به بهانه تولد کارگردان «من ترانه ۱۵ سال دارم»: روزی که گفتند صدرعاملی باید اعدام شود

رسول صدرعاملیسینماسینما، محمد تاجیک – ۲۲آذر ماه سالروز تولد رسول صدر عاملی از کارگردان‌های مطرح و جریان‌ساز سینمای پس از انقلاب است که با آثار خود در سه دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ در سینمای ایران تاثیرگذار بوده است.

به گزارش سینماسینما، صدرعاملی در زمان انقلاب از روزنامه نگاران مشهور روزنامه اطلاعات درزمان وقوع انقلاب بود که اگر به آرشیو روزنامه های آن زمان مراجعه کنیم نام رسول صدر عاملی نام آشنایی است . فیلمسازی که زمانی یک فیلمساز یونانی او را بهترین فیلمساز سینمای نوجوان در دنیا خوانده بود. فیلمسازی که اولین تهیه‌کننده سینمای بعد از انقلا‌ب است و چند سال قبل برنامه بزرگداشت او در جشنواره فیلم فجر برگزار ‌شد .

مهرزاد دانش :صدرعاملی ملودرام را به سینمای ایران تزریق کرد

مهرزاد دانش منتقد سینما در سال ۹۰ در یادداشتی در شرق می نویسد :رسول صدرعاملی در دو مقطع، کار بزرگی در سینمای ایران انجام داد. اولین تاثیر او این بود که در دهه ۶۰ با فیلم‌هایی مثل «رهایی» و «گل‌های داوودی» مایه‌هایی از ملودرام را به سینمای ایران تزریق کرد. البته شاید به عنوان یک منتقد یا از نگاه انتقادی، بتوان ایرادهایی از این فیلم‌ها گرفت اما در نگاه کلی و به عنوان یک جریان باید به آثار صدرعاملی در آن دوره نگاه کرد و قبول داشت که او توانست کار بزرگی انجام دهد، چون سینمای ایران فاقد زمینه‌های عاطفی و ملودرام بود که با توجه به همه محدودیت‌ها و شرایط آن سال‌ها صدرعاملی توانست این فیلم‌ها را بسازد. کار بزرگ دیگری که صدرعاملی توانست انجام دهد به سه‌گانه‌هایش مربوط می‌شود. او با ساخت فیلم‌های «من ترانه ۱۵ سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا» و «دختری با کفش‌های کتانی» که در مورد دختران نوجوان بود، به خوبی مسایلی درباره نوجوانان مطرح کرد، زیرا در مناسبات اجتماعی، سن بلوغ به ویژه در مورد دختران کمتر بازتاب دارد. با این همه صدرعاملی با هوشمندی معضلات این قشر را مطرح کرد.

درباره رسول صدرعاملی

رسول صدرعاملی از خانواده‌ای آمده که وجهه مذهبی پررنگی داشت. پدرش سال‌ها در مسجدی حوالی چهارصد دستگاه خیابان پیروزی به عنوان امام جماعت و معتمد محل شناخته می‌شد.او در این خانواده با انتخاب فیلم‌سازی راه خود را رفت. ابتدا در روزنامه اطلاعات به عنوان خبرنگار کار خود را آغاز کرد. با اوج‌گیری انقلاب در پاییز ۵۷ به نوفل‌لوشاتو رفت و همراه با بسیاری از خبرنگاران دیگر از سراسر جهان، احوالات آن روز رهبر انقلاب ایران را منعکس کرد. او با همان هواپیمای امام در ۱۲بهمن ۵۷ به ایران بازگشت و کار خود را پی گرفت. ماجراهای آن روزهای نوفل‌لوشاتو و افرادی که در آنجا بودند را سال‌ها بعد در سریالی با نام «خاطرات یک خبرنگار» ساخت. خودش دراین باره گفته است: «انگیزه‌ام از ساخت این سریال، دیدن آدم‌هایی بود که در آن زمان همسن بودیم. دوست داشتم ببینم آن خبرنگاران، بیست سال بعد از واقعه نوفل‌لوشاتو کجایند و چه می‌کنند. عجیب بود، هر کدام از آنها برای خودشان کسی شده بودند؛ یکی شده بود سردبیر لوموند، دیگری مدیر دو شبکه تلویزیونی در فرانسه، بعدی کارش فقط این بود که روزی یک ستون مطلب در سایت‌های اینترنتی بنویسد و شاهانه زندگی کند. اما من بعد از سی سال فقط یک فیلم‌بسازم .(بخشهایی ازیک  مصاحبه  ،همزمان با برگزاری برنامه بزرگداشت او  در جشنواره فجرچند سال پیش)

