سینماسینما، ساسان گلفر
جنگ هرگز ترانهای نمیخواند. خشونت و بیرحمی ذاتی جنگ راه را بر هر شاعرانگی میبندد و فقط ویرانی و مرگ است که از آن برمیخیزد. اما اگر تفسیر شاعرانهای از آن میبینیم یا میشنویم، نه از ذات آن، که از ذهن ناظران و قربانیان است که برخاسته؛ ذهن انسان است که سعی میکند برای پدیدهای تلخ و بیمعنا و تحملناپذیر معنایی بیابد، بلکه زندگی به این ترتیب قابل تحمل شود و جریان یابد.
مستند کوتاه «لالایی جنگ» ساخته حبیب باوی ساجد و محصول ۱۳۹۰ که بعد از هشت سال در اکران سینمایی هنر و تجربه قرار گرفته، اگرچه بر مبنای تعاریف مرسوم، مستندی شاعرانه نیست و در تقسیمبندی نظریهپردازانی مانند بیل نیکولز در رده مستندهای اجرایی یا پرفورمتیو قرار میگیرد، سعی میکند این رهیافت شاعرانه را نسبت به سوژهاش در پیش بگیرد. موضوع، زندگی سخت و دوزخواری است که بیش از یک سال یا به گفته راوی فیلم «یک تابستان و دو زمستان» در اولین سالهای جنگ با عراق و پس از حمله بعثیها به مردمان منطقهای مرزی در ایران تحمیل شد. باوی ساجد البته سعی نمیکند طول این رویداد را دستاویزی برای اطناب قرار دهد و پرداختن به موضوع را به زمانی در حدود ۱۸ دقیقه محدود میکند و به این ترتیب، امری ذاتا ناگوار را برای مخاطب تحملپذیر میکند. آنچه در تصویر مستند میبینیم، زندگی امروز مردم است و بازتاب احتمالی رویدادهای ۳۰ و چند سال پیش در زندگی آنها و خود پدیده جنگ معمولا محدود است به افکتهای صوتی یا معدود تصاویر آرشیوی در نمادهایی که گاهی خودی مینمایند، در توضیح و داستانی که راوی روی تصویر روایت میکند و در خاطرات اهالی روستاهای دشت آزادگان که مقابل دوربین، بخشی از زندگی و تجربهشان را به زبان فارسی یا عربی تعریف میکنند. یک خط داستانی نیز در گفتار روی تصویر راوی وارد میشود که به ماجرای شخصیتی به نام رعد، زندگی و عشق و فداکاری و تاثیرگذاری و شهادت او میپردازد. به این ترتیب، این خط روایی مثل نخ تسبیح خاطرات پراکنده شخصیتهای مختلف را به هم پیوند میدهد و البته در جاهایی به ماجرای شخصی آنها نیز مرتبط میشود.
«لالایی جنگ» به این ترتیب، رویکرد شاعرانهای پیدا میکند تا تماشاگر را برای مدتی کوتاه در معرض پیامدها و حواشی پدیدهای تلخ و طولانی قرار دهد، به او در مورد بخش کمتر گفتهشدهای از جنگ اطلاع بدهد و مهمتر، او را در معرض حسوحال امروز و دیروز مردمی قرار دهد که تجربه دست اولی از پدیدهای داشتهاند که او احتمالا فقط دربارهاش شنیده است. باوی ساجد با این رویکرد در محدوده زمان و امکاناتش موفق عمل کرده و مستندی ساخته که میتوان بیش از یک بار دید و دربارهاش فکر کرد.
منبع: ماهنامه هنروتجربه