با مطرح شدن موضوع حضور بهروز وثوقی در فیلم «آشغال های دوست داشتنی اصل» و عدم پذیرش نسخه فیلم توسط دبیرخانه جشنواره فجر و در پی آن انتشار نامه محسن امیریوسفی خطاب به اعضای هیات انتخاب و درخواست برای دیده شدن بهروز وثوقی پس از ۴۱ سال، به بازخوانی نظر رضا درستکار یکی از اعضای هیات انتخاب جشنواره فجر درباره بهروز وثوقی میپردازیم.به گزارش سینماسینما، درستکار در بخش هایی از مقاله ای درباره ناصر ملک مطیعی در کتاب «تصویرهای یک ذهن رویابین» (۱۳۹۶ انتشارات مکث نظر) نوشته بود:
آن ها سه تن بودند ناصر، فردین و بهروز؛ سه شمایل بازیگری سینما در سه دهه که سه سرنوشت متفاوت پیدا کردند؛ یکی را گنج قارون در دهه ۱۳۴۰ تثبیت کرد و شد مرد خوش نقش و نگار و شیرین فیلم های رویاپرداز آن دوران؛ مردم دوستش داشتند – در هزار آنونس دیدم که به خاطر مردم می گفتند؛ این، فردین است که می درخشد – و حفظش کردند. او شمایل بازیگری سینمای ایران در دهه ۱۳۴۰ بود.
بهروز اما در دهه ۱۳۵۰ گل کرد؛ درست بعد از بازی در قیصر و حضور در آثار کیمیایی و حاتمی؛ آن موقع بود که بهروز وثوقی بازیگر معمولی فیلم های ملودرام سینمای فارسی، شد بهروز سینمای ایران؛ قهرمانی برخاسته از کوچه و بازار و تنگ مشکلات مردم این دیار، و ماند.
بهروز شمایل بازیگری این سینما در دهه ۱۳۵۰ بود؛ که به دلیل تسری روح ستیز و خیز بلند روحیه استعلایی در مردمی که خودشان در تبلور تصویر قهرمان عصیان زده در خیابان های شهر نقش داشته و انقلاب کردند؛ مدتی فراموش شد و …
منصفانه نیست که تعدادی از سینماگران کشوری را فقط به عنوان این که در زمانی قبل تر مشغول به کار بوده اند، ممنوع از فعالیت های هنری کنیم؛ و دلیل هم این باشد که اینان در خدمت سینمای آن دوره بوده اند! سینمای ایران سال های پیش از انقلاب اشکال داشت، زیاد هم داشت، ناصر و فردین و بهروز و دیگران هم به قدری در شکل گیری آن، و ای بسا به سهمی در اشکالات آن نقش داشتند، اصلا بسیاری از فیلم های آن دوران نازل و حتی مبتذل بودند و … ؛ خب که چی!؟ مگر حالا فیلم های نازل نداریم!؟ مگر حالا … !
سینمای آن دوران هزار اشکال داشت و اما یک حسن بزرگ؛ این که در خدمت آن سیستم نبود …