در آرزوی روزنامه نگار شدن

صدرعاملی به گفته خودش از روزی که خودش را شناخته روزنامه را می شناخته و آرزو می‌کرده که روزی یک خبرنگار و روزنامه نگار بشود. او درسال آخر دبیرستان به روزنامه اطلاعات معرفی می شود و همزمان با اطلاعات هفتگی نیز همکاری می‌کرد..
کارگردان فیلمهای مطرحی چون ” من ترانه ۱۵سال دارم ” و”دختری باکفشهای کتانی “زمانی با حضور دریک برنامه تلویزیونی بااشاره به اینکه قبل از انقلاب هیچ وقت به طور جدی به سینما فکر نمی‌کرده، گفته بود: آن قدر شوق روزنامه‌نگاری داشتم که سینما برایم جدی نبود و اهمیت نداشت. در واقع من از گزارش مطبوعاتی به سینما رسیدیم و با مصاحبه‌ای که از فرار سه سرباز ۱۷ شهریور به دستم رسید، فیلم «خونبارش» را ساختم…

بهت‌زده درخیابان

رسول صدر عاملی از دوران انقلاب خاطرات بسیاری داشته که به گفته خودش عمیقا بر زندگی او تاثیرگذاشته است . خود اودرباره روز ۱۷شهریور گفته است :
در روز ۱۷شهریور دوستی به اسم احمد سمیعی داشتم که با هم مجروحان را با یک موتور به درمانگاه بهادری در خیابان کرمان می رساندیم . احمد موتور را می برد و من عقب می نشستم و فرد مجروح را نگه می داشتم .بار سوم یا چهارمی که مجروح بردیم ، آنجا اعلام کردند که به شدت به خون احتیاج دارند . من ماندم که خون بدهم و احمد رفت که مجروح بیاورد که دیگر برنگشت. من تا مدتها بهت زده بودم و نمی توانستم بر خودم مسلط شوم. صدر عاملی درزمان انقلاب و همزمان با حضور امام خمینی (ره )در فرانسه ،دراین کشور حضور داشت .خود او دراین باره گفته :من در مون پلیه درجنوب فرانسه بودم که تا پاریس هفت ساعت با قطار راه بود. قبلا با آقای صالحیار سردبیر اطلاعات صحبت کرده بودم و با اصرار ایشان قرار شد که به پاریس بروم. خلاصه در اتاقم را قفل کردم و راه افتادم. حضرت امام ابتدا مدتی در پاریس در طبقه هفتم یک مجتمع آپارتمانی اقامت داشتند و کسانی که می آمدند اذیت می شدند . امام گفتند جایی تدارک دیده شود که مردم راحت باشند و ضمنا جای خلوتی هم باشد. به این ترتیب قرار شد که به نوفل لوشاتو بروند.
در اتاقم را بستم و آمدم پایین و خودم را رساندم به پاریس و همانجا بودم تا وقتی که امام رفتند نوفل لوشاتو و من هم راه افتادم و رفتم .
حس اولیه من این بود که می خواستم به هر قیمتی آنجا باشم و خیلی ها مخالفت می کردند . طبیعی هم بود ، چون جای زیادی نداشتند.

