تهمینه میلانی در گفت وگویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی حرفهای جنجالی زده است .
به گزارش سینماسینما ،بخشهایی از این مصاحبه به نقل از ایرنا به شرح زیر است :
– معترضان درواقع دانشجویان نبودند، تنها ۵-۶ دانشجو بودند، که با مدیریت آقایی به نام «الف.پ» هدایت میشدند و ایشان به دلایلی مجبور بود که از ایران برود و در خارج از کشور زندگی کند.
– این آقا به دلیل پروندههایی که داخل ایران دارد، مجبور است با یک سری از گروههایی که در ایران موسوم به گروه فشار هستند و قدرتمندند، همکاری کند.
– آقای «الف.پ» یکی از کارهایی که انجام میدهد، این است که برای هنرمندان مطرح هنرهای تجسمی مثل تناولی، آقای ممیز، آغداشلو و خیلیهای دیگر پروندهسازی میکند و بهنوعی قصد دارد بیاعتبارشان کند.
– مدارکی داریم از جمله لایوهایی که گذاشتهاند در اینستاگرام و… که همگی غیرقانونی بود و جرم آنها هم خیلی بزرگ است.
– در این تصاویر، به رئیسشان که همین آقای «الف.پ» است، گزارش میدهند و ایشان هم در صفحه اینستاگرامش از آنها قدردانی میکند و میگوید : خوب کردید. سلبریتیها را چه به اینکه نمایشگاه بگذارند!
– خانم گالریدار چون تازهکار بود و گالری را تازه باز کرده بود، حالا ممکن است خودش انکار کند، ولی ترسید و گفت که بهتر است نمایشگاه را تعطیل کنیم.
**مثلاً اسنادی را که همین آقای «الف.پ» برای اینکه من را بیاعتبار کند رو کرد، پروندهای بود مربوط به ۱۴ سال پیش که یک خانمی از من شکایت کرده بود که فیلمنامهای به من داده و من بدون اجازه ایشان ساختهام.
** ایشان از کجا به قوه قضاییه دسترسی دارد؟ آیا شما هم میتوانید به قوه قضاییه رجوع کنید و از آنها بخواهید ورق ورق پروندهای را در اختیارتان قرار دهند؟!
**این نهادها که به قدرت سینما واقف بودند دیدند که فایده ندارد فیلمهای دولتی بسازند و بعد نفروشد و بعد دوباره یکی دیگر را بسازند. اینها شروع کردند به جذب بازیگرها و کارگردانهای معروف و با دادن پولهای هنگفت، اقتصاد سینما را بیمار کردند.
**با این تجارب شروع کردم از اینترنت تحقیق در مورد تکنیک اکرلیک. پیش از آن من فقط رنگ روغن و آبرنگ را میشناختم، ولی اکرلیک تجربه جدیدی بود. شروع کردم به نقاشی و این دنیا، من را با خود برد.
**غمانگیزترین بخش ماجرا این است که این خانم وقتی به دفتر من آمد، آنقدر تحت تأثیر کتابها و فضای دفتر و نقاشیهای من قرار گرفت که مدام به من میگفت من عاشق شما هستم.
**ایشان آنقدر تمایل داشت که نمایشگاه نقاشی من آنجا باشد که خانم دریازاده گفتند معمولاً گالریدارها ۴۰ درصد از فروش را برمیدارند. مخالفت کردم… ایشان در جواب گفته بودند که من فقط ۲۰ درصد بپردازم.
**خلاصه فردای آن روز این مسئله از طرف گروه فشار مطرح شد که یک نقاشی شبیه نقاشی خانم جینی است. جواب من این بود که اشکالی ندارد. فرض کنید من از ایشان الهام گرفتم.
**این خانم را در اینستاگرام پیدا کردم که یک خانم روس هستند و در اسرائیل زندگی میکنند . ایشان هم خیلی خانم نازنینی بودند. جواب هم به من دادند و گفتند اشکالی ندارد من خیلی آدم صلحطلبی هستم و خیلی ممنون که به من گفتی و ماجرا تمام شد.
** کار به آنجا رسید شبکه تلویزیونی ایران که اهمیت به کارهای مهم آدمهایی مثل من نمیدهد و هر قدرم هم کارهای انسانی و بشردوستانه کنیم یکبار هم مطرح نمیکند، حمله را شروع کرد.
**آقایی به اسم سرشار که ظاهراً مسئول گروه کودک هستند، یک توییت توهینآمیز فرستادند.
– این آقا نقاشی یک دختر جوان کم سن و سال که از نقاشی من کشیده و شبیه نقاشی بچهها شده بود را توییت کرده و نوشته «تهمینه میلانی هفتساله از تهران»
**همسرم و دیگرانی که در جریان ماجرا بودند در این قضیه گفتند باید به قوه قضاییه شکایت کنم. معتقد بودند که خانم گالریدار اصلاً صلاحیت گالریداری ندارد. میگفتند: تو قوی هستی اگر این بلا سر فرد دیگری بیاید حتی ممکن است خودکشی کند. خصوصاً بهدلیل آنکه خانم قویمی به خاطر رفتارهای بسیار غیرحرفهای و مصاحبه وحشتناک با روزنامه شرق باید تنبیه شود.
**همینطور از این دانشجویان نازنینی که بازی خوردند و بهزودی حتماً خودشان هم میفهمند و شاید حالا هم فهمیدهاند، چون دیگر ساکت شدند، این عزیزان باید بدانند که هر رفتاری تاوان دارد.
**در حال حاضر دویست گالری در تهران است. باور کنید صد و پنجاه تا از آنها اصلاً نمایش ندارند! یعنی همه این هیاهو الکی بود. فقط مسئله بیاعتبارکردن من بود.
**خانم دریازاده مدیر داخلی همان نمایشگاه، طی صحبتی به من اعلام کردند که آقای ملانوروزی در زمینه نرخگذاری تابلوها خبره هستند، بهتر است از ایشان دعوت کنیم تا قیمتگذاری تابلوها با مشاوره وی انجام شود.
** در ادامه هم گفتند سه نقاش توسط من استخدام شدهاند تا در ازای دریافت پول، تابلوها را برای میلانی بکشند و میلانی فقط این تابلوها را امضا کرده است. در مرحله بعد اعلام کردند که حتی پول هم به این نقاشها نداده است و به آنها قول داده است که توسط او هنرپیشه شوند.