آیدا، امید، معین، مرضیه، سپیده و چند اسم دیگر / نگاهی به فیلم «گزارش فرار یوسفی»

سینماسینما، حمیدرضا گرشاسبی

فرار با سرباز و سربازی عجین است. سربازی دورهای است که اغلب از آن بیزارند، چراکه در آنها نوعی از احساس عاطل و باطلی را بیدار میکند. آنها مخالفت سرسختی دارند با این باور که: «سربازی آدم را مرد میکند.» سربازی از منظری دیگر دوره کم آوردن و خودزنی هم هست. افسرده شدن و زدن به سیم آخر. زدن به سیم خاردار و رد شدن از زیر آن، برای رسیدن به دمی آسایش. رسیدن به عشقی ناکام. سرباز یوسفی از پادگان فرار میکند تا به عشقش بگوید هنوز او را دوست دارد و دلتنگش است. میخواهد عشقی بهخاکسترنشسته را دوباره زنده کند. از این زاویه، فیلم «گزارش فرار یوسفی» فیلمی است درباره سربازی یا به تعبیری اجباری.

بسیاری هستند که در ایران زندگی میکنند، اما به اشکال مختلف عدم رضایتشان از زندگی در این کشور را ابراز میدارند و آن را مخفی نمیکنند و هر دم در پی این هستند که روزنهای برایشان باز شود تا بتوانند بگریزند و در جایی دیگر زندگی کنند. به عمل انتقال از یک کشور به کشور دیگر برای زندگیِ بهتر کردن مهاجرت میگوییم. مهاجرت ریشه در ناخشنودی از زندگیِ کنونی دارد و شخص با این عمل برای خودش آیندهای دیگرگونه را متصور میشود. فیلم «گزارش فرار یوسفی» فیلمی درباره مهاجرت است. دو شخصیت اصلی فیلم دغدغه رفتن دارند.

بشر در ذات خود موجودی عاشق است. او خود را در متن زندگی موجودی گمشده فرض میکند، یا اینکه خود را موجودی ناکامل میداند که باید به دیگری الصاق و کامل شود. از همین روست که عاشق میشود. عشق میتواند برای او کمال را به ارمغان آورد. او باید در کنار دیگری قرار بگیرد تا آرامش پیدا کند. اما آرامش با عشق، به واقع ایجاد میشود؟ خیلی اوقات عشق به جای اینکه آرامش بیافریند، خود سرچشمه نزاع و بیقراری و آشفتگی است. وقتی رابطه دو آدم از فیلتر بلوغ نگذشته باشد، وقتی آن دو به عشقی بالغانه دست نیافته باشند، عشق نهتنها امیدبخش و آرامشزا نیست، که خود تبدیل میشود به عاملی برای ناراحتی و اضمحلال، پریشانحالی و افسردگی. فیلم «گزارش فرار یوسفی» فیلمی است درباره عشقهای ناپخته و بیبلوغ. برای همین است که ما کمتر آن دو را به حالِ خوش میبینیم. اغلب از هم رنجیدهاند.

فرزندان در قالب خانواده کاملا به والدین وابستهاند؛ هم به لحاظ عاطفی و هم به لحاظ دنیایی. فرزندان دوست دارند پدر و مادرشان را دوست داشته باشند و از آنها بهرههایی مادی و معنوی ببرند. مهم است که فرزند از خانه و خانواده گریزان نباشد. مهم است که والدین برای فرزندان برنامه داشته باشند و آنها را در مسیرهای زندگی یاری و راهنمایی دهند. فرزندان دوست دارند پدر و مادر خود را در کنار هم ببینند. فیلم «گزارش فرار یوسفی» فیلمی درباره فرار دختری از خانواده است، چراکه نمیتواند طلاق والدینش را تاب بیاورد.

برای ساختن یک فیلم میتوان از دور و اطرافیان خود استفاده کرد. داستان را در فضاهای محدود تعریف کرد و به هر کدام از عوامل چند نقشِ کاری را سپرد. فیلمبردار و کارگردان و نویسنده و تهیهکننده هم در قالب یک نفر محدود میشوند. به این شکل فیلم در ژانر «دورهمی» قرار میگیرد. فیلم «گزارش فرار یوسفی» فیلمی است در ژانر دورهمی که این روزها در سینمای ایران زیاد دیده میشود.

برای روایت یک داستان ساده و کماتفاق کشته شدن یک سرباز به دست یک سرباز دیگر میتوان از زاویههای متفاوت به آن نگاه کرد تا مثلا داستان پرتعلیق و پیچیده شود. اما این راهش نیست. فیلم «گزارش فرار یوسفی» فیلمی است که میخواهد متفاوت باشد، اما در باطن اینطور نیست .

منبع: ماهنامه هنروتجربه

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 103233 و در روز چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷ ساعت 16:58:05
2024 copyright.