مهدی فخر نبی در کیهان نوشت :
سریال «جادوگر» که مدتی است به صورت اختصاصی از دو پلتفرم به صورت مشترک پخش میشود، جدیدترین اثر مسعود اطیابی است. جادوگر اولین سریال وی در نمایش خانگی هم به حساب میآید. مسعود اطیابی که سالهاست در زمینه فیلمسازی فعالیت دارد حالا با همان دستفرمان، وارد گود سریالسازی در پلتفرمهای نمایش خانگی هم شده است. دستفرمانی که شاید او را در این سالها به مال و منالی رسانده باشد اما مخاطبان خود، اخص نوجوانان و جوانان را به قهقرای ولنگاری و بیحیایی هدایت کرده است. شاید بتوان فیلم تگزاس را یکی از شاهکارهای بلامنازع این کارگردان در مستهجنسازی سینما دانست که در دولت قبل توانست مجوز اکران و پخش بگیرد. فیلمی که ظاهراً سبک اسلپ استیک را یدک میکشد اما برخلافِ قواعد این سبک که بر رفتار بازیگران تکیه دارد، صرفاً روی دیالوگهای زننده که عمدتاً هم جنسی و اروتیک هستند بنا شده است. این کارگردان در دولت قبل مجال یافت تا با ساخت کمدیهای سخیف و بعضاً مستهجن گیشه را برای چند سال در اختیار بگیرد. فیلمهایی نظیر تگزاس ۱ و ۲، دینامیت و انفرادی محصول این چند سال فعالیت مسعود اطیابی بودند. حالا مسعود اطیابی با سریال جادوگر وارد عرصه سریالسازی در شبکه نمایش خانگی هم شده است؛ سریالی که از همان ابتدا گویای آن است که قرار نیست اطیابی سبک و سیاق خودش را تغییر دهد.
فیلمنامه جادوگر را مریم تاجیک براساس طرحی از بابک کایدان نوشته و حمزه صالحی آن را بازنویسی کرده است. داستان درباره دو جاعل (احمد مهرانفر و سیدجواد رضویان) است که پلیس هویت آنها را کشف میکند. طی یک تعقیب و گریز مضحک جواد رضویان دستگیر و احمد مهرانفر موفق به فرار میشود. او به جریزه قشم میرود تا با ظاهری جدید زندگی تازهای را آغاز کند. در طول مسیر به صورت خیلی اتفاقی متوجه میشود که فردی در حال دزدی از نامزد خود است. او این مطلب را فاش میکند. همین مسئله باعث میشود که مسافران اتوبوس که از قضا عمدتاً ساکن جزیره قشم هستند، تصور کنند که این فرد یک جادوگر است و از همهچیز خبر دارد. خود او نیز از این ماجرا و فرصت پیشآمده استقبال میکند و از همین طریق دست به سرکیسه کردن اهالی این جزیره میزند. از طرفی یک دختر که نقش آن را مریم مومن بازی میکند در اتوبوس حضور دارد و همسفر آقای جادوگر است. او که خود یک خلافکار است به صورت اتفاقی متوجه این موضوع میشود که آقای جادوگر یک جاعل است تا رمال واقعی. برای همین در جزیره تلاشش را میکند تا با تهدید، خود را میهمان سفره او کند تا دو نفره به سرکیسه کردن مردم بپردازند.
این سریال به لحاظ رنگپردازی خوب است و انتخاب جزیره قشم هم با مردمان خونگرم و خوشلباسش یک نکته مثبت است. همچنین مسعود اطیابی موضوع خوبی را به عنوان سوژه فیلم انتخاب کرده است. افراد سودجویی که از سادهلوحی افراد جامعه سوءاستفاده میکنند و به ثروتی بادآورده میرسند. اما در این میان نکتهای وجود دارد که جای تامل دارد! آیا تمام مردم جامعه ساده و تهی از هوش هستند؟ حتی جوانان تحصیلکرده این جزیره؟ آیا تمام مردم از کوچک و بزرگ تا پیر و جوان خرافاتی هستند؟
متاسفانه با جلو رفتن داستان متوجه میشویم که به ادعای سریال «جادوگر» تقریبا تمام آدمهای این جزیره فاقد شعور، منطق و هوش کافی برای رو کردن دست یک رمال تقلبی هستند. تمام ساکنین جزیره متفقالقولاند که این جادوگر با اجنه ارتباط دارد. او به جزیره آنها آمده و میتواند تمام مشکلات آنها را حل کند. جالبتر آنکه اکثر پیشگوییهای آقای جادوگر به کمک رویدادهای کاملا تصادفی درست از کار درمیآید!
شاید یکی از ضعفهای جدی فیلمنامه سریال «جادوگر» همین باشد که تصادفِ بیش از حد جای خلاقیت در سناریو را گرفته است.
برای نمونه در دو سکانس مشابه، آقای جادوگر مثلاً خواب است. در صحنه اول به صورت تصادفی چشمش را باز میکند و ماجرای دزدیده شدن طلا را میبیند. در صحنه دوم به صورت تصادفی بیدار شده و حرفهای آدمربا را میشنود.
یکی دیگر از موارد تاسفبار در سریال «جادوگر» کاراکترهای مرد آن است. مردانی که عموما هوسباز و چشمچران هستند. در سریال جادوگر شما نمیتوانید مردی را پیدا کنید که پایبند به خانواده باشد و همه مردان در این سریال در پی جنس مونث هستند! از ناخدا گرفته که بهطور پنهانی یک زن صیغهای دارد و مدام با او حرفهای جنسی رد و بدل میکند و دلش برای بوی عطرش غنج میرود تا بازیگران اصلی این سریال که مدام چشمشان دنبال زنان و دختران است.
ضعف دیگر این سریال همان موردی است که در ابتدا به آن اشاره شد؛ استفاده بیش از حد و خارج از عرف از دیالوگها و تیکههای جنسی در حدی که نمیتوان این سریال را با خانواده دید. حرفهایی که در این سریال رد و بدل میشود آنقدر سخیف و جنسی هستند که به سختی میتوان به آنها اشاره کرد…(برای نمونه شرح ماجرای فردی که با آب دهانش مشکل بارداری نیمی از زنان نازای جزیره را حل کرده است!)
شاید با تمام این تفاسیر بهتر بتوان درک کرد که چرا این سریال بدون اخذ مجوز از ساترا منتشر شده است. سریالی که تا این حد مستهجن است و خطوط قرمز را کیلومترها جابهجا کرده انتشارش نه تنها باعث نابسامانی در خود شبکه نمایش خانگی میشود که لطمه اصلی آن را خانوادهها خواهند خورد. در هفتههای گذشته مطالبه گسترده مردم علیه چند صحنه نامطلوب و سخیف از سریالهای عروسکی در پلتفرمها نشان داد که مردم و نخبگان در مقابل این جنس ولنگاریها و ناهنجاریها حساس هستند.
از همین جهت انتظار آن میرود که سازمانهای ناظر این امر را به صورت جدی پیگیری کنند