محمد تاجیک : کریم امامی مترجم مشهور ، پس از دریافت جایزه نخل طلای کن توسط عباس کیارستمی ، یادداشت جالبی در مجله دنیای سخن در همان زمان منتشر کرد که نه تنها همچنان خواندنی است بلکه گذشت زمان آن را خواندنی تر کرده است .
به گزارش سینماسینما ، متن کامل این یادداشت به نقل از کتاب یادنامه کیارستمی به کوشش محمد ولی زاده به شرح زیر است :
این جایزه ی نوبل سینما است
کریم امامی
دیدید که نخل طلایی کن سرانجام عباس کیارستمی ما را شیرین کام کرد. این یک اتفاق ساده نیست. فتح قله است تخطئه هم برنمی دارد .هم سنگ جایزه ی نوبل در ادبیات است. در همه ی جهان مایه ی سرافرازی ایران و ایرانیها شده. دختر من به همکلاسی هایش پز میدهد که کیارستمی را دوبار از نزدیک دیده است. عباس حق دارد به خودش ببالد و فردا وقتی ما را در خیابان دید، با ما سر تکان بدهد یا ندهد. خیلی ها هنوز هیچ جایزه ای نگرفته خودشان را می گیرند، او که حقیقتاً
برنده شده است.
از سال های جوانی که در مسائل ادبی کنجکاوی می کردم و آثار برندگان جایزه ی نوبل را به اعتبار جایزه ای که برده بودند با علاقه مندی بیشتری میخواندم از خودم
می پرسیدم کی میشود که یک نویسنده یا شاعر ایرانی هم جایزه ی نوبل را ببرد.
در آن سالها فقط تاگور بود که از قاره ی آسیا به سلک برندگان نوبل پیوسته بود .بیشتر از نیم قرن طول کشید تا یک آسیایی ،دیگر کواباتا از ژاپن، برای دریافت جایزه ی ادبی نوبل این جایزه به استکهلم فراخوانده شد.در سالهای اخیر هم همای اقبال تنها بر سریک مشرق زمینی نجیب محفوظ از ،مصر نشسته است. امروز جایزه ی ادبی
برای ما همچنان دور از دسترس به
نظر می رسد. مشکل اصلی این است که آثار نویسندگان و شاعران ما به زبان فارسی است و سد ترجمه ی آنها به زبانهای دیگر یا وجود نیم قرن تلاش هنوز شکسته نشده .است ولی سینما به زبان جهانی تصویرسخن میگوید و چه آسان از مرزها میگذرد.
نخل زرین جشنواره ی کن بزرگترین و پرافتخارترین جایزه ای است که برای سینمای مؤلف که (سینمایی است متمایز از سینمای تجاری و هالیوودی) وجود دارد و حالا یک ایرانی هم آن را برده است این یک نقطه ی عطف است. یعنی گذشتن از سد روانی خود کوچک ،بینی یعنی رسیدن به سطح بالاتری از اعتماد به نفس یعنی نایده گرفتن حقارتهای کوچکی که با اشکال تراشی هایشان سعی می کنند رسیدن پیشرفت را متوقف کنند و یعنی که برای رسیدن به قله داشتن استعداد ذاتی و فکر خوب مهمتر است از برخوردار بودن از امکانات مالی و فنی بی حد و حصر. بچه های محل هم حالا میتوانند آرزو کنند وقتی بزرگ شدند یک کیارستمی بشوند و دانشجویان سینما وقتی از منظر باب دوربین به صحنه ای که برای فیلم برداری حاضر کرده اند می نگرند نقش محوی از شاخه ی یک نخل را در گوشه ی دست راست بالای کادر خود میبینند. کیارستمی پیروزی خود را آسان به چنگ نیاورده است. قدر کار بزرگش را بدانیم، سد راهش نشویم و به او که رؤیای جوانان ما را رنگین تر کرده است. افتخار کنیم.
مجله ی «دنیای سخن» شماره ۷۴ اردیبهشت و خرداد ۱۳۷۶، ص ۲۹