سینماسینما، ایلیا محمدینیا
ابراهیم حاتمیکیا شاید جزو معدود کارگردانان سینما در سالهای پس از انقلاب باشد که نامش بیشتر از بازیگران فیلمش همزمان مخاطب و خبرنگاران و نویسندگان سینمایی را به سالنهای سینما میکشاند. چه آن زمان که «از کرخه تا راین» را کارگردانی کرد و چه زمانی که با «آژانس شیشهای» اتفاقی جذاب را رقم زد. در طول همه این سالها هم این آثارش بودند که حرفهایی چالشی و جذاب داشتند. حاتمیکیای آن سالها با فیلمهایش حرف میزد؛ صریح و گزنده.
اما چند سالی میشود که کمتر حوصله فیلمسازی دارد؛ نه اینکه فیلم کمتر بسازد، نه، بلکه سر وقت با سرمایه مالی خوب امکان فعالیت دارد و فعال است. اما کمتر حوصله میکند به فیلمهایش و چالشهای جذابی که در جامعه ایجاد میکرد، فکر کند. دیگر کمتر فیلمهایش گزیدهگو و گزنده هستند. در این سالها او بیشتر از آنکه در فیلمهایش حرف بزند، به میکروفون و تریبون علاقهمند شده است. دیگر بیشتر خارج از فیلمهایش در دل نشستها حرف میزند. نمونهاش همین فیلم «خروج» که پر است از شعار و حرفهای گلدرشتی که کمتر ماندگارند و تاریخ مصرف پیدا کردهاند. حاتمیکیایی که با «دیدهبان»، «برج مینو» و «آژانس شیشهای»- که هیچگاه کهنه و ازمدافتاده نخواهند شد- حرف دلش را با مردم و تماشاگر آثارش میزد، حال بیشتر تمایل دارد تریبونی داشته باشد تا فریاد بکشد و برای خود و فیلمش مطالبهگر باشد؛ گویی دیگر سینما و فیلم به نظرش اثرگذار نیستند.
«خروج» ماحصل همین بیحوصلگی این سالهای اوست. فیلم بر مبنای یک اتفاق واقعی سروشکل گرفته است. قصه «خروج» زندگی گروهی پنبهکار شهرستانی را روایت میکند که محصولشان بر اثر اتفاقی ناگوار از بین رفته است و از طرفی وعدههایی که به آنها داده شده، راه به جایی نمیبرد. این گروه تصمیم میگیرند برای اعتراض به وضعیتشان با تراکتور راهی تهران شوند تا حرف دلشان و جور و ستمی را که بر آنان رفته، با رئیسجمهور منتخبشان در میان بگذارند.
در بازسازی یک رویداد اجتماعی معاصر آنچه باعث اثرگذاری فیلم بر تماشاگرانش میشود، ارائه تصویری واقعگرایانه از آن رویداد است؛ چیزی که فیلم «خروج» حاتمیکیا فاقد آن است. به جز دقایق ابتدایی فیلم تا آنجا که تعدادی از اهالی عدلآباد تصمیم به دیدار با رئیسجمهور میگیرند و بر سر مزار شهدای روستا قرار میگذارند. فیلم چندان با جهان اعتراضی تراکتورسواران بر بستر واقعیتهای روز جامعه همخوانی ندارد.
فیلمساز سوژهای نو و جذاب را در اختیار دارد، اما نوع مواجههاش با داستان، خروج را تبدیل به اثری عقیم و خنثی و فاقد هر گونه اثرگذاری اعتراضهای حقطلبانه کرده است.
«خروج» به عنوان بیستمین ساخته سینمایی حاتمیکیا محصول واکنش از سر بیحوصلگی فیلمساز به بخشی از اتفاقات سیاسی، اجتماعی سالهای اخیر است. هر چند فیلمساز مدعی است که فیلمش را بر مبنای اتفاقی واقعی ساخته است، اما روایت تصویری فیلم او فرسنگها فاصله با واقعیت را نشان میدهد.
منبع: ماهنامه هنروتجربه