کلیت داستان حول و محور تقسیم «ارث» و ماجرای تعرض به شخصیت «فرناز» میچرخد که این موضوع در جای خود بحث میشود.
در خصوص برخی شخصیتها و یکی از نویسندگان این سریال نکاتی مطرح میشود که دانستنش خالی از لطف نیست:
۱. شخصیت اصلی فیلم فردی است به نام «حاج رسول» که قبلا در کاراکتر «بزرگ» سریال «جراحت» از همین کارگردان دیده شدهاست.
شخصیتی که بزرگ فامیل بوده و چهرهای موجه و مذهبی دارد، اما در خلال داستان شاهد فریبکاری و خیانت مومنترین فرد سریال به نزدیکترین افراد خانوادهاش هستیم؛ و این حس ناخوشایندی است که از یک شخصیت مذهبی به کاربر دست میدهد. فرد مومنی که علاوه بر حقخوریاش، حتی از تجسس در گوشی دیگران ابایی ندارد؛ و در پایان فیلم مرگ معنادار و قابل فهمی ندارد. با اینکه حال وی رو به بهبودی رفته و عارضه قلبیاش کمتر شده بود.
۲. «شهره»، کاراکتر منفیای که با اغواگریاش بلندپروازیهای زیادی داشته و از هر راهی وارد میشود تا بقول خود هزینههای زندگی خانوادهاش را فراهم کند؛ و اگر این درآمد «نامشروع» باشد برایش معنایی ندارد.
۳. شخصیت مثبت فیلم، همسر جدید و معشوقهی سابق «رسول»، به نام «آذر» است که برای حلال و حرام زندگیاش اهمیت زیادی قائل است و دارای نقشی است که به مثابه شخصیت مترادف خود در سریال قبلی همین کارگردان یعنی «نفس گرم»، در ازای خیانت همسر خود بخشش میکند. با این تفاوت که در «نفس گرم» مرد به همسرش خیانت میکند و در «رهایم نکن» به خواهران و برادر خود. گویا کارگردان به دنبال القای «بخشیدن» در سریعترین زمان ممکن حتی به ازای «خیانت» است.
۴. در سوی دیگر داستان، کاراکتر «فرناز» وجود دارد که از اعتماد دایی خود سوءاستفاده و کلاهبرداری میکند و وقتی به وی تجاوز میشود با آب و تاب زیادی به نمایش گذاشته میشود. موضوعی که باعث میشود بخشی از آن سانسور شده و واکنش کارگردان نسبت به پخش را در پی داشتهباشد. در خلال همین موضوع «مرضیه» مادر «فرناز» میگوید: آنقدر به بچههایم از کودکی اجازه ندادم بیرون بروند تا اولین رفیق پسرم یک معتاد شد! و حالا دخترم بلایی سرش آمده و نمیگوید؛ یعنی علت تجاوز را بیرون نرفتن کودکان از محیط امن خانه عنوان میکند! دقیقا چیزی که مایه سلامت جنسی کودک است!
۵. «یحیی» شخصیت دیگر فیلم است که نقشی مثبت جلوه میکند، اما در عین حال با دختری دوست میشود که نامزد دارد و او را با نام کوچک نیز صدا میزند و در گوشیاش به جای خانم «تولایی» به همین نام ذخیره میکند. فردی که علت تاخیر ازدواج خود را پیدا کردن کار عنوان میکند، اما در عین حال خانه، ماشین و شغل مناسبی دارد.
۶. و، اما یکی از نویسندگان فیلم، «جمیله دارالشفایی» است که شخصیتی فمنیست و سلطنتطلب بوده و عملکرد قابل توجهی در کارنامه خود ندارد و حتی در پیج شخصیاش در اینستاگرام به دفاع از جنبش سبز و چهارشنبههای سفید مسیح پولینژاد و همچنین دختران به اصطلاح خیابان انقلاب پرداخته است. بد نیست بدانید وی از فعالان فتنه ۸۸ بوده و مدتی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شده بود و جالبتر آنکه کارگردان سریال در مصاحبهای از وی حمایت هم کرده و گفته با شخصیت فردی وی کاری نداریم. چطور میشود فردی با همچین تفکری نویسنده یک سریال مناسبتی و مذهبی شود؟
۷. موضوع دیگری که با زیرکی تمام کار شده است تقسیم ارث بین خواهران و برادر «رسول» است، اما نه از طریق «اسلامی» که «سهم پسر دو برابر دختر» باشد، بلکه بصورت «مساوی»؛ و مخاطب را با این دلایل توجیه میکند که یکی از خواهران «رسول» شوهرش مرده است و دیگری همسری فلج و از کار افتاه دارد.
نتیجه اینکه سریال به لحاظ «اسلامی» و عرف جامعه کارنامه قابل قبولی از خود بجای نگذاشت و دو موضوع مهم «ارث اسلامی» و «ارتباط با نامحرم» را به «ارث غربی» و «روابط سفید» تبدیل میکند و احترام به بزرگترها در خلال این فیلم، جلوه خوبی ندارد و این با آیه قرآن که از ما خواسته به والدین خود حتی یک «اُف» هم نگوییم در تضاد است. بهرحال رسانه ملی از این ظرفیت میتواند نهایت استفاده را ببرد و موضوعات دینی را به خوبی «تبیین» و «ترویج» دهد، نه اینکه در «تقابل» با آن عمل نماید.
به قلم امین کوهرو