قلب تپنده تمام اخبار جهان

صدر عاملی درادامه صحبتهای خود می گوید :من چنان مات و محو شرایط بودم که باور کنید تا مدتها متوجه نمی شدم چه خبر است . یک مرد انقلابی به جایی آمده بود که قرار بودهیچ نوع همراهی و همکاری با او نشود ،غافل از این که آن دهکده کوچک ، قلب تپنده تمام اخبار جهان خواهد شد . تمام خبرگزاریهای بزرگ دنیا در آنجا نماینده داشتند . کلاس خبرنگاری بود.

تلاش کم‌نظیر برای ماندن

خبر نگار سابق روزنامه اطلاعات وفیلمساز مطرح امروز سینمای ایران تلاش کم نظیری برای ماندن پیش امام (ره )داشت .صدر عاملی دراین باره گفته :آغاز فصل زمستان بود . هر روز ساعت نه و ده صبح یک اتوبوس از پاریس ایرانیها را می آورد نوفل لوشاتو و ساعت چهار بعد از ظهر برمی گشت و دیگر به هیچ وجه وسیله ای برای رفتن نبود . هر چه به من گفتند برو، نرفتم و همان جا در کوچه در مقابل اقامتگاه امام روبروی پنجره ایشان ماندم . عصر شد غروب و غروب شد شب و شب شد نصف شب. هوا بسیار سرد بود و من داشتم می لرزیدم ، ولی از سرجایم تکان نخوردم .
ساعت دو بعد از نیمه شب بود که پرده پنجره اتاق حضرت امام تکان خورد و چند دقیقه بعد یک نفر آمد و برایم پتو آورد و خلاصه من رفتم داخل اقامتگاه امام و ماندگار شدم.

هدف عالی امام خمینی (ره )

به نظر رسول صدر عاملی امام و همه مردان بزرگ تاریخ ، همه زندگی و هستیشان متمرکز بر هدفی عالی است . درمورد امام ، این هدف فقط رضایت خدا بود و بس. ایشان فقط به ادای تکلیف فکر می کردند و لذا همه حواسشان متوجه این بود که در این راه ، هیچ امری از نگاهشان پنهان نماند . خاطر آسوده و ذهن بدون اضطراب متعلق به انسانی است که تکلیفش با خود و زندگیش روشن است ، وظایفی را که احساس می کند بر دوش اوست و نتیجه را نیز با یک توکل محض به خدا واگذار می کند . وقتی نگران و مضطرب نباشی و خاطر آسوده داشته باشی ، جزئیات را هم متوجه می شوی و از کنار هیچ موضوعی بی تفاوت نمی گذری.

خسرو شکیبایی : صدر عاملی را از سال ۵۰ می‌شناسم

در فیلم بزرگداشت رسول صدرعاملی که چند سال پیش در جشنواره فیلم شهر نمایش داده شد  ،صحنه هایی مربوط به برگزاری جشن تولد رسول صدر عاملی در فیلم شب نیز نشان داده می شود . مرحوم شکیبایی درباره صدر عاملی می گوید :من آقای صدر عاملی رااز سال ۵۰می شناسم و متاسفانه دراین مدت نتوانستم خدمتش کار کنم .  در همین فیلم ماجرای کیک مالیدن شکیبایی برروی صورت رسول صدر عاملی نیز نمایش داده می شود .مرحوم شکیبایی پیش از این شوخی وشیطنت جالبش می گوید : ما چون داریم یک فیلم خوب کار می کنیم برای اینکه خاطره خوبی از سینما داشته باشیم (و درادامه کیک رابه صورت صدر عاملی می مالدو…)

رسول صدر عاملی :وظیفه سینمای اجتماعی است که سیاه نمایی کند

رسول صدرعاملی درهمین فیلم در اظهاراتی می گوید : من فیلمساز شدم ولی بااین مردم فیلم ساختم . سینمای اجتماعی قصه هایش رااز مردم می گیرد .به گفته این کار گردان مطرح سینما :اصلا وظیفه سینمای اجتماعی این است که سیاه نمایی بکند و حتی در آرمانی ترین جوامع بگردد و یک لکه لوچک پیدا کرده وآن را بزرگ نمایی کند تا همه آن را ببینند و جامعه روز به روز مطلوب تر شود.

