حسین ترابی: انقلاب را بر اساس دیده‌هایم روایت کردم/انقلابی که همه جا بود

حسین ترابی در جلسه نمایش نسخه کامل مستند «برای آزادی» در سینماتک خانه هنرمندان ایران گفت: تقریبا چیز مهمی درباره انقلاب نبود که از آن فیلم نگرفته باشیم اگرچه انقلاب همه جا بود و اگر حتی هزار دوربین هم داشتیم باز هم نمی‌توانستیم کامل آن را به تصویر بکشیم.

به گزارش سینماسینما، چهارصد و نود و سومین برنامه سینماتک با نمایش نسخه کامل مستند «برای آزادی» ساخته حسین ترابی با حضور حبیب احمدزاده و گفت و گوی تلفنی با کارگردان اثر و با اجرا و کارشناسی کیوان کثیریان شامگاه دوشنبه ۱۱ بهمن در سالن ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این جلسه حبیب احمدزاده با اشاره به شرایط ایران در آستانه انقلاب ۵۷ بیان کرد: به نظرم اولین شرط انقلاب ایجاد انقلاب درونی تک تک ماست. در مستند «برای آزادی»ثبت سند بدون سانسور صورت گرفته است. من همیشه گفته ام ایرادی ندارد برای مثال آرم فلان سازمان و گروهک را ببینیم وقتی قرار است واقعیتی به تصویر کشیده شود.

