آیا دوست داشتید در فیلم دراکولا نقش یک زن خون آشام را بازی میکردید؟
بازیگر نقش زن دراکولای فیلم ، ویشکا آسایش بودند که برای این نقش انتخاب شدند.
اگر نقش زن دیگر خون آشامی در فیلم وجود داشت، علاقهای به ایفایش نداشتید؟
آدم سوررئالی نیستم که بخواهم چنین نوع نقشهایی را بازی کنم.البته در درونم پراز فانتزی است.
رضا عطاران سال ۹۵ نسبت به عطاران سالهای قبل دچار چه تغییراتی شده است؟
بیشترین جنس ارتباطی میان من و رضا عطاران در حوزه کارگردان – بازیگر بود تا بازیگر – بازیگر. بنابراین شرایط تفاوت داشت و رضا عطاران هنگام کار سر شلوغتر بود. چون شناخت کامل دو طرفهای میان ما وجود داشت و با توضیحات مختصر رضا عطاران متوجه خواستهاش میشدم. بنابراین ارتباط کمتری در دراکولا داشتیم.
در دراکولا شخصیت زنی را که ایفا میکنید با زنان قوی و جدی که بازی کرده اید چه تفاوتهایی داشت؟
این زن مقداری شیرین عقل است و شوهرش آدم جدی است.
چیز ی به نقش مژگان در هنگام بازی اضافه کردید؟
بله، من اهل نظر و پیشنهاد دادن درباره نقش هایم هستم. با حرفهایی که با رضا عطاران در میان گذاشتم درمورد وضعیت هوشی مژگان ویژگیهایی به بازی ام اضافه کردم و دربازی ام به این نکته توجه کردم که مژگان در مورد کارهایی که انجام میدهد چندان فکر نمیکند و همین جوری عمل میکند.
تخصص قابل تحسینی در ایفای نقشهای رئال دارید.
مخاطب سینما همین آدمهایی هستند که من نقش هایشان را در فیلمهای مختلف بازی میکنم و هیچ وقـت نرفتهام به سراغ بازی در نقش آدمهای خیلی خاص و عجیب و غریب. من نقش هایم را از دل آدمهای واقعی خلق وسپس آن را بازی میکنم. شاید به دلیل همین رویکردم باشد که مردم باورم میکنند و نقش هایم برایشان قابل باور است. بارها پیش آمده مخاطبی به من گفته در فلان فیلم شبیه دوست، مادر یا خواهرش هستم و درباره ویژگیهای نقشم با من ساده و راحت حرف زده و نظرش را ابراز کرده است.
آیا این رویکردتان از این قضیه ناشی میشود که مثل برخی از بازیگران از زندگی اجتماعی فاصله نگرفته اید و در بطن جامعه و میان مردم زندگی میکنید؟
من مثل یک شهروند عادی سوار مترو، اتوبوس و تاکسی میشوم و از فروشگاه، سبزی فروشی و نانوایی خرید میکنم و در این خریدها با مردم همکلام میشوم و اهل ایزوله و جدا زندگی کردن نیستم. یک بازیکر برای اینکه نقشهایش ما به ازا داشته باشد باید مدل و الگوی ایفای نقشها را از میان مردم انتخاب کند.خیلی از بازیگران خوب به دلیل اینکه از مردم فاصله گرفتهاند بتدریج از مردم هم دور میشوند. موقعی که من در لحن، گویش و خلق و خوی آدمها دقت میکنم، میتوانم از این جزئیات در رنگ آمیزی نقش هایم بدرستی بهرهبرداری کنم. اغلب نقشها در کلیت شبیه به هم هستند. اما جزئیات است که از یکدیگر متمایزشان میکند. نقشی مهربانی بیشتری احتیاج دارد، مهربان تر ایفایش میکنم. نقشی خشونت بیشتری دارد و این خشونت را به نقش تزریق میکنم. میتوانم این مسأله را با قاطعیت بگویم که در این سالها نقش مشابه هم بازی نکردهام. شاید تنها نکته مشترک در بازی هایم زن بودن این شخصیت ها است و همهشان هم هویت و اصالت زن ایرانی را در درون خودشان دارند.در کلیت بازیگری هستم که حسم به تکنیک کاریم چربش دارد. تکنیک را در جاهایی به کار میبرم که نقش به آن نیاز دارد وگرنه معتقدم بازیگری میتواند با تماشاگر ارتباط برقرار کند که از حس و حالش استفاده درستی انجام بدهد و معتقدم بازیگری موفق است که حس و تکنیک را با هم در آمیزد و بازیگری کاری خلاقه است که باید صحیح انجامش داد.
آیااغلب نقشهایی که در فیلمنامهها نوشته میشود متعلق به طبقه متوسط جامعه هستند؟
جمعیت غالب جامعه طبقه متوسط هستند و از طرفی هم بازی کردن در نقش طبقه مرفه هم بازیگر را محدود میکند. زیرا اتفاقات خاصی در زندگیشان رخ نمیدهد و زندگی روتین و قابل پیشبینی دارند و کمتر درگیر چالشهای اساسی در زندگیشان میشوند. چالشها معمولاً در زندگی طبقه متوسط رخ میدهد. البته ممکن است نقشهای جذابی درباره آدمهای طبقه مرفه نوشته شود که شاید به بازیگران دیگری برای بازی کردن پیشنهاد بشود.
