بهمن کیارستمی گفت: بیشتر تحتتاثیر مستندهای پدرم و فیلمهایی که در دههی شصت در کانون [پرورش فکری کودکان و نوجوانان] ساخت هستم. فیلمهای شاخصی که به نظرم جای شان در سینمای امروز ایران خالی است و دلم میخواهد به آنها بپردازم.
به گزارش سینماسینما، بعدازظهر دیروز (شنبه بیست و یکم اردیبهشتماه) و در تازهترین برنامه از کانون فیلم خانه سینما، فیلم مستند «منیر» ساختهی بهمن کیارستمی به نمایش درآمد و سپس نشست پرسش و پاسخ با حضور سازندهی این فیلم برگزار شد.
در ابتدای این جلسه که با همکاری انجمن کارگردانان سینمای مستند و بامشارکت کارگروه نمایشِ این انجمن برگزار شد، بهمن کیارستمی در پاسخ به پرسش مصطفی شیری (مجری برنامه) دربارهی ایدهی ساخت «منیر» گفت: «این فیلم به منظور نمایش در حاشیهی نمایشگاهی از آثار منیر فرمانفرماییان که سال ۲۰۱۴ در موزهی گوگنهایم به نمایش درآمد ساخته شد و در طول ماههایی که این نمایشگاه برگزار میشد بارها به نمایش گذاشته شد.»
کیارستمی که در «منیر» به برشهایی از زندگی و فعالیتهای منیر فرمانفرماییان، هنرمند فقید عرصهی هنرهای تجسمی پرداخته همچنین دربارهی نمایش این فیلم بدون زیرنویس فارسی گفت: «امروز، نخستین نمایش رسمی این فیلم به حساب میآید و متاسفانهی نسخهای از این فیلم که زیرنویس فارسی داشته باشد، هنوز آماده نشده است.»
او سپس با اشاره به این که مستند «منیر» حدود پنج سال قبل از درگذشت منیر فرمانفرماییان (درفروردینماه گذشته) ساخته شده است، گفت: «تصویری که از خانم فرمانفرماییان در این فیلم ثبت شده نشان میدهد او آدم بستهای بود. جلسهی اول فیلمبرداری،همان سکانس آغاز فیلم بود که در آن میگوید اصلاً دلش نمیخواهد در فیلم حضور داشته باشد و از جلوی دوربین کنار میرود. متاسفانه ایشان حتی تا آخرین روز تصویربرداری که حدود یکسال و نیم طول کشید هم با حضور در مقابل دوربین راحت نبود و از انجام این کار سر باز میزد.»
وی همچنین دربارهی تمهید خود برای ضبط نماهای این فیلم خاطرنشان کرد: «از آنجا که خانم فرمانفرماییان تمایلی برای حضور در فیلم نداشت حدود شش ماه فقط صدای ایشان را ضبط کردیم. برای این کار از خانم فریار جواهریان که دوست قدیمیاش بود خواهش کرده بودم با ایشان گفتوگو کند.»
کیارستمی گفت: «این فیلم در مجموع بیش از سی جلسه تصویربرداری داشت. میتوان گفت خانم فرمانفرماییان آدم بدقلقی بود که خیلی وقتها قهر میکرد و از انجام این کار طفره میرفت.»
کیارستمی سپس در پاسخ به پرسش مجری برنامه دربارهی امکان بازدید از آثار این هنرمند گفت: «خوشبختانه گالری دائمی آثار او از حدود یکسال و نیم پیش در باغ نگارستان تهران آغاز به کار کرده؛ و این گالری شامل اغلب کارهای اوست که پیش از این آنها را وقف دانشگاه تهران کرده بود.»
وی همچنین با اشاره به شهرت منیر فرمانفرماییان در سالهای بعد از هشتاد سالگی گفت: «میتوان گفت او تنها حدود شانزدهسال به عنوان یک آرتیست شناخته شده بود و نمایشگاه برگزار میکرد. البته او خیلی کارهای فراوان و متنوعی انجام داده بود اما هنرِآینهکاریهایش به دلیل ایرانی بودن، موفقتر از سایر کارهایش جلوه کرد.»
کیارستمی افزود: «در حقیقت باید اشاره کرد که او همواره در حال تولید آثار هنری بوده و از نوشتن یادداشتهای بصریِ روزانه گرفته تا ساخت آثاری برای هدیه دادن به افراد مختلف. نکته اینجاست که شهرتی که بعد از هشتاد سالگی به سراغ او آمده بود تاثیر چندانی در زندگیاش نگذاشته بود. شاید مهمترین تاثیر این اتفاق، تصمیم او برای بازگشت به ایران و ادامهی همکاری با آینهکارها و گروهی بود که در کنار آنها میتوانست آثار درخشانی خلق کند. این در حالی است که او در تمام این سالها کار کرده بود بدون این که دیده شود.»
وی در ادامهی جلسه در پاسخ به پرسش دیگری دربارهی انتخاب تمرکز فیلم بر زندگی هنری منیر فرمانفرماییان گفت: «بههرحال فیلم ساختن دربارهی هنرمندی که فضای خاص و محدودی را در اختیار سازندهی فیلم قرار میدهد کار آسانی نیست. او در همین فیلم میتوانست هنرمندی باشد که به دلیل اتفاقهای درگیر با زندگی شخصیاش، خود را یک آدم سیاسی معرفی کند اما اصلاً علاقهای به انجام این کار نداشت. به عنوان مثال بخشهایی که از حضور ایشان در باغ قدیمی و اشاره به همسرش در این فیلم وجود دارد، تنها به اصرار من انجام شد و خودش تمایلی به صحبت در اینباره نداشت. چنان که تصور میکرد فکر کردن به چیزهایی که از دست داده بیهوده است؛ و طبعاً نسبت به این موضوع دافعه داشت.»