وی افزود: من بمب گذاری ها و جریانات زیادی را در جریان انقلاب دیده‌ام و به نظرم انقلاب موضوعی است که نمی‌توان ساده درباره‌اش صحبت کرد اما «برای آزادی» یادآوری می‌کند که در جاهایی باید تامل کنیم و اشتباهاتمان را جبران کنیم. این فیلم می‌تواند به ما تجربه درس آموزی بدهد.
کیوان کثیریان در ادامه پرسید در فیلم می‌بینیم حتی یک زن زرتشتی می‌گوید من به جمهوری اسلامی رای می‌دهم، با وجود اینکه ممکن است شرایط بعد از انقلاب برای او طور دیگری رقم خورده باشد. چطور این اتفاق افتاد؟
احمدزاده در این باره گفت: آن دوران کسانی که مثل شهیدان بهشتی و مطهری انقلاب را معرفی می‌کردند. شهید مطهری می گوید هیچ ضد ارزش و بدی در دنیا وجود ندارد و در واقع بدی همان ارزشی است که در غیر جایگاه واقعی خود به کار می‌رود. بنابراین هیچ ارزشی مطلق نیست حتی راستگویی؛ مثل این است که بگوییم اگر مثلا شهید سلیمانی در گروگان داعش قرار داشت، باید راست می‌گفت و همه اسرار را افشا می‌کرد! یک تمدن از سرطانی شدن اعضایش دچار خدشه می شود. همیشه ما باید یک شکی نسبت به مسائل داشته باشیم و مسئولان ما متاسفانه این نکته را در نظر نگرفته‌اند. مشکل اولیه ما مبنای فرهنگی دارد، همواره می‌خواهیم خودمان را قهرمان مورد ظلم قرار گرفته بدانیم. در حالیکه همه‌مان نسبت به خود ظالم هستیم زیرا مدیریت برقراری دیالوگ را نداریم.
وی خاطر نشان کرد: این کشور وقتی به بلوغ می‌رسد که در وهله اول برقرار باشد و بعد درباره چگونگی اداره‌اش صحبت کنیم.
ادامه جلسه با سوال یکی از حاضران دنبال شد.
احمدزاده بیان کرد: من به دنبال تایید خطاها و اشتباهات نیستم و معمولا با صراحت درباره مسائل سیاسی صحبت می‌کنم.  بحث اصلی من درباره مشکل دیالوگ برقرار نکردن است. دکتر شریعتی می‌گوید باد آتش کوچک را خاموش می‌کند اما آتش بزرگ را شعله ور می‌کند. متاسفانه ما گاهی منطق پایه را در اظهار نظرهایمان فراموش می‌کنیم. مشکل ما در کشور این است که همیشه دچار چندلایه بودن هستیم و می‌ترسیم که در کجا چه چیزی را بگوییم.
در ادامه حسین ترابی کارگردان پیشکسوت سینما و فیلم مستند «برای آزادی» که به دلیل اوج گیری مجدد ویروس کرونا در جلسه حضور نداشت، روی خط آمد و درباره علت نبودن تصاویری از  تظاهرات طرفداران سلطنت و یا مخالفان حجاب در فیلمش توضیح داد: در دوران اوایل انقلاب تظاهرات با جوانان و نوجوانان شروع شده بود و این گروه‌ها تظاهرات را می‌گرداندند اما بعدها به تدریج به جمعیت‌ها و گروه‌های بیشتری گسترده شد و همه مردم در آن حضور یافتند. به قول بیهقی تاریخ را به دو گونه می‌نویسند؛ نخست وقتی راوی خود ماجرا را دیده باشد دوم وقتی روایت واقعه را از فردی مطمئن شنیده باشد. من که «برای آزادی» را ساخته‌ام، راوی دست اول هستم و هر آنچه را دیده ام فیلمبرداری و در لحظات مختلف انقلاب را ثبت کرد‌ه‌ام. انقلاب در همه جا جاری بود و اگر حتی هزار دوربین هم در اختیار داشتیم باز نمی‌توانستیم همه جریان را به طور کامل نشان بدهیم. همچنین مساله حجاب زنان مدتی بعد از انقلاب مطرح شد زمان فیلمبرداری ما هنوز مطرح نبود که بخواهیم در فیلم داشته باشیم. بنابراین هیچ بوی رنگ و ریایی در این فیلم وجود ندارد.
وی درباره فرآیند مطلع شدن از وقایع سیاسی در زمان ساخت فیلم عنوان کرد: ما خبرها را گاهی از رسانه‌های خارجی و گاهی از به اصطلاح چشم و‌ گوش هایمان که بین مردم بودند، می‌گرفتیم. من کارشناسی ارشد مدیریت فرهنگی دارم و در این فیلم توانستم گروه‌های مختلف را مدیریت کنم. من درباره انقلاب فیلم ساخته‌ام و تقریبا  چیزی نبوده است که درباره این ماجرا مهم باشد و از آن در فیلم صرف نظر کرده باشیم. حتی تسخیر سفارت امریکا را نیز گرفتیم.
ترابی خاطر نشان کرد: من قبل از شروع انقلاب مشغول ساخت فیلمی بودم که هنوز تمام نشده بود و نامه‌ای از حکومت نظامی برای مجوز فیلمبرداری آن گرفته بودم که هنوز مهلتش ادامه داشت. مینی بوسی را از وزارت فرهنگ مصادره کرده بودیم. عده‌ای برای همکاری با ما احتیاط می کردند و حتی مرحوم امامی که بهترین مونتور وزارت فرهنگ بود هم به همین دلیل حاضر به همکاری با ما نشد و مرحوم ری پور فیلمبردار کار  این مسئولیت را برعهده گرفت. باید بگویم زنده‌یادان برادران ری پور به ویژه فریدون خدمت بزرگی به من و ایران در جریان ساخت این فیلم کردند. روحشان شاد باشد.
احمدزاده نیز در ادامه از حاضران خواست حسین ترابی را تشویق کنند.
ترابی درباره فرایند مرمت این فیلم هم توضیح داد: این کار یک نسخه‌اش در وزارت ارشاد دیجیتال شده است و دیگری در تلویزیون. نسخه تلویزیون از نظر اتالوناژ و… بسیار بهتر از نسخه دیگر است. من حتی کپی فیلم را در زمان ریاست دکتر حداد عادل در تلویزیون به رسانه دادم و متاسفانه هر بار نام یک کارگردان دیگر را می‌زدند و فقط می‌نوشتند با تشکر از حسین ترابی! من آن روزها به این قضیه اعتراض کردم. این فیلم علیرغم اینکه به نفع مدیران و کشورمان بود ۲۵ سال توقیف شد و ماجراهای زیادی داشت. از جمله این که در مقاطعی مثل انتخابات تنها بخش‌هایی از آن را نمایش می‌دادند و من می‌گفتم این اقدام مثل این است که از یک تابلوی نقاشی تنها یک تکه‌اش را نشان بدهید. خلاصه بگویم هر بلایی بر سر این فیلم آوردند و حتی در فیلم‌های سینمایی بدون ذکر ماخذ از بعضی بخش‌های آن استفاده می‌کردند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 168838 و در روز سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ ساعت 13:39:25
2024 copyright.