روزنامه نگاری از همان اول به آدم یاد می دهد که کمتر محافظه کار باشد

صدر عاملی در مصاحبه ای زمان اکران فیلم کفشهایی با کتانی  بااشاره به سر گردانی تداعی در فیلم دختری با کفشهای کتانی می گوید :پرسه زدنها ،به اطراف نگاه کردنها ،اضطراب ،نگرانی ،ترس از پشت سر ،ترس از روبرو ،ترس از هر چهارسو ….اینها همه چیزهایی هستند که همه ما حس می کنیم .فقط کافی است که تامل بیشتری کنیم و اینکه چه جوری است که روز به روز افراد بیشتری دارند بیشتر می شوند ؟صدر عاملی در پاسخ به سوالی که می پرسد آیا روز نامه نگاری باعث این همه دل و جرات شده است با ذکر مقدماتی می گوید :آدم باید روزنامه نگار باشد تا دل به دریا بزند و بتواند جلو برود و بعضی چیز ها برایش مهم نباشد .روزنامه نگاری از همان اول به آدم یاد می دهد که کمتر محافظه کار باشد …. وبه چیزی که فکر می کند باید گفته شود اعتقاد دارد .

کیارستمی حساسیت‌های اجتماعی خیلی خوبی دارد

صدر عاملی در گفت وگوی دیگری  با جواد طوسی در شماره ۷۵  دنیای تصویر می گوید : به نظرم از ۲خرداد به بعد آحاد جامعه به ویژه جوانان و نوجوانان سعی می کنند که بیشتر فکر کنند حالا نسلی بزرگتر شده است که دیگر در آن یک دختر ۱۵- ۱۶ ساله آن تلخی تجربه های من و شما از جنگ را ندارد و خودش دارد آگاهتر به مسائل نگاه می کند . مسائلی که چون بغض در گلوی او گیر کرده است و هیچ وقت نتوانسته آنها را مطرح کند .به نظر من کیارستمی حساسیتهای اجتماعی خیلی خوبی دارد و حالا اگر هم از آن استفاده نمی کند و ترفند می زند این یک کار حساب شده است . یعنی اودر فیلمی مثل کلوزاپ که از حیث تلفیق واقعیت وغیر واقعیت و بیرون آوردن یک حرف مهم اجتماعی از دل یک جریان اجتماعی بهترین فیلم او محسوب می شود ،می تواند با توجه خاصی به قضیه بدل مخملباف بپردازد و براین نکته مهم تاکید کند که در وضعیت فعلی اجتماع  ما آدمها جای خودشان نیستند و اصلا نمی خواهند جای خودشان باشند و این مهمترین خصیصه ای بود که جامعه در آن دوران داشت .

انتقاد کیهان از دختری باکفشهای کتانی

در زمان اکران فیلم دختری….کیهان به قلم شهاب اسفندیاری مطلبی درباره فیلم دختری باکفشهای کتانی می نویسد :دختری با کفشهای کتانی با وجود داستان وسوژه مناسبی که برخوردار است دچار ضعف و مشکلات جدی در فهم وپرداخت سینمایی است .ضعف شدید فیلمنامه از نظر سطحی بودن و شخصیت پردازی و عدم خلق کامل شخصیتها ی اصلی کاملا مشهود بود .

البته بازیگری ضعیف نقش اول تازه کار فیلم هم براین مشکل می افزاید .گذشته از ضعفهای فیلم در حوزه فیلمنامه بازیگری وبه خصوص موسیقی نازل و ابتدایی آن در روند داستان فیلم یک نقص قابل توجه دارد …با این که چهره ای معصومانه از تداعی ،تصویر می شود اما در طول آن هم وقایع تلخ حتی یکبار هم به خدا روی نمی آورد و حتی شکایتی هم به او نمی کند .

