علی زر اندوز طنز پرداز در ستون طنز چهل سال بعد روزنامه قانون نوشت :سرانجام سازمانهای حمل و نقل بینالمللی سراسر جهان با پیشنهاد فرهنگستان زبان فارسی برای تغییر نام جعبه سیاه به جعبه نامریی موافقت کردند و اعلام نمودند جعبهای که بعد از سقوط هواپیما و غرق شدن کشتی دیگر کسی نمیتواند رنگ آن را هم ببیند سیاه و سفید بودنش مهم نیست، بلکه مهم صفتش است که بیصفت، نامریی است دیگر!
پس از آنکه نماینده۴۰ سال قبل خمینیشهر به مدیریت یکی از خبرگزاریهای بزرگ کشور رسید؛ از آن روز تاکنون به جز چند خبر کوتاه، هیچ خبر دیگری در خروجی این خبرگزاری مشاهده نشده است. خبرنگار ما ضمن تماس با ایشان دلیل این سکوت خبری را جویا شد و ایشان هم در پاسخ گفت: «دلیلی وجود ندارد که اخبار ناخوشایند داخلی و خارجی توسط ما پخش شود و روی روحیه حساس مردم تاثیر منفی بگذارد. اگر کسی در اثر مشاهده این اخبار، خش روی روحیهاش بیفتد، شما پاسخگو هستید؟» خبرنگار ما در ادامه پرسید: «پس این چندتا خبری که در خروجی خبرگزاریتان قرار گرفت چی بود؟» نماینده ۴۰ سال قبل خمینیشهر هم در پاسخ گفت: «متاسفانه برخی از سردبیرهای ما گمان میکردند بنده فقط روی پخش اخبار به ظاهر منفی حساس هستم و برای همین هم چند خبر از نظر خودشان امیدبخش را منتشر کردند؛ مثل خبر ارزان شدن شکر… که با اقدام به موقع بنده از کار اخراج شدند زیرا تاثیر خبر یک امر نسبی است… شاید این خبر برای بنده و شما خوشایند باشد ولی برای یک تاجر شکر بیچاره که هزاران تن شکر در انبار دارد چی؟!»
خط اتوبوس پاریس – جاده مخصوص کرج با حضور مسئولان دو کشور افتتاح شد. مسئول ایرانی حاضر در این مراسم اعلام کرد این خط باید زودتر از اینها افتتاح میشد تا مشکل حمل و نقل خودروسازان فرانسوی بهخصوص رنو، برای تردد بین پاریس و شرکتهای خودروسازی ایرانی حل شود ولی خب به قول ما ایرانیها ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است! مسئول فرانسوی هم ضمن تشکر از طرف ایرانی گفت: «راستش ما خودمان هم دلمان نمیخواهد با اولین توافق بیاییم خدمت شما و با اولین تهدید و دبه درآوردن آمریکا از حضورتان مرخص شویم ولی خب چه کنیم که به قول شاعر شیرین سخن ایرانی: رشتهای بر گردنم افکنده دوست، میکشد هر جا که خاطر خواه اوست! خلاصه که به قول مجریهای خوشذوقتان: «تا درودی دیگر؛ بدرود!»
عدهای از بازیگران سابق سینما و تلویزیون و شاخهای فعلی اینستاگرام در واکنش به شایعه تعطیلی اینستاگرام در نامه سرگشادهای ضمن ابراز نگرانی از این شایعه در صورت به حقیقت پیوستن، نوشتند: «به جای تعطیلی اینستاگرام، چرا سینماها را تعطیل نمیکنید؟ الان نون تو اینستا، معروفیت تو اینستا، مخاطب تو اینستا، شاخها و نخبهها تو اینستا، لایوهای خفن تو اینستا… کی دیگه حال داره دو ساعت بره تو سینما هی سمیه برو، سمیه نرو ببینه؟!»