حقارت های قدرت/نگاهی به فیلم مارموز ساخته کمال تبریزی


فرزانه متین- آخرین ساخته کمال تبریزی، مارموز، بی شک یکی از سیاسی ترین آثار سینمایی کشورمان است.البته به گفته منتقدان فیلم، مارموزدر ژانر سیاسی- کمدی است اما نام بردن از این فیلم در زمره آثار کمیک جای بسی تامل دارد .فیلمی که مخاطب با تماشای آن تنها در حال خندیدن به حماقت هایش است که متاسفانه این یک تراژدی است که ما به خودمان، آن هم به شکلی مفتحضانه می خندیم.
فیلم مارموز که گویی وامدار از نام فیلم مارمولک است از دو جهت قابل رویت و بررسی است یکی شخصیت قدرت الله صمدی(حامد بهداد) و دیگری اوضاع سیاسی و نمادهایی که در فیلم به وفور دیده می شود. که در این یادداشت به شخصیت قدرت پرداخته می شود:
قدرت الله صمدی(حامد بهداد) ، که به قول رقیب عشقی اش (مانی حقیقی) در دوران دانشجویی گروه موسیقی شب پره را برگزار می کرد به دلیل آنکه به عشقش نمی رسد به شخصی سرخورده تبدیل می شود که برای نشان دادن قدرتش از همان دوره رو به جناح سیاسی مقابلی که طرفدارانش رقیب و عشق سابقش بودند، می آورد.قدرت خواهان دیده و شنیده شدن است از این رو خواستار نشستن بر روی صندلی در صحن مجلس است و حتی ممکن است درآینده ای نه چندان دور سودای مسند ریاست جمهوری داشته باشد! از این رو دست به هر کاری می زند. الحق که تبریزی به درستی توانسته قدرت را به عنوان یک فرد احمق در پاس دادن های سیاسی که به اصطلاح عامه ککش هم نمی گزد نشان دهد. دنیای پیرامون ما پر از این دسته از افراد هستند.افرادی که همیشه حق با آن هاست.افرادی که با خشم و پرخاشگری حتی ضرب و شتم واکنش نشان می دهند.آن ها زمانی که حس کنند کنترل امور و اوضاع را از دست داده اند ترجیح می دهند که از خشم و پرخاشگری برای حفظ موقعیت خود استفاده کنند که این صحنه ها را بارها در فیلم مشاهده کردیم.افراد دهن بینی که دائم رنگ عوض می کنند.شاید برچسب احمق تنها برای قدرت کافی نیست چرا که او از عقده حقارتی رنج می برد که در دوران دانشگاه آن را برای نخستین بار به هنگام ابراز عشق تجربه کرد.

قدرت خود کم بین است یا خود بزرگ بین؟

قدرت نماینده افراد خودکم بین است واگر جامعه به آن ها روی خوش نشان ندهد باید از آن ها ترسید .البته شناختن این دسته از افراد به دلیل همپوشانی و مرز باریکی که با افراد خود بزرگ بین دارند ، کار را کمی مشکل می سازد چرا که برخی نشانه ها را ممکن است از روی خودخواهی فرد بدانیم در صورتی که فرد خود کم بین به دلیل عزت نفس پایینش اصلا نمی تواند خودخواه باشد. فرد خود کم بین یا قدرت مارموز حالت سرکوفتگی همراه با کینه توزی اش که در دانشگاه و نا آرامی های سیاسی آغاز شد را حالا می خواهد در سیاست نشان دهد که سبب ناکامی ، تحمل رنج، خفت و حقارتش می شود.عقده حقارت دارای ماهیت فطری نیست و حتی مربوط به طبقه یا قشر خاصی هم نیست بلکه باید در روابط و مناسبات متقابل اجتماعی( دوران دانشجویی) جست و جو کرد مانند تبعیض، بی توجهی، عدم توجه، عدم ارزش گذاری و…خود کم بین ها در قالب افرادی هستند که از بی احترامی به دیگران به صورت ناخودآگاه لذت می برند چرا که حتی به خودشان هم احترام نمی گذارند( لحن صحبت کردن، نحوه پوشش، داشتن دوستان شیرین عقل قدرت ). همانقدر که آدم های دارای عزت نفس بیش از اندازه و خود شیفته، خودمختارند نقطه مقابلشان، دهن بین هستند، افسارشان را به دست دیگران می دهند ، با کوچکترین توصیه دیگران،مسیر زندگی شان را عوض می کنند و تغییر رنگ می دهند( به کرات در فیلم دیده شد)،امثال صمدی به شدت انتقادناپذیرند هر نوع انتقاد سازنده را دشمنی فرض می کنند و حرف کسی را گوش نمی کنند. خود کم بین ها دوست ندارند کسی ناتوانی آن ها را گوشزد کند، آن ها نیازمند این هستند که نزدیکان، او را تایید کنند و از این روست قدرت با نصرت، دوست شیرین عقلش می گردد که خودش از لحاظ روانی و عقلانی در صحت کامل نیست اما بر روی کارهای رفیقش مهر تایید می زند .
در نهایت باید گفت وای بر حال مملکتی که حتی مدیر دفتر نماینده مجلسش این چنین فردی باشد تا چه رسد به مسئولان رده اول که کمال سینمای ایران توانست به خوبی تمام زوایای شخصیتی این نوع افراد را در نود دقیقه نشان تماشاگر دهد.

*کارشناس ارشد روزنامه نگاری و روانشناس اجتماعی

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 102113 و در روز سه شنبه ۴ دی ۱۳۹۷ ساعت 18:45:52
2024 copyright.