محمد رضا تاجیک در بخشهایی از مصاحبه خود با بهاران سواری در ایلنا ، حرفهای جالبی درباره سینما، تئاتر و موسیقی زده است.
به گزارش سینماسینما،تاجیک گفته است:هنر، رسانه و سینما و موسیقی و تئاتر چهرهای پروموتهای دارند و مثل آب و آتشاند. یعنی هم میتوانند ابزار دست قدرت باشند و هم میتوانند ابزار مقاومت شوند. به تعبیر آلتوسر فرهنگ و هنر هم میتوانند به صورت آپاراتوس قدرت عمل کنند و قدرت هم طبیعتا به این ابزار متوسل میشود و هم به تعبیر فرانکفورتیهایی مثل آدورنو و گادامر از این رهگذر وارد ذهنیت و روان انسانها میشوند و سوژه منقاد ایجاد کنند و یا به تعبیری که فوکو به کار میبرد به صورت دیسپوزیتو عمل میکنند با نوعی آپارتوس نرم که میتواند چشم انسانها را بشوید تا جور دیگری ببیند و قدرت را پذیرا باشند و حتی از سوژه منقاد بودن قدرت لذت ببرند و رضامند باشند و اصلا خودشان بخواهند که یوغ قدرت بر گردنشان باشد و شبانکارگی و رابطه شبان و رمگی را بازتولید کنند. مارکوزه هم تاکید دارد که ابزار فرهنگ و هنر میتواند به گونهای به کار گرفته شود که آدمیان از اینکه بردگان داوطلب هستند، لذت ببرند.
از آن طرف هنر میتواند رهاییبخش هم باشد. وقتی رانسیر صحبت از هنر و زیباشناسی و سیاست میکند از همین منظر وارد میشود. هنر در نزد او سیاست است، اما همانگونه سیاست توزیع و بازتوزیع امر محسوس میکند هنر هم میکند. پس بنابراین هنر میتواند در چهره مقاومت در مقابل قدرت شکل بگیرد و حجاب را از چهره قدرت کنار بزند و به زبانهای مختلف چهره پنهان قدرت را آشکار و زمختیهای آن را برجسته کند و نهان قدرت را در مقابل نور بگیرد تا مردم آن را ببینند. پس هم قدرت میخواهد از این ابزار استفاده کند و هم مقاومت.