کیارستمی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به نگرانی منیر فرمانفرماییان نسبت به شکسته شدن حریم زندگی خصوصیاش گفت: «ازدواج نخست منیر فرمانفرماییان مهمتر از بعدی بوده و تاثیر بیشتری بر زندگی او داشته اما خود او به همسر بعدیاش– که نام خانوادگیاش را نیز از او گرفته– علاقهی بیشتری داشت و در فیلم طبعاً بیشتر علاقه داشت دربارهی او حرف بزند.»
وی افزود: «بههرحال پرداختن به تمام جزییات یک زندگی خصوصی و هنریِ نود ساله امکانپذیر نیست و تنها کاری که میتوان انجام داد پیروی کردن از موضوعهایی است که سوژهی خود فیلم، آنها را مطرح میکند.»
کیارستمی سپس دربارهی وجه سفارشی فیلم خود گفت: «البته به نظر میرسد کلمهی «سفارش» از یک بارِ منفی برخوردار است اما نکته اینجاست که هر سوژهای که پیشنهاد میشود میتواند یک سفارش باشد.»
وی افزود: «من به دلیل آزادی و راحتیِ کار کردن در ساخت فیلمهای سفارشی، همواره از پیشنهاد تولید اینگونه فیلمها استقبال کرده و میکنم. در چنین شرایطی فیلمساز تعریف خاص خود را از موضوع و همچنین مخاطب فیلم ارائه میدهد. خصوصاً در شکل تولیدی خاصی که در کشور ما وجود دارد و تهیهکننده تعریف مشخصی برای هزینههای تولید فیلم ندارد.»
کیارستمی افزود: «این نوع فیلمها که اغلب دربارهی یک منظور مشخص و برای یک مخاطب خاص ساخته میشوند دست من بهعنوان مستندساز را بازتر میگذارد تا راحتتر و بهتر بتوانم کار خود را ارائه دهم.»
وی همچنین دربارهی انجام گفتوگوهای این فیلم به زبان انگلیسی گفت: «همانطور که گفتم این فیلم برای نمایش در حاشیهی گالری خانم فرمانفرماییان در موزهی گوگنهایم ساخته شد و طبعاً برای مخاطبان آن، برقراری ارتباط به زبان انگلیسی راحتتر بود.»
کیارستمی سپس در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن گفت: «برای تعدادی از هنرمندان ایرانی که در این فیلم حضور دارند صحبت کردن به زبان انگلیسی راحتتر بود و به همین دلیل از همهی آنها که به نوعی در زندگی هنری منیر فرمانفرماییان تاثیر گذاشته بودند خواستیم تا به زبان انگلیسی دربارهی او صحبت کنند.»
بهمن کیارستمی در بخش دیگری از این نشست پرسش و پاسخ دربارهی غیبت کولاژهای منیر فرمانفرییان در فیلم خود گفت: «این کولاژها به عنوان کار هنری تولید نشدهاند و بیشتر شبیه تولیداتی هستند که ایشان از آنها به عنوان یادداشتهای روزانهی خود استفاده میکرده است.»
وی افزود: «او چنان که یکی از گفتوگوشوندهها نیز میگوید، از وقتی هنرمند شد که از مسئولیتِ مراقبت از خانواده رها شد. در حقیقت، خانم فرمانفرماییان تا قبل از آن یک مادر تماموقت بود که فرصت چندانی برای خلق آثار هنری نداشت.»
کیارستمی افزود: «او از سالها قبل آمادهی پذیرش مرگ و رفتن بود. به همین دلیل همواره در حال چیدن مقدماتی بود که میدانست در غیاب خود به نمایش گذاشته خواهد شد. کمک به راهاندازی «بنیاد منیر» با همکاری کسانی که به آنها اعتماد داشت نیز در همین راستا قرار میگیرد.»
وی سپس دربارهی حساسیتهای منیر فرمانفرماییان نسبت به تولید این مستند گفت: «او هم مثل کسانی که از دیدن و شنیدن تصویر و صدای خود آزردهخاطر میشوند، از تماشای این فیلم ابا داشت و هیچوقت به صورت کامل به تماشای این فیلم ننشست. به همین دلیل نمیتوانم بگویم که فیلم «منیر» مورد تایید خود او بود. در نهایت میتوان گفت از آنجا که خانم فرمانفرماییان تایید نهاییِ فیلم را منوط به نظر دوستان و نزدیکان خود میدانست، نظر آنها را پذیرفت و با فیلمی که دربارهی خود او ساخته شده بود کنار آمد.»
بهمن کیارستمی در بخش پایانی این جلسه در پاسخ به پرسشی دربارهی تاثیر خود از کارهای زندهیاد عباس کیارستمی گفت: «بههرحال هرکس توانایی الگوپذیری از تنها یک بخش از فرد مورد نظر خود را دارد و من در مورد خودم میتوانم بگویم بسیار تحت تاثیر مستندهای پدرم بوده و هستم.»
وی سپس تازهترین ساختهی خود (مستند «اکسدوس») را ادای دین به فیلم«مشق شب» دانست و افزود: «احتمالاً خیلی از کسانی که در اینجا حضور دارند نیز از ایشان تاثیر گرفتهاند؛ چه رسد به من که در فضای ذهنی نزدیک به پدرم بزرگ شده و همهچیز را از ایشان آموختهام.»
کیارستمی همچنین گفت: «من بیشتر تحتتاثیر مستندهای پدرم و فیلمهایی که در دههی شصت در کانون [پرورش فکری کودکان و نوجوانان] ساخت هستم. فیلمهای شاخصی که به نظرم جایشان در سینمای امروز ایران خالی است و دلم میخواهد به آنها بپردازم.»