تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۲۴ - ۰۱:۰۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 112210

سینماسینما، علی‌اصغر کشانی

«پالتو شتری» یکی از بهترین و مهجورترین انواع طنز در سینمای ایران است. اثری که در عین حفظ فاصله خود از کمدی‌های روز سینمای ایران به جنبه‌های انتلکتوئل این جنس از هنر فیلم نزدیک است. فیلمی که اسکلت‌بندی‌اش را از المان‌های آشنای سینمای بدنه ایران می‌گیرد، اما خود را به دسته‌ای خاص از سینمای روشن‌فکری با مابه‌ازاها و ارجاعات فرامتنی آن‌ها نزدیک می‌کند. خصیصه‌ای که داریوش مهرجویی سال‌های سال از آن بهره برد تا هم تماشاچی عام را جذب کند و هم تحسین مخاطبان خاص را داشته باشد. فیلمی نمونه‌ای از ترکیب دنیای شخصی فیلم‌ساز با بهره‌گیری درست از نریشن، شخصیت‌های داستانک‌های ادبی، موقعیت‌های هجوآمیز، شالوده‌شکنی، ارجاع به تاریخ تفکر، روابط اگزجره، خودهجوگرایی، طرح اندیشه‌های فلسفی مُد روز، رابطه به‌خصوص زن و مرد و جنبه‌های آشنای عامه‌پسند مثل دختر پول‌دارِ بداخلاقِ تُرشیده، خاله متمول، حساسیت‌ها و ناکامی رابطه زنانه، رقص و آواز، مُخ‌زنی و پوززنی، اشیای جادویی (این‌جا پالتو)، اختلاف فقیر و غنی، سنت خاله‌زنک‌بازی و رمالی و بخت‌گشایی، رقابت عشقی و دوئل مردانه.

این قابل اعتناترین اثر جشنواره امسال در حفظ و یک‌دستی لحن است، فیلمی با ریتم و ضرباهنگی منطقی، شخصیت‌پردازی خلاقانه، گسترش درست داستانی و خارج نشدن از ابعاد ژانر، اثری متعلق به یک سنت کمیک درخشان در استهزای سبک خطابه‌های منورالفکرانه ضد فمینیستی و قصه‌ای که از واقعیت آشفته عشاق تیره‌روز دوران ماضی می‌آید. فیلمی که از هر دو کلان گفتمان سنت و مدرنیته به‌خوبی استفاده می‌کند تا نشان دهد سینمای ایران هنوز قادر به بازتولید آثار نامتعارف و بازسرایی دنیای آشنای اطرافمان در قالب‌های کمتر امتحان شده است. این کمدی پرکنایه و غیرمنتظره و این درهم‌آمیزی طنز فارسی با نوعی حدیث نفس، به‌راحتی و با بهره‌گیری از ساختارهای نادرست می‌توانست به ورطه سقوط بیفتد؛ از استفاده وسوسه‌انگیز از ساختار اپیزودیک و زورآزمایی با انتخاب عنصر پلان سکانس گرفته تا خالی شدن از یک چهارچوب بصری منسجم، قاطع و یک‌دست در روایت‌پردازی و بهره‌گیری لجام‌گسیخته از پیچیدگی‌های روایی، ابهام، شعارگرایی و قلمبه‌گویی در دیالوگ‌نویسی. اما «پالتو شتری» به عنوان الگویی منحصربه‌فرد با جاخالی دادن از انواع و اقسام استفاده‌های نادرست از زرق‌وبرق‌های هنری و تجربی مبتلا به این سال‌ها، فیلمی ساده، مفرح، سرراست با شوخی‌سازی‌های درست، حس‌وحالی خودمانی و بی‌تکلف خلق می‌کند. این‌گونه است که میرزایی از نشانه‌ها، منابع الهام، ابزار و مواد خام موجود و دم دست، برای رسیدن به اثری جذاب، دیدنی، بانمک و پُرمایه استفاده می‌کند. چه موفقیتی از این بالاتر؟

*تیتر برگرفته از عنوان کتابی از نیچه است

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها