تابناک نوشت :با فاصله قابل توجه از پایان جشنواره بین المللی فجر، شماری از صنوف سینمایی از جمله کارگردانان و منتقدان سینما در بیانیههایی با ادبیات نزدیک به هم، خواستار توقف برگزاری این رویداد و اقدام آن با جشنواره ملی شدند؛ واکنشهایی که این پرسش را پیش آورده آیا با یک سلسله اقدام هماهنگ طرف هستیم یا اتفاقی برخی صنوف سینمایی درصدد تعطیل کردنِ جشنواره جهانی فجر برآمدهاند؟
سی و ششمین بین المللی جشنواره فیلم فجر، صحنه حضور چهرههایی چون الیور استون، ای آر رحمان و چندین چهره مطرح دیگر سینمای جهان بود. با وجود آنکه مسئولان از حضور این چهرهها در ایران خبر داده بودند، این گمانه پررنگ بود که با توجه به سوابق جشنواره فجر، هیچ یک از این چهرهها در اردیبهشت ماه قدم به تهران نگذارند و جشنواره یک دورهمی داخلی با حضور شماری از مهمانان کمتر شناخته شدهی خارجی باشد.
در ایران ظاهراً تلاشهایی در این زمینه نیز صورت پذیرفته است. رضا میرکریمی در این زمینه ابتدا با چالشهای کلی حضور این مهمانان اشاره کرده و گفته است: «برای برگزاری این جشنواره با تصویر منفی که رسانه ها از ایران ساخته اند و با مقررات بینالمللی که انتقال پول را از کشور ما سخت کرده و برای رزرو یک بلیت برای نمایش فیلم ها مشکل وجود دارد باید جنگید، ضمن اینکه قانون آمریکا مبنی بر اینکه اگر تبعه های اروپایی و کشورهای دیگر به ایران بیایند برای رفتن به آمریکا باید ویزا بگیرند و دیگر بدون ویزا نمی توانند به آمریکا بروند، مشکل ایجاد کرده و باید با آن هم جنگید.»
چه کسانی الیور استون را از سفر به ایران ترساندند؟
او در ادامه به اشخاصی اشاره نموده که تلاش کردهاند سینماگران خارجی را برای سفر به ایران بترسانند. میرکریمی در این زمینه گفت: «…کسانی هستند که تصور می کنند آدم های روشنفکری هستند و ادعا دارند، خیلی با قشری گری مخالفند، ولی متأسفانه هم قشری هستند و هم جزم اندیش و برای رسیدن به اهداف خود که معمولاً اهداف نفسانی است، هر کاری که فکر کنید انجام می دهند یعنی با مهمان خارجی تماس می گیرند و می گویند ایران جای امنی نیست و به این کشور نیایید، آنها به این فکر نمی کنند که این موضوع چقدر بد است و عواقبش به خودشان بازمی گردد، زیرا به هر حال آنها هم در اینجا زندگی می کنند.»
هنوز گرد و غبار این اتفاقات فروکش نکرده بود که یکباره خبر رسید برخی صنوف سینمایی از جمله کانون کارگردانان سینما و انجمن منتقدان سینمایی در نوشتارهایی خواستار تعطیلی جشنواره بین المللی فیلم فجر و ادغام آن با جشنواره ملی شدهاند. در این نامهها که خطاب به مسئولان سینمایی بود، جشنواره فیلم فجر محلی برای نمایش فیلم عدهای خاص قلمداد شده بود و این تاکید صورت پذیرفت که این نوع برگزاری جشنواره -به شکل مستقل- دستاوردی برای سینمای ایران نخواهد داشت.
البته جشنواره بین المللی فیلم فجر همان گونه که اشاره شد، دستاورد کمی نداشت و جشنواره فجر در سطح رسانههای مطرح و روزنامه های پرتیراژ آمریکایی و اروپایی مورد توجه قرار گرفت و به همین دلیل نوع این واکنشها شگفت انگیز بود. آنچه از این واکنشها غیرمنتظره تر مینمود، هماهنگی آنها چه در ادبیات و چه در زمان وقوع بود که این گمانه را پیش آورد آیا اتفاقات اخیر یک هماهنگ کننده داشته است؟
در بخشی از متن بیانیه انجمن منتقدان سینما آمده بود: «متأسفانه در ورای این پوسته به ظاهر پر زرق و برق و به رغم بریز و بپاش های فراوان و تخصیص بودجه کلان، عملا جشنواره جهانی فیلم فجر در طول چهار دوره برگزاری مستقل در تحقق حداقل اهدافش ناموفق و ناکام بوده، به گمان ما دلایل این ناکامی ضروری، قابل ذکر و نیازمند بررسی همه جانبه است. لذا شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی بنا به جمیع جهات یاد شده معتقد است ادامه برگزاری این جشنواره در شکل نامنعطف، انحصاری، پر هزینه و بدون بازده فرهنگی فعلی نه تنها به مصلحت نیست، بلکه باعث خسارت و آسیب رساندن به اعتبار سینمای ایران در عرصه بین المللی است.»
البته این بیانیه، متعلق به انجمن منتقدان نبود و لزوماً مواضع آنها را نشان نمیداد، کما اینکه بسیاری از منتقدان از جشنواره پس از این نامه نگاری ها دفاع کردند و آن گونه که در انتهای این بیانیه آمده، این بیانیه صرفاً متعلق به شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران که از چند منتقد تشکیل شده است. درباره موضع کانون کارگردانان نیز وضعیت مشابهی حاکم است و شورای مرکزی این کانون موضع گیری کرده و شماری از کارگردانان مطرح سینمای ایران حتی در برگزاری این جشنواره مشارکت داشتند.
به نظر میرسد، این نامه نگاریها بیشتر نه از سر خیرخواهی که از باب تسویه حساب است. هرچند نقدهایی به جشنواره بین المللی فیلم فجر وارد است، قطعاً این جشنواره به مراتب تأثیرگذار از بخش بین الملل جشنواره فجر است که در سالهای گذشته در حاشیه بخش ملی در بهمن ماه برگزار میشد و همین هزینهها را نیز در پی داشت و فقط دیده نمیشد.