سینماسینما، الناز راسخ
وقتی پیوندهای عاطفی زیر سایه سنگین سیاست دچار فروپاشی میشوند، حرفهای مگوی بسیاری در سینههای مادران و خواهران مدفون میشوند که از ترسِ گوشِ موشِ خفته دیوارها در تاریکی به قاب عکسها گفته خواهند شد.
«آشغالهای دوستداشتنی» از بزرگترین مسئله جامعه سیاستزده ایران در طول قرنها سخن میگوید. اختلاف نظرهایی که در تاروپود خانوادگی ریشه میدوانند و هیچ ماحصلی جز جدایی و درد و غم نخواهند داشت. اگر در پسِ اختلاف عقیدهها پیوندهای خانوادگی دچار ازهمگسیختگی شوند، با خوابیدن تب و تابها تنها حسرت است که به دلها میماند.
«آشغالهای دوستداشتنیِ» محسن امیریوسفی شش سال بابت بیان حقیقتی توقیف بود که حتی اگر بهظاهر منکرش شویم، در خفا به آن اذعان خواهیم داشت. حقیقت تلخی که با شیرینی طنازگونه امیریوسفی مضحک و ابلهانه به نظر میآید و خنده بر لبان تماشاگر مینشاند. خندههایی که شاید زهرخند تلخ تماشاگر به تاریخ خود باشد.
ویژگی آثار امیریوسفی بیان حقایق عمیق در لفافه و طنازی است. خصلتی که امروز بر قد و قواره آثارش بهخوبی نشسته و میتواند نقاط ضعف آنها را بپوشاند. در آخرین اثر امیریوسفی بازیها در خدمت روایت داستان فیلم هستند و هر یک از کاراکترها در جهت تکامل شخصیت دیگر گام برمیدارند. از نظر نگارنده اگر «آشغالهای دوستداشتنی» در جشنواره به نمایش درمیآمد، شیرین یزدانبخش (منیرخانم) میتوانست یکی از شانسهای دریافت سیمرغ باشد. حتی هدیه تهرانی نیز یکی از بهترین بازیهایش در چند سال اخیر را در فیلم امیریوسفی از خود ارائه داده است.
«آشغالهای دوستداشتنی» هنوز بعد از شش سال همچون نان سنگکی که بهتازگی از تنور درآمده، برشته و خوشعطر است. آخرین اثر امیریوسفی چون جوانی تازهنفس ایدهای نو در بیان حقیقتی کهنه دارد و مصمم ضعفهای فرهنگی و تاریخی ما را چون آینه در مقابل دیدگان به نمایش درمیآورد.
باید به محسن امیریوسفی دست مریزاد گفت که شش سال پای اثرش ماند تا به شکلی قانونی بر روی پرده نقرهای به نمایش درآید. اگر صبوری او نبود، شاید ما امروز امکان دیدنش را داخل سینماها پیدا نمیکردیم.
منبع: ماهنامه هنروتجربه