کتانی نشانه چه چیزی است ؟

رسول صدر عاملی در  بخشهایی از گفت وگوبا  زهرا حاج محمدی درروزنامه عصر آزادگان می گوید :ماموران پلیس ساواک وقتی تورا با کتانی می دیدند می فهمیدند که بباید تورا بگیرندو توهم باید فرار می کردی و بهترین کفش کتانی بود .حالا بعد از ۲۵ سال دیگر عوض شده .حالا کتانی نماد نشاط شادی هیجان نوجوانان وجوانان است .

این نسل قبل از اینکه به آزادی ها برسد از کمترین حقوق اولیه اش محروم است ما دلمان نباید به بچه هایی خوش باشد که در چند المپیاد مدال می آورند . ما بایک جمعیت ۲۰میلیونی دانش آموزی مواجه هستیم که درگیر فاجعه است واز آزادی هایش محروم….

مهرجویی :خیلی سعی کردیم که دختری باکفشهای کتانی را به عنوان بهترین فیلم انتخاب کنیم

در همان زمانی که فیلم دختری با کفشهای کتانی ساخته شد این فیلم به جشنواره معتبر قاهره راه یافت . در این جشنواره جایزه بهترین بازیگر به پگاه آهنگرانی می رسد که جایزه بسیار مهمی محسوب می شود آن هم برای بازیگری که تازه در نخستین فیلمش بازی کرده است.روزنامه های مصری الحیات ،الاهرام ،العالم ،الجمهوریه ،المسائل و… تیترها و عکسهای بسیار جذابی از موفقیت پگاه در جشنواره زده اند .در این جشنواره داریوش مهرجویی به عنوان داور حضور داشت . او درباره فیلم دختری با کفشهای کتانی در مصاحبه ای با روزنامه اصلاح طلب بیان  به مدیر مسئولی علی اکبر محتشمی پور در آن سالها می گوید :خیلی سعی کردیم که این فیلم را به عنوان بهترین فیلم انتخاب کنیم ولی این مسئله از جانب هیات داوران قابل درک نبود .آنها نمی توانستند شرایط اجتماعی ایران را به خوبی بفهمند .

چرا گلشفته فراهانی در فیلم دختری باکفشهای کتانی بازی نکرد؟

بولتن جشنواره فیلم اصفهان نیزدر زمان حضور فیلم دختری باکفشهای کتانی  اظهاراتی از صدر عاملی نقل قول می کند که او دراین اظهارات می گوید :در فیلم دختری با کفشهای کتانی به سراغ بازیگر فیلم درخت گلابی رفتم . وقتی مدیر تولید ما با پدر گلشیفته فراهانی دراین باره حرف زد فراهانی معتقد بود که ذهن دخترش به هم ریخته و اگر اجازه دهد که بلافاصله فیلم دیگری را آغاز کند حتما لطمه های زیادی به درس وزندگی او وارد می شود و موافقت نکرد.

روزی که مرضیه برومند صدرعاملی را با مخملباف مقایسه کرد

جالب است بدانید به نوشته روزنامه عصر آزادگان در جشنواره فیلم کودک اصفهان در آن سال ،در یک نشستی مرضیه برومند در سخنانی با اطلاق صفت جسورانه به فیلم دختری با کفشهای کتانی مخالفت کرده وبا مقایسه صدر عاملی و مخملباف می گوید :فیلمسازانی مانند مخلباف (برومند تلویحا صدر عاملی راهم مورد خطاب قرار می دهد )خود در اوایل انقلاب ایجاد کننده فضای بسته بودند واینک با ساختن فیلمهایی می خواهند خودرا پدید آورنده فضای آزاد نشان دهند که این امر در مقایسه با اعمال گذشته شان منافات دارد .پس از اظهارات برومند یکی از نویسندگان مطبوعات با اعتراض به مقایسه مخملباف با صدر عاملی  می گوید :مخملباف جزو بدنه سینمای ایران نیست ولی صدر عاملی جزو بدنه سینمای ایران است .

