کارگردان فیلم برادرم خسرو گفت:قصد نداشتم فیلم آموزشی بسازم و یا بیماری را معرفی کنم. دوست داشتم درام پردازی کنم و فیلم برای مخاطب جذاب باشد.»
به گزارش سینماسینما، نمایش فیلم و تحلیل روانشناسه فیلم «برادرم خسرو» از سوی مرکز خدمات روانشناسی سیاوشان با حضور احسان بیگلری(نویسنده و کارگردان)،هرایر دانلیان،علی نیکجو،رضا شهلا و سینا امینی ۶ مرداد ماه در پردیس سینمایی کوروش برگزار شد.
در ابتدای این جلسه یاد و خاطره زندهیاد افشین یدالهی که پیش از این اداره کننده جلسات نقد و بررسی این مرکز خدمات روانشناسی بود با تجلیل از خانواده او برگزار شد و پس از آن ،هرایر دانلیان در صحبتهای کوتاهی به سراغ نحوه دیدن فیلم رفت و نقد روانکاوانه فیلم را جدا از این مبحث دانست.
در ادامه سینا امینی در صحبتهایش گفت:«میخواهم صحبتهایم را با مسئله زمان آغاز کنم که در روانکاوی اهمیت زیادی دارد. در واقع این فیلم را بازافرینی گذشته در زمان حال دیدم،در این فیلم شخصیت ناصر،هم برادر است و هم پدر و یا میترا و ناهید برای ناصر و خسرو در جایگاه مادر هستند.»
او ادامه داد:«چیزی که در این میان اهمیت داشت حضور فردی است که غایب است اما حضورش در زندگی این خانواده محسوس است،پدری که دیگر در میان آنها نیست اما نشانههای این پدر در زندگی انها حس میشود.»
در ادامه این جلسه رضا شهلا گفت:«در این فیلم از المانهای اتاق ناصر هم میتوان متوجه شد که بر روی غیر قابل تحمل بودن او تاکید میشود. در جایی از فیلم شخصیت خسرو میگوید:« وقتی حواست نیست خود خودتی!»و تا حدی میتوان این جمله را اینطور تعبیر کرد که انگار زمانی که ناصر حواسش نیست از او فیلم گرفته شده است و خود واقعی او است.در واقع ما آمدیم «برادم خسرو» را ببینیم اما ناصر را میبینیم.»
علی نیکجو نیز افزود:«احسان بیگلری با ساخت نخستین فیلمش نوید کارگردان خوش قریحهای از جنس دیگر را در این کشور میدهد و در طول فیلم مدام با خودم فکر می کردم بیمار کیست؟ و خوش به حال کسانی که میدانند اختلال روانی دارند. خسرو میداند که بیمار است و کسی که میداند بیمار است میتواند علت بیماریش را ریشهیابی کند و در پی درمان ان باشد و ناصر با اختلالهای دیگری دست به گریبان است که پنهان شده است.»
در ادامه این نشست احسان بیگلری با اشاره به طرح موضوعاتی از این جنس در فیلمهایش گفت:«برای من مهم است که خانواده را از دید روانی تحلیل کنم. بسیاری از مشکلات در خانوادهها جراحی نشده باقی میماند و همه میدانیم فیلم ساختن در حوزه روان شناختی کار سختی است و نیاز است تا درست به سوژه نزدیک شد و شاید برای همین موضوع است که بسیاری از فیلم سازان ما به این حوزه نزدیک نمیشوند.»
او ادامه داد:«بسیاری از فیلمسازان در ژانر وحشت به معقوله روان شناختی نزدیک شدهاند، به جز معدود فیلمهایی در دنیا که درست به موضوعات اینچنینی پرداختهاند.به هر حال من قصد نداشتم فیلم اموزشی بسازم و یا بیماری را معرفی کنم. دوست داشتم درام پردازی کنم و فیلم برای مخاطب جذاب باشد.»
در این جلسه دکتر حسام فیروزی که در میان حاضران در سالن نشسته بود چند کلامی را در مورد فیلم صحبت کرد و گفت:«از نظر من زندگی انسان یک سفر است.در طی این مسیر بافتی که انسان به آن نیاز دارد امنیت است.این فیلم به نظر من یک اتاق درمان بود و در اخر آن بیمار درمان شد و توانست هیجان خودش را کنترل کند،گذشته خودش را دید و در نهایت انگار هر دوی این دو برادر قربانی رفتار پدرشان بودند و در اخر هم دیدیم که خسرو کلاهش را پایین کشید و به ارامش رسید.»
احسان بیگلری در پایان این جلسه گفت:«متاسفانه برخی نگاهها در فضاهایی که به سمت ساخت فیلمهای روان شناختی میرویم به شکلی است که به جزئیترین اتفاقات فیلم از منظر کارشناسی نگاه میشود و این نگاهها باعث میشود، خیلی وارد این فضاها نشد اما تا زمانی که قصههایی دارم که درباره این فضاها است، دوست دارم فیلمهای اینچنینی بسازم.»
او ادامه داد:«این جلسه برایم جذاب بود و قطعا شنیدن نقطه نظرات کارشناسی شما برایم اتفاق مثبتی است.باید از دوستانی که در ساخت این فیلم کنارم بودند، تشکر کنم از سعید ملکان تهیهکننده و شهاب حسینی و محمود مرویان که یکی از سرمایه گذاران این فیلم بود تشکر میکنم. در ساخت این فیلم هیچ ارگان یا نهاد دولتی به ما کمک نکرد و کاملا با سرمایه شخصی ساخته شد باید از پریسا هاشمپور که در پروسه نگارش این فیلم کنارم بود، هم تشکر کنم.»
منبع: ایسنا