مهرنوش گرکانی روزنامهنگاردر روزنامه شهروند نوشت :
«تو این مملکت فقط فوتباله که میتونه دل مردم رو شاد کنه نه هیچ چیز دیگهای.» شاید خیلی هم این کنایه عادل فردوسیپور بیراه نباشد. جمعه شب یک ملت خوشحال شدند. بعد از ۲۰سال دوباره ایران در بزرگترین تورنمنت فوتبالی جهان به پیروزی رسید. شاید اوایل بازی هیچکس فکرش را هم نمیکرد ایران در این بازی پیروز شود. همانطور که عادل هم در دقیقههای اول گفت همین الان هم بازی با نتیجه تساوی تمام شود ما راضی هستیم. اما این بازی باید تمام میشد تا ما برنده از زمین بیرون بیاییم، تا بچههای تیمملی در رختکن خوشحالی کنند، تماشاچیان بازی در سنپترزبورگ و ایرانیان در خیابانهای کشور. جمعه شب خیابانهای تمام ایران با صدای بوقها و شیپور و خوشحالی مردم منفجر شد. مردم ما که کمتر بهانهای برای خوشحالی و کارناوال خیابانی دارند از همین فرصتهای اندک برای جشنهای خیابانی استفاده میکنند و شهرها را به هم میریزند تا نشان دهند که چطور پشت قهرمانانشان میایستند و از آنها حمایت میکنند.
جمعه شب عادل سعی کرد برنامهای بینقص ارایه دهد. از ساموئل اتئو دعوت کرد تا به ایران بیاید و در برنامهاش حضور داشته باشد. شاید خیلی هم ربطی نداشت، اما بههرحال اتفاق بزرگی برای تلویزیون ایران بود که میزبان ساموئل اتئو، ستاره کامرونی سابق تیم بارسلونا باشد. حتی او هم به برد ایران خوشبین نبود. با آنکه به قول خودش رفاقتی با کیروش دارد، اما برد ایران را بعید میدانست.
فردوسیپور خودش گزارش بازی را به عهده گرفت. گزارش یک بازی حساس برای تمام ملت ایران. فردوسیپوری که میخواست در همان دقایق اول بازی مساوی تمام شود،؛ رفتهرفته با کنایههایی که میزد و اصطلاحاتی که در گزارش خود به کار میبرد، یک گزارش خوب را ارایه داد. هرچند گزارش عادل بیسوتی هم نبود، اما مردم ایران گزارش عادل را دوست داشتند، شاید چون با زبان مردم با مردم صحبت کرد.
عادل به مهدی طارمی تیکه انداخت و امیدوار بود ورود او به بازی خیریتی داشته باشد، چند بار برای امید ابراهیمی ایجان گفت و وقتی داور خطا را ندید، گفت: آخجون خطا نگرفت و زمانی که حمله به سوی دروازه ایران انجام شد از ته دل گفت یا علی! فردوسیپور هم مثل بقیه مردم دلش برای این بازی میتپید. دلش میخواست ایران این بازی را ببرد و همین هم باعث شد تا زبانش راحت بچرخد و از اصطلاحات عامیانه در گزارشش استفاده کند.
اما مردم ایران یا بهتر است بگوییم زنان تماشاچی ایرانی در تلویزیون ایران هیچ سهمی ندارند. زنانی که پابهپای مردان تیم کشورشان را تشویق میکنند تا روسیه رفتهاند تا شاید برای نخستینبار در ورزشگاه فوتبال ایران را ببینند و با جان و دل برای بدنشان فریاد بکشند. صدای زنان ایرانی هم مانند خیلی از مردان ایرانی به خاطر تشویق تیمملی فوتبال کشورشان گرفت، اما کسی از صدای آنها حرفی نزد و تصویری از آنها نشان نداد.
تمام صحنههای تماشاچیان ایرانی بازی ایران و مراکش سانسور شد. تلویزیون ما زنان مراکشی را نشان داد، اما زنان ایرانی را سانسور کرد تا کسی نبیند که زنان در ورزشگاه سنپترزبورگ کنار مردان دیگر به تماشای فوتبال ایران نشستهاند. تلویزیون ایران حتی شادی زنان ایرانی در خیابانهای شهر را هم با سانسور نشان میدهد و این نخستین باری نیست که این اتفاق میافتد. شاید پوستر نصبشده در میدان ولیعصر بعد از انتقادات شدید عوض شود، اما بعید به نظر میرسد انتقادات از صداوسیما در سانسور نکردنشان باعث تجدید نظرشان شود.