زائران حرم امام رضا (ع )به روایت صدرعاملی

فیلم هر شب تنهایی از ساخته های رسول صدر عاملی که چند سال پیش  بر پرده سینماهای تهران وشهرستانها قرار داشت  فیلمی درباره زائران حرم امام رضا (ع) است .

هم فیلم ببینید وهم زیارت کنید

عموم منتقدان سینمای ایران به استقبال از این ساخته رسول صدر عاملی رفته اند .منتقدی درباره هرشب تنهایی نوشته :نکته جالب توجه این‌که صدرعاملی و گروه سازنده‌اش از زوایای مختلف حرم هنرمندانه استفاده کرده‌اند تا تصاویر زیبا و بدیعی خلق کنند. تماشای فیلم هر شب تنهایی در واقع مصداق یک تیر با ۲نشان زدن است؛ چون هم فیلم می‌بینید و هم زیارت می‌کنید.

بردل می‌نشیند

منتقددیگری نیز درباره فیلم صدر عاملی گفته :هر شب تنهایی» در مسیر فیلم‌سازی «رسول صدرعاملی» که در مسیر رویدادهای جاری اجتماع حرکت می‌کند، فیلمی پذیرفتنی است و فیلمی که از دل برآید بر دل می‌نشیند.

ناامیدی گیجی وسرگردانی

شخصیت اصلی فیلم هرشب تنهایی عطیه با بازی لیلا حاتمی شخصیتی پیچیده و چندبعدی است؛ زنی که به گفته دکترها بیشتر از چند ماه زنده نیست و یکباره با احساس عمیقی از ناامیدی، گیجی و سرگردانی، انگار گم شده. عطیه به پیشنهاد و خواست شوهرش به مشهد آمده تا یک روز آنجا باشد و نمی خواهد حتی بیشتر از یک روز بماند. عطیه زنی مدرن و امروزی و نویسنده و گوینده رادیو است، و حالا یکپارچه ترس خورده و گیج با ورود به مشهد انگار سفر جدیدی را در خودش شروع می کند. انتخاب چنین کاراکتری که دور از قاعده های تکراری است، به علاوه عناصر دیگر فیلم باعث می شود مخاطبان مختلفی با فیلم ارتباط برقرار کنند.

برزخ ریاو سوء تفاهم

خود آقای صدر عاملی در باره ساخت فیلمهایی چون “شب ” وهرشب تنهایی گفته است .سال‌ها بود که در پی نوشتن فیلم‌نامه‌ای بودم که مفهوم «زائر» را به معنای عام آن مورد بررسی قرار دهد و البته نزدیک‌شدن به این موضوع امری بسیار مشکل بود، چراکه ممکن بود به ریا متهم شوم و یا سوء‌تفاهم ایجاد شود و این مسایل پرداختن به این موضوع را بسیار دشوارتر ساخته بود.
کارگردان فیلمهای شب وهرشب تنهایی ادامه داده: نزدیک به سه سال پیش در صحبتی که با اصغر فرهادی داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که باید این بحث را مطرح کرد و در پی آن‌ بودیم که این موضوع را در بیش از سه فیلم بررسی کنیم، اما اصغر فرهادی گفت که نمی‌دانم این طرح در تصویر چگونه خواهد شد و واقعا هم همین‌طور بود که فیلم «شب» در جشنواره قبلی خیلی دیده نشد، اما «هر شب تنهایی» از وضعیت بهتری برخوردار شد و در جشنواره‌های مختلفی که شرکت داشت، گاه نقدهایی درباره آن نوشته شد که برای خودم هم حیرت‌انگیز بود.

فیلمی درباره ۱۷میلیون زائر

موضوع زائران حرم امام رضا (ع )موضوعی است که به گفته رسول صدر عاملی کسی تاکنون سراغ این مضمون نرفته است درحالی که در سال ۱۵ تا ۱۷ میلیون زائر به مشهد می‌رود که به این جامعه تعلق دارند و متأسفانه سینمای روشنفکر ما سراغ این موضوع نرفته بود.
صدرