او تاریخ متحرک سینمای ایران بود

امیر عابدیامیر عابدی عکاس سینما در روزنامه شهروند نوشت:

آشنایی من با مرحوم اصغر بیچاره به سال‌های دور برمی‌گردد. آدمی بود همیشه پر از خاطره، پر از درددل، پر از دغدغه، پر از «گذشته». از گذشته می‌گفت و گاهی گریزی می‌زد به مقایسه امروز و گذشته. خوشحالی‌اش همیشه این بود که پشت در اتاق هیچ معاون و وزیر و مسئولی نمی‌ماند. درواقع اعتبار اصغر بیچاره آنقدری بود که در دفتر هر مسئول و مدیری به رویش باز باشد؛ اما ناراحتی‌اش هم این بود که همچنان در مضیقه بود.

ضمن این‌که گنجینه‌ای داشت مشتمل بر دوربین‌ها و نگاتیوها و عکس‌های قدیمی که از سینمای ایران مانده بود؛ از دوربین میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی داشت تا دوربین‌هایی که در سال‌های بعد به این گنجینه اضافه کرد. در گفت‌وگوهایی که با هم  داشتیم تصمیم گرفتیم فکری برای این گنجینه پیاده کنیم و گپ‌و گفت‌هامان درباره طرحی شد که بنده به حوزه هنری پیشنهاد دادم و خوشبختانه مورد استقبال هم قرار گرفت. طرحی مبنی بر ساخت یک فیلم مستند که البته متاسفانه با یک تغییر مدیریت در حوزه هنری، این طرح متوقف شد. قرار بود این فیلم، مستندی باشد درباره اصغر بیچاره و گنجینه‌ای که در این سال‌ها خودش را وقف حفظ و جمع‌آوری کرده بود.

به ‌هر حال اصغر بیچاره را نمی‌شود از تاریخ شفاهی سینما جدا کرد. در سال‌های اخیر به جهت کهولت سن ممکن بود مسائلی از خاطرش رفته باشد و به یاد نیاورد؛ اما در مجموع آنچه می‌دانست، فراتر از چیزهایی بود که ما شنیده یا دیده بودیم. او تاریخ متحرک سینمای ایران بود

خوشبختانه ما در‌ سال اول برگزاری انجمن عکاسان تئاتر، مراسم تقدیری از اصغر بیچاره ترتیب دادیم و ایشان را دعوت کردیم چون به‌هرحال سابقه عکاسی تئاتر هم داشتند. ایشان علاوه بر این‌که پیشکسوت عرصه عکاسی سینما بود، در ادامه هم البته کار تهیه‌کنندگی کرد، کارگردانی کرد و بازیگری کرد. من خودم این افتخار را داشتم که در دو، سه تا از فیلم‌هایم اصغر بیچاره جلوی دوربینم باشد. همان جا هم گاهی نقب می‌زد به گذشته‌ها و از خاطراتش می‌گفت. منتها این اواخر بیماری و کهولت سن در چهره‌اش نشسته بود. تعبیر درست‌تر حتی این است که بگویم اصغر بیچاره این اواخر دیگر خسته بود. در حالی‌که همیشه او را به یک شخصیت انرژیک می‌شناختم. همیشه از گذشته طوری حرف می‌زد که گویی همین حالا جلوی چشمانش است. واقعیت اصلا این است که اصغر بیچاره بیشتر از این‌که با «حال»ش زندگی کند در «گذشته» می‌زیست. تاریخ انگار همیشه با او بود. هر آدم جدیدی را که می‌دید، شروع می‌کرد از روایت خاطراتش و صحبت از گذشته؛ این‌که سینما چه بود، چه شد و چه چشم‌اندازی پیش رو دارد؟

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 18166 و در روز دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ساعت 13:40:48
2024 copyright.