محمد تاجیک :آقای هالو نیز از فیلم های مهم داریوش مهرجویی است که در زمان خود در جشنواره های برلین، مسکو، لندن و… به نمایش درآمد. آقای هالو بر اساس نمایشنامه یی به همین نام از علی نصیریان توسط استودیو کاسپین ساخته شد. تیتراژ فیلم کاری از فرشید مثقالی است و موسیقی فیلم را هرمز فرهت ساخته است. آقای هالو درباره آدم ساده یی است که از شهرستان عازم تهران می شود تا همسر مناسبی اختیار کند.
/روایت جمشید ارجمند از آقای هالو/
جمشید ارجمند «منتقد» سینما در آن زمان درباره آقای هالوگفته :آقای هالو یک فیلم عمومی است، فیلم مردم است طرح یک مساله بزرگ اجتماعی، یعنی رابطه جامعه شلوغ «ما در شهر» است با جامعه ولایتی. سادگی بیان در «هالو» همان عنایتی است که سینما باید در جست وجو آن باشد.
/اگر «گاو» اجازه می گرفت، قطعا «آقای هالو» را نمی ساختم/
مهرجویی در مصاحبه دیگری گفته : «کارنامه فیلمسازی من همیشه محصول ممانعتی بود که از ناحیه حکومت های مختلف نسبت به کارهایم شکل گرفته است. مثلا «آقای هالو» را زمانی ساختم که «گاو» توقیف بود. انگار یک غلطی کرده ایم و حالا باید در فیلم بعد جوری حرف بزنیم که به آقایان هیچ جور برنخورد. اگر «گاو» اجازه می گرفت، قطعا «آقای هالو» را نمی ساختم و سراغ کار جاندارتری می رفتم.»(کتاب «مهرجویی کارنامه چهل ساله» گفتگوی مانی حقیقی با داریوش مهرجویی چاپ نشر مرکز )
/آقای هالو بیشتر «پستچی» و «گاو» به «دایره مینا» نزدیک است/
کریم نیکو نظر منتقد سینما در بخشهایی از یادداشتش درباره سینمای مهرجویی در هفته نامه صدا ،درباره فیلم آقای هالو اینگونه نوشته : اما مهرجویی «آقای هالو» را هم ساخته است. فیلمی که در موقعیتی پارودیک تلاش می کند قصه (این روزها) کینه یک روستایی در شهر را زنده کند. روستایی ساده دل در دل متروپلیس تهران گرفتار می شود و همه چیزش را از دست می دهد. استثمار اینجا هم هست ولی رویکرد بصری و فضاسازی کاملا رئالیستی است، بیشتر از «پستچی» و «گاو» به «دایره مینا» نزدیک است.
/روایت علیرضا داود نژاد از فیلم آقای هالو/
علیرضا داود نژاد در یادداشتی در سال ۹۱ در روزنامه اعتماد می نویسد :«آقای هالو» نیز به نظرم درخشان ترین فیلمی است که درباره خوش بینی و آرزومندی مردم ایران نسبت به تجدد ساخته شده است. این فیلم که درباره سفر یک شهرستانی به پایتخت و برخورد او با واقعیت هاست فیلم بسیار دلنشینی است که هنوز وقتی فیلم «آقای هالو» را می بینیم سرزندگی و طراوت روزهای اول خود را دارد.
/مهرزاد دانش :آقای هالو تصویری نابه سامان از فضای زمانه اش ترسیم کرده/
مهرزاد دانش منتقد سینما در مطلبی با تقسیم بندی دوره فیلمسازی مهرجویی به چهار دوره ، دوره اول فیلمسازی مهرجویی را از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۷ و همراه با گرایش های اجتماعی نوشته است : در این دوران کارهای شاخص مهرجویی عبارت از گاو، آقای هالو، پستچی و دایره مینا است. هر یک از این فیلم ها موضوعاتی داشت در مسیر معکوس با هژمونی ای که نظام وقت در پی ترویج و تبلیغش بود. جهل، فقر، عجز، ترس و فضای مالیخولیایی روستاییان در گاو در تباین آشکار با آوازه گری های مبتنی بر انقلاب سفید و تمدن بزرگ بود و به همین مناسبت هم در اکران عمومی اش، در تیتراژ فیلم، توضیحی تحمیلی راجع به زمان داستان فیلم که قبل از دهه ۴۰ است آمد. در آقای هالو، جهل روستایی و فریبکاری شهری، تصویری نا به سامان از فضای زمانه اش ترسیم کرده بود. پستچی، تمثیل وار، استبداد داخلی و استعمار خارجی را در تاراج سرمایه های ملی به تصویر کشیده بود و در دایره مینا، روند انحطاط شرافت انسانی در فقری که منجر به معامله کثیف خون شده بود، در تقابل با توسعه جعلی تبلیغی، ذهن مخاطب را نشانه می گرفت.
این روند فیلمسازی باعث شد موانعی شکل بگیرد که مهرجویی آن طور که می خواهد نتواند در سینمای دلخواهش ادامه فعالیت داشته باشد و تا چند سال از سینمای حرفه ای فاصله گیرد و به ساخت مستند روی بیاورد. فیلم های مهرجویی در دوران نخست، جدا از فضای اجتماعی/تمثیلی شان، به لحاظ ساختار بالکل متفاوت بودند با فضای فیلمفارسی سینمای ایران و بحث هایی همچون تدوین، زاویه دوربین، نور، بازی، و…از آن ها شمایلی استاندارد و پر از خلاقیت سینمایی آفریده بود. از لحاظ محتوایی، شاید فصل مشترک آدم های فیلم های او در این دوران، به روند الینه شدن شان مربوط است. مسخ شدن هر یک از آدم های داستان آثار مهرجویی در سال های قبل از انقلاب، در ابعاد مختلف ذهنی، اخلاقی، غریزی، عاطفی و…متأثر از فضای پیرامونی ای بود که تضادهای حاد معنایی در خود دربرداشت. در عین حال، پیشینه تحصیلات فلسفی خود مهرجویی هم بر عمق این فضا می افزود و موقعیت داستانی فیلم ها را فراتر از چارچوب های زمانی و مکانی می توانست جلوه دهد.