در چند مدت اخیر در ایفای نقش زنان پایین شهری با ویژگیهای رئال موفق عمل کرده اید. آیا به ایفای این نوع نقشها علاقه دارید؟
به هرحال من بازیگرم و برای بازی انتخاب میشوم. هیچ وقت دو نقشی که بازی کردهام به هم ربط چندانی ندارد. دلیل تشابه نقشم در ضد گلوله و عصر یخبندان این است که هر دو یک زن ایرانی با یک خاستگاه اجتماعی یکسان هستند. همیشه با فاصله به بازیگری پرداختهام و اگر قرار بود نقشهای مشابه را بازی کنم تبدیل به کلیشه میشدم.نقشی را دوست دارم بازی کنم که ایفایش سخت و چالش برانگیز باشد. نقشهای تک سکانسی بودهاند که به دلیل ویژگی هایشان در یاد و ذهن مخاطب نقش بستهاند. بازیگری دغدغه اصلی زندگیم است و عاشقانه این حرفه را دوست دارم. به همین دلیل نمیخواهم با ایفای نقشهای خنثی هیجان بازیگری برایم زایل شود. در این مدت بیش از دهها فیلمنامه برای بازی به من پیشنهاد شده که یکی از دیگری بدتر بوده است. نقش اول بودهاند اما هیچ تأثیری در درام داستان نداشتند.نمی دانم مگر همه زنان جامعه ما مدام در حال سبزی پاک کردن و چای ریختن هستند. به هر حال نقشی را بازی میکنم که در مدت فیلمبرداری حالم را خوب کند.
به دستمزد بازیگری احتیاجی ندارید؟
کار من فقط بازیگری است و شغل دیگری ندارم. بالطبع من هم دوست دارم در رفاه کامل مادی باشم و میتوانستم پشت سر هم چند سریال بازی کنم و دستمزدهای کلان بگیرم. مثل بیست و پنج سال پیش که وارد اداره تئاتر شدم بازیگری همچنان برایم جدی و دارای طراوت و هیجان است. نمیتوانم به بازیگری مثل یک مقوله امرار معاش زندگی نگاه کنم. خدا من را دوست دارد که همسری دارم که من را تأمین مالی میکند و اگر اینطور نبود شاید مثل خیلی از همکارانم مجبور میشدم برای گذران زندگی هر نقشی را بازی کنم.
در تئاتر با اجرای نمایش هم همچنان حضور دارید؟
بله، حداقل سالی یکبار تمرین تئاتر میکنم و هماکنون هم مشغول اجرای نمایش یادم تورا فراموش با بازی خودم، پژمان جمشیدی، فاطمه گودرزی و ایرج سنجری در تماشاخانه ایران شهر هستم. نمایش مضمونی خانوادگی – اجتماعی و طنز دارد.دو سال قبل هم نمایش برف سرخ را کارگردانی و هم در نمایشهایی از علی احمدی و محمد رحمانیان بازی کردم. بنابراین ارتباطم با تئاتر محکم و مستمر است.
به نظر میرسد با توجه به اکران و نمایش موفق فیلم دراکولا و نمایش یادم تو را فراموش روزهای خوبی را تجربه میکنید.
هیچ وقت نگران فروش یا فروش نرفتن کارهایم نیستم.
اگر نمایشی که اجرا میکنید بازگشت مالی داشته باشد راحتتر میتوانید کارهای دیگری را روی صحنه اجرا کنید؟
همیشه بابت موفقیتهای کاریم شاکر خدا هستم و به همین دلیل نگرانی ندارم. بچههای اجرا مدام پیگیر آمار تعداد تماشاگران اجرا هستند.اما من توجهی به این قضیه ندارم و دوست دارم سالن پر باشد و مخاطبی که به سالن میآید راضی از سالن خارج شود. این روزها که مردم کمتر میخندند خوشحال هستم مردم با دیدن نمایشم میخندند.
در کار قبلی تان همسرتان ایرج سنجری به عنوان تهیهکننده حضور داشتند و در یادم تو را فراموش نیز ایشان به عنوان تهیهکننده حضور دارند. این همکاری مشترک چه ویژگیهایی دارد؟
هردویمان عاشقانه به تئاتر نگاه میکنیم و مسائل مالی اهمیت چندانی برایمان ندارد. در تئاتر ما پولی وجود ندارد که بخواهم نگران نبودش باشیم. اگر بنا به پول در آوردن بود با بازی در یک فیلم چند برابرش را به دست میآوردم. تئاتر برای من دلی و عاشقانه است.
آیا ایرج سنجری با طیب خاطر تهیه کنندگی یادم تو را فراموش را قبول کرد؟
زیاد با طیب خاطر این کار را قبول نکردند (باخنده) و شکر خدا پشیمان نشدهاند.
حضور پژمان جمشیدی هم در موفقیت نمایش اثرگذار بود؟
پژمان جمشیدی بازیگری مستعدی است و تشنه فراگرفتن مسائل جدید است و به نظرم خیلی مناسب ایفای نقش عطا بود و برای رسیدن به نقش زحمات زیادی کشید.
روزنامه ایران