محمد تاجیک :فیلم سینمایی «دیدهبان» ساخته ابراهیم حاتمیکیا به عنوان فیلم افتتاحیه سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزیده شد.
به گزارش سینماسینما، جشنواره با نمایش فیلم «دیدهبان» در روز چهارشنبه ۲۸ فروردینماه ساعت ۱۹ طی مراسمی با حضور عوامل فیلم و سینماگران در سینما فلسطین افتتاح میشود.
«دیدهبان» نخستین فیلم دفاع مقدس است که در جشنوارههای بینالمللی حضور یافت و مورد توجه قرار گرفت. این فیلم با حضور در هفتمین جشنواره فیلم فجر توانست نظر مثبت منتقدان و سینماگران را به خود جلب و جایزه ویژه هیات داوران برای بهترین کارگردانی و همچنین سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم (بخش فیلمهای اول و دوم) را کسب کند.
فیلم دیدهبان را میتوان شروع فعالیتهای جدی و رسمی ابراهیم حاتمیکیا دانست. فیلمی که وی را چند پله در سینمای ایران به جلو برد. حاتمیکیا جز آن دسته از کارگردانان، فیلمنامه نویسان و تدوینگرانی است که سبک و سیاق مختص به خود را دارد. بیشتر فیلمهای حاتمیکیا حول جنگ میچرخد؛ فیلمهایی که سعی نمیکنند آن دوران سخت را بنمایش بگذارند، بلکه واقعیتهای ۸ سال جنگ تحمیلی و پیامدهای پس از آن را بهتصویر میکشند. حاتمی کیا در سایر فیلمهای خود نیز نگاه نزدیکی به مسائل سیاسی و مشکلات جامعه دارد.
/روایت معززی نیا از فیلم دیده بان/
حسین معززی نیا در نشستی در شهریور سال ۹۴ درباره فیلم دیده بان گفته است :«دیدهبان» را از دو منظر میتوان مورد بررسی قرار داد؛ نخست از این نظر که نشانههای سینمای حاتمیکیا و دنیای فیلمسازی او تا چه حد در آن قابل مشاهده است؟ به نظر من «دیدهبان» را باید فیلم نخست او محسوب کرد، چرا که «هویت» فیلمی تلویزیونی و در لوکیشن محدود بود. اگرچه نشانههای سینمای حاتمیکیا در «هویت» نیز کمابیش قابل مشاهده است، اما از نظر بافت، ساختار، اجرا، شخصیتپردازی و.. تفاوتها مشهود است.
/دیده بان مهمترین فیلم سینمای جنگ است/
به گفته معززی نیا، از منظر نزدیک بودن به واقعیت جبهههای جنگ نیز میتوان فیلم را بررسی کرد؛ مهمترین وجه «دیدهبان» همین واقعگرایی و سندیت آن است؛ اگر این فیلم و فیلمهایی مثل «پرواز در شب» مرحوم ملاقلیپور ساخته نمیشدند، شاید هیچگاه از واقعیت ۸ سال دفاع مقدس آگاه نمیشدیم. قبل از ساخت این دو فیلم، از این نظر در سینمای جنگ دچار فقر بودیم. فرمول فیلمهای جنگی مثل «عقابها»، «گذرگاه» و.. مشخص بود؛ چند گروهان از نیروهای ایرانی به خاک دشمن نفوذ میکردند و در ادامه اتفاقاتی برای آنها رخ میداد. داستان اکثر این فیلمها تخیلی بوده و در واقع از روی فیلمهای جنگی دیگر کپی شده بودند. البته شاید سیاستگذاری سینمای آن دوره بر همین اساس بوده و قرار نبوده فیلمهای تلخی مثل «دیدهبان» را شاهد باشیم که در آن اتفاقات محیرالعقول رخ نمیدهد. اگر «دیدهبان» و «پرواز در شب» ساخته نمیشد، سینمای ژانر دفاع مقدس پیش نمیرفت و از این جهت «دیدهبان» مهمترین فیلم سینمای جنگ ایران است. «دیدهبان» را از تمام فیلمهای بعدی حاتمیکیا نیز مهمتر میدانم.
/فیلمی کلاسیک/
به گفته این منتقد سینما ،البته نباید فراموش کرد که «دیدهبان» یک فیلم کلاسیک است و آن را باید با توجه به زمان ساختش نقد و بررسی کرد. فیلم قطعا نواقصی در موسیقی، دیالوگ، دوبله و.. دارد اما چنین معایبی در مقایسه با اصالتی که از فضای واقعی جنگ ارائه میدهد، قابل اغماض است. وجه مستندگونه فیلم نیز از چند جا ریشه میگیرد؛ حاتمیکیا خود حضور در جبهه را تجربه کرد بود و از سوی دیگر در ساخت مجموعه روایت فتح همکاری داشت و در ادامه تماشاگر این مجموعه نیز بوده است. بنابراین در دیدهبان با داستان به معنای متعارفش روبرو نیستیم، بلکه فیلم داستانی شبهمستند و ساختاری اپیزودیک دارد. در مقایسه با سینمای ملاقلیپور نیز اگرچه فضاسازی آنها به هم شبیه است، اما از نظر شخصیتپردازی با هم تفاوت دارند و شخصیت فیلم «دیدهبان» را به واقعیت جنگ نزدیکتر میدانم.
/مماس با مرگ/
معززینیا در مورد نحوه نمایش دشمن در فیلمهای حاتمیکیا گفته است: حاتمیکیا تصویر کلوزآپ از دشمن نمیگیرد و این هوشمندی او را میرساند. خود او نیز عنوان کرده که به دشمنی که از آن شناخت ندارم نزدیک نمیشوم و در عوض طرفی را روایت میکنم که میشناسم. کسانی که در صحنه جنگ حضور دارند با مرگ مماس هستند و چنین تجربهای میتواند به عرفان ختم شود. تجربه مرگ از نزدیک امر بسیار دشواری است؛ در دوره بستری شدن در بیمارستان با مرگ افراد زیادی مواجه شدم و تحت تاثیر قرار گرفتم. چنین تجربهای در مقایسه با آنچه در جنگ اتفاق میافتد بسیار ناچیز است. از منظرهای مختلفی میتوان به دوران ۸ سال دفاع مقدس پرداخت اما گمان میکنم فارغ از هر بحثی باید به اعتقادات یکدیگر احترام بگذاریم.
/سیروسلوک با انفجار/
پورهاجریان بهعنوان بازیگر و مسئول جلوههای ویژه «دیدهبان»، در پاسخ به سوال معززینیا در مورد انفجارهای به نمایش در آمده در فیلم گفته است: در فیلم، شخصیت دیدهبان سیر و سلوکی درونی را طی میکند و ما این سیر را در انفجارهای تصویر شده نیز میبینیم؛ انفجارها نخست با خاک سیاه رخ میدهد، در ادامه رنگ خاکستری و روشنتری به خود میگیرند و در نهایت کاملا سفید میشوند. حاتمیکیا بر روی جزئیات انفجارها تاکید فراوانی داشت که همه چیز قابلباور و به دور از غلو تصویر شود. او را یکی از وفادارترین و صادقترین فیلمسازان سینمای دفاع مقدس میدانم که سعی کرده دیدههای خود در دوران جنگ را به تصویر کشیده و از قهرمانپردازیهای کاذب دوری کند.
/هزینه دیده بان چه قدر شد؟/
به گفته پورهاجریان، «دیدهبان» در سال ۶۶ و در دورهای ساخته شد که سینمای ایران با استانداردهای جهانی سینما فاصله زیادی داشت. کل هزینه ساخت فیلم بین سه تا سه ونیم میلیون تومان شد که در مقایسه با هزینههای چند صد میلیون دلاری برای ساخت فیلمهای هالیوودی در ژانر جنگ بسیار ناچیز است. رسالت فیلمساز دفاع مقدس انتقال فرهنگ جبهه به کسانی است که آن دوران را ندیدهاند و اگر این اتفاق نیفتد، پس از چند نسل دیگر هیچ چیزی از آن فرهنگ باقی نمیماند. اگر تلاش امثال حاتمیکیا نبود، نسل جوان نسبت به جنگ بیگانهتر بود. جنگ را مقدس نمیدانم، اما دفاع در برابر دشمن متعدی مقدس است.
/مخملباف می گفت از دیده بان حداقل یک فیلم ۵۰ دقیقه ای در می آید /
حاتمی کیا در مصاحبه ای درباره فیلم دیده بان گفته :یادم هست وقتی دومین فیلم بلندم یعنی “دیده بان” را می ساختم، آقای مخملباف آمد که تدوین اش کند. راش ها را که دید، گفت از این ها حداکثر یک فیلم پنجاه دقیقه ای بیرون می آید. رفتم پیش آقای بهشتی که آن روزها رئیس فارابی بود و ماجرا را برایش تعریف کردم و گفتم نمی توانم با وجود حمایت هایی که کرده، یک فیلم بلند تحویل اش بدهم. ایشان هم کمی این ور و آن ور کردند و بالاخره گفتند که باشد، هر جور صلاح می دانی. مرا تحت هیچ فشاری نگذاشت با این که بودجه فیلم را تامین کرده بود. این چنین از من حمایت کرد. اما حالا و بعد از نزدیک دو دهه تجربه فیلمسازی باید با هزار هول و ولا فیلمی را دلم میخواهد بسازی . برای اینکه تن به فیلم سفارشی ندهی ، پیله ای برای خودت بسازی تا از گزند تغییرات در امان باشی ، ولی بهر حال فیلم ساختن به پول احتیاج دارد. آن هم روز به روز گران تر می شود. عقبه فیلمسازانی مثل من که تنها به مخاطب ایرانی دلخوشند روز به روز سخت تر میشود. تا دیروز تمام دلشوره ما “درآمدن” فیلمی بود که دل مان را راضی کند، ولی حالا بزرگترین نگرانی مان گیشه است. اگر از گیشه عقب بمانیم ، سقوط ما حتمی است و در این وانفسا تو حتی توان گرفتن وامی هم که برایت مقدر شده را نداری. آقای قوچانی ، آبروداری این روزها خیلی سخت شده.(بخشهایی از گفت وگوی محمد قوچانی با ابراهیم حاتمی کیا در زمان ساخت فیلم دعوت در نشریه شهروند امروز)
/محمد صابری :دیده بان سینمایی ترین روایت معناگرای سینمای ایران است/
چند سال پیش محمد صابری نویسنده و منتقد سینمایی در نشریه همشهری جوان درباره اهمیت اکران فیلم دیده بان در گروه هنروتجربه ، یادداشت جالبی نوشت که باز خوانی آن دور از لطف نیست .محمد صابری در یادداشت خود با اشاره به اینکه دیده بان سینمایی ترین روایت معناگرای سینمای ایران است نوشته است :تلاش هوشمندانه حاتمی کیا برای همنشینی معنا و داستان ، مهمترین رمز ماندگاری دیده بان در سینمای ایران بوده است و اکران مجدد آن می تواند فرصتی برای یاد آوری اهمیت این دو برگ برنده باشد .دیده بان معیاری کاربردی برای یاد آوری یک گرای گمشده در جغرافیای امروز سینمای ایران است