حقیقت گمشده/ نگاهی به فیلم «مثل یک زن»

سینماسینما، علی نعیمی

ساخت مستند پرتره از چهره‌های مطرح سیاسی معاصر که در قید حیات هم هستند، یک کار پرریسک است. پرریسک از این منظر که شاید نتوان به دلیل نزدیکی به شخصیت اصلی داستان او را به طور کامل رصد و قضاوت کرد. خاصیت ساخت مستندهایی پیرامون زندگی چهره‌های مطرح این است که با فاصله گرفتن از فضای قضاوت و انگیزه‌های فردی و شخصی و بدون حب و بغض تنها می‌توان روی ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی شخص مورد نظر تمرکز کرد و با انسجام در پژوهش به یک اثر استاندارد نزدیک شد. این توضیحات را نوشتم تا بگویم «مثل یک زن» به هیچ‌کدام از اصول اولیه ساخت مستند پرتره پای‌بند نبوده و حاصل کار یک اثر ضعیف و چندپاره است که تکلیفش با خودش و هدفی که دنبال می‌کرده است، مشخص نیست.

فائزه هاشمی رفسنجانی، دختر کوچک آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، یکی از زنان فعال در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ عرصه سیاسی کشور است. فردی که توانست از زیر سایه نام بزرگ آیت‌الله هاشمی در مقاطعی خارج شود و به‌تنهایی کارهایی را انجام دهد که در نوع خودش منحصربه‌فرد است. نزدیک شدن به چنین شخصیتی و ساخت یک اثر درباره زیر و بم‌های زندگی او که کنجکاوی‌های بسیاری را در میان مخاطبان و مردم کوچه و بازار ایجاد کرده است، نیازمند نگاه جامع‌تر  است؛ جامعیتی که در اثر ذره‌ای از آن را نمی‌توان جست‌وجو کرد و فیلم‌ساز تحت تاثیر فردیت شخصیت اصلی فیلم نمی‌تواند هدایت قصه را به سمت و سویی که نیازمند چنین آثاری است، سوق دهد.

گویی با اثری روبه‌رو هستیم که با پیش‌فرض روشن شدن دوربین در جاهایی که فائزه هاشمی می‌خواهد روشن شود، به نوع نگرش فیلم‌ساز نفوذ پیدا می‌کند. سکان هدایت فیلم در بسیاری از صحنه‌ها از دست کارگردان خارج می‌شود و جدیت در رفتارهای قهرمان مستند باعث شده فیلم‌ساز نتواند تعارفات معمول را کنار بگذارد و بی‌واسطه و بدون رودربایستی تمامی اتفاقات زندگی او را کندوکاو کند. همین ضعف در مدیریت صحنه‌ها موجب شده است با اثری روبه‌رو باشیم که بیشتر شبیه یک دفاعیه شخصی است از شخصیتی که در حضور بیش از سه دهه در سپهر سیاسی کشور علامت‌های سوال بسیاری در زندگی اجتماعی و سیاسی‌اش وجود دارد و مخاطب حق دارد از او بدون فیلتر خاصی اطلاعات کسب کند. اما درنهایت با اثری روبه‌رو هستیم که درباره چند اتفاق مهم زندگی فائزه هاشمی و توضیحات او پیرامون آن اتفاقات به سرانجام می‌رسد.

مستند «مثل یک زن» برای بسیاری از افرادی که هیچ‌گونه شناختی از سبک زندگی خانواده هاشمی ندارند، یک اثر گنگ و گیج‌کننده است. این‌که یک مدیر زن در خانه‌اش گاهی آشپزی می‌کند و فرزندش پیانو می‌نوازد و از همسرش طلاق نگرفته است، نمی‌تواند فاکتورهای کاملی برای نزدیک شدن به واقعیت‌های زندگی او باشد. نبود راوی در طول مستند و نبود مصاحبه با شخصیت‌های نزدیک به فائزه هاشمی به عدم باورپذیری مستند بیشتر کمک کرده است و مخاطب نمی‌تواند سنجش درستی از واقعیت‌ها داشته باشد. فیلم در مقاطعی گاه از نبود یک پژوهش کامل رنج می‌برد و برای همین نمی‌تواند شخصیت اصلی را در مقاطعی به چالش بکشد.

از طرفی، فیلم دچار یک شلختگی و ازهم‌گسیختگی در تصاویر است. هیچ منطقی در چیدمان تصاویر و انگیزه پشت آن وجود ندارد. گاه دوربین شکل روایت‌گر به خود می‌گیرد و گاه در مقام مصاحبه‌کننده در برابر شخصیت اصلی می‌نشیند.

به نظر می‌رسد تجربه تماشای چنین مستندی این نتیجه را به همراه دارد که هر گاه می‌خواهیم درباره چهره‌های مطرح معاصر اثری تولید کنیم، تنها کاری که می‌کنیم، به او و زندگی‌اش نزدیک نشویم. گویی واقعیت جایی خارج از قاب دوربین و خانه و محل کار چنین افرادی پنهان شده است. «مثل یک زن» تجربه ناموفقی است که نتوانسته است از زیر سایه نگاه سفارشی آن خارج شود و به عنوان یک اثر مستقل خود را بازنمایی کند.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 109817 و در روز شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت 12:14:41
2024 copyright.