نام این فیلمها یادآوری شود تا کسی یادش نرود که تکلیف این فیلمها هنوز نامشخص است.