کیهان نوشت: قرار است نخستین جشنواره فیلم زنان ایرانی از ۲۷ تا ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷ (۶ تا ۱۰ آبان) در شهر کوبلنس آلمان برگزار شود. این جشنواره که فیلمهایش توسط «فرح اصولی» (همسر دوم «خسرو سینایی»، فیلمساز) به آلمان برده شده، توسط مقامات دولتی این کشور همچون «مالو درایِر» نخستوزیر ایالت راینلندفالس برگزار میشود، چنانکه حتی به گفته دستاندرکاران جشنواره آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز طی نامهای رسما از برگزاری آن حمایت کرده است!
با توجه به اینکه گفته شده ۱۱ فیلم از آثار کارگردانانی همچون رخشان بنیاعتماد در این جشنواره به نمایش در میآید، به نظر میآید قرار است همچون گذشته پردهای دیگر از سیاهنمایی جامعه ایرانی به اسم سینمای زنان ایرانی در برابر چشمان مخاطب خارجی قرار گیرد. چرا که چندی قبل نیز از ۳ تا ۷ خردادماه چهارمین جشنواره فیلمهای ایرانی در کلن آلمان برگزار شد و فستیوال فیلمهای کارگردانان زن ایرانی هم تحت عنوان «روزهای فیلم زنان ایران» طی روزهای ۱۱ تا ۱۵ خرداد ماه در برلین به نمایش درآمد. طرفه آنکه فیلمهای به نمایش درآمده، آنچنان تلخ و سیاه و چرک بودند که وب سایت «دویچه وله» (رادیو صدای آلمان) که خود در طرف برگزارکننده جشنواره یاد شده قرار داشت، آنها را «تلخ و پردرد، پر از فاجعه خانوادگی و با پایان مصیبت و ماتم» توصیف کرد و وبسایت «رادیو فرانسه» هم در مجموع آثار فستیوالهای فوقالذکر را «تیره، ناامیدکننده، ملالانگیز و حتی خشن و مازوخیستی» دانست!
آیا قرار است نخستین جشنواره فیلم زنان ایرانی (که البته با احتساب فستیوال خردادماه فیلمهای کارگردانان زن ایران در برلین، دیگر نمیتواند «نخستین» باشد!!) باز هم جامعه ایرانی را «تیره و مازوخیستی» (به قول رادیو فرانسه) و پر از «فاجعه خانوادگی و مصیبت و ماتم» (به گفته دویچه وله) تصویر کند و برای سینمای ایران آبروریزی دیگری به بار آورد؟
تا کی به اسم سینمای ایران و سفیران به اصطلاح فرهنگی نظام جمهوری اسلامی، مردم ایران را افرادی مالیخولیایی و سادیستی نشان میدهند؟ آیا این همان شناختی است که رئیس سازمان سینمایی معتقد است که باید جهانیان از ایران بهدست آورند؟!
آیا قرار است نخستین جشنواره فیلم زنان ایرانی (که البته با احتساب فستیوال خردادماه فیلمهای کارگردانان زن ایران در برلین، دیگر نمیتواند «نخستین» باشد!!) باز هم جامعه ایرانی را «تیره و مازوخیستی» (به قول رادیو فرانسه) و پر از «فاجعه خانوادگی و مصیبت و ماتم» (به گفته دویچه وله) تصویر کند و برای سینمای ایران آبروریزی دیگری به بار آورد؟
تا کی به اسم سینمای ایران و سفیران به اصطلاح فرهنگی نظام جمهوری اسلامی، مردم ایران را افرادی مالیخولیایی و سادیستی نشان میدهند؟ آیا این همان شناختی است که رئیس سازمان سینمایی معتقد است که باید جهانیان از ایران بهدست آورند؟!