سینماسینما، شهرزاد سلحشور
متولد ۳۰ می ۱۹۲۸ در بلژیک از پدری یونانی و مادری فرانسوی، انیس واردا ابتدا در سِت و سپس در پاریس بزرگ شده و پرورش یافت، پس از آن عکاس رسمی تیانپی شد.
انیس واردا بدون اینکه از هیچ نهادی کمک بگیرد، اولین فیلم بلندش، «قله کوتاه» (۱۹۵۶)، را کارگردانی کرد. این فیلم قواعد و اصول سنتی نوشتههای سینمایی را برهم زد و بر ضوابط اقتصادی فیلمسازی خط کشید، چراکه هزینه ساخت آن نزدیک به هفت میلیون فرانک فرانسه بود. واردا پس از آن فیلم «آه فصلها، آه قصرها» را به سفارش وزیر گردشگری کارگردانی کرد.
ژرژ دُ بورگارد که کمی قبل از آن تهیهکنندگی فیلمهای «ازنفسافتاده» و «لولا» را عهدهدار بود، به واردا پیشنهاد کرد شروع به ساخت فیلمی کند که هزینه آن از ۵۰ میلیون تجاوز نکند و او با صرفنظر از پروژه ساخت «ملانژیت»، «کلئو از ۵ تا ۷» (۱۹۶۱) را کارگردانی کرد؛ پرتره یک زن، که توانست جایزه مِلیِس (جایزه بهترین فیلم فرانسوی از نگاه منتقدان سینما) را از آن او کند. زمانی که برای شرکت در جشنواره سینما به کوبا دعوت شد، ۴۰۰۰ عکس از سفر خود گرفت و به محض بازگشت ۱۵۰۰ تا از این عکسها را با نام «سلام اهالی کوبا» طی شش ماه در پاریس به نمایش گذاشت. به دنبال آن دو فیلم بلند «خوشبختی» (۱۹۶۵) و «مخلوقات» (۱۹۶۶) را ساخت که فیلم دوم در جزیره نوارموتیه فیلمبرداری شد.
سال ۱۹۶۷ برای شرکت در مراسم ادای احترام به زوج واردا/ دمی به ایالات متحده، سانفرانسیسکو سفر کرد. آنجا با ملاقات یکی از اقوامش که نقاش سادهای بود، تصمیم گرفت در آمریکا بماند تا فیلمی درباره او بسازد؛ «دایی یانکو». به کمک دانشجویانی که از جنبش سیاه چپ افراطی حمایت میکردند، «پلنگهای سیاه» (۱۹۶۸) را ساخت. پروژه ساخت فیلم بلند «صلح و عشق» متوقف شد و به جای آن واردا فیلم «عشق شیرها» (۱۹۶۹) را کارگردانی کرد. پس از بازگشت به پاریس فیلمی تلویزیونی با مضمون کودتای کلنلها در یونان ساخت که البته سوژه آن را دو سال قبل طرحریزی کرده بود. این فیلم هیچگاه پخش نشد. واردا پروژههای ناموفق زیادی داشت؛ «کریسمس کارول»، «هلن در آینه»، «بدنم متعلق به خودم است» و… پس از تولد پسرش متئو، از آنجا که نمیتوانست از خانهاش دور شود، شروع به ساخت فیلمی در مورد ساکنان و کاسبان خیابان محل زندگیاش (دگروتیپ) کرد و سپس با ساخت «یکی آواز میخواند یکی نه» (۱۹۷۷) فعالیتش را ادامه داد. بعد از ساخت چندین فیلم کوتاه قابل توجه، انیس واردا با کارگردانی فیلم «خانه به دوش» (۱۹۸۵ )جایزه شیر طلای جشنواره ونیز را از آن خود کرد و همچنین ساندرین بونر جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره سزار را برای بازی در همین فیلم کسب کرد.
این سینماگر مدتی بعد با «خوشهچینها» افراط جامعه مصرفگرا را به شیوه خود به نمایش میگذارد. به کمک استعداد داستانسرایی، کنجکاوی اشباعناپذیر و آرایش مویی که همیشه شبیه به کلاه بود، انیس واردا آگاه بود که چطور طی سالها جایگاه خود را در سینمای فرانسه حفظ کند، تا آنجا که افتخار اضطراببرانگیز ساخت فیلم ادای احترام به صد سالگی هنر هفتم («صد و یک شب») را از آن خود کرد . واردا به شیوهای صمیمانه سه فیلم خاص و ارزشمند (از جمله «ژاکوی نانتی» (۱۹۹۱)) را به ژاک دمی اختصاص داد. سال ۲۰۰۱ جایزه افتخاری سزار برای مجموعه آثارش به او اهدا شد. همچنین با برگزاری نمایشگاه و اینستالیشنها قدم به عرصه هنر مدرن نیز گذاشت. سال ۲۰۰۸ فیلمی با عنوان «سواحل انیس» ساخت که تصویرسازی سینماگر از خود است؛ فیلمی شاید تصنعی و خودنمایانه. و در مقابل در سال ۲۰۱۷ اتوبیوگرافی مستند «چهرهها، روستاها» را ساخت که فیلمی شاد و تاثیرگذار بود. از نوامبر ۲۰۱۵ تا فوریه ۲۰۱۶ مرکز پمپیدو، رویداد واردا را برگزار کرد؛ نمایشگاهی از عکسهای چاپنشده عکاس که سالها قبل در کوبا گرفته شده بود. واردا که به عنوان یکی از چهرههای اصلی موج نو شناخته میشود، میراث ارزشمندی از فیلمهای داستانی و مستند به جا گذاشته است.
او در۲۹ مارس سال ۲۰۱۹ در سن ۹۰ سالگی در پاریس درگذشت.
برگرفته از سایت www.cineclubdecaen.com، به قلم ژان-لوک لاکو (Jean–Luc Lacuve) فیلمشناس و روزنامهنگار سینمایی
منبع: ماهنامه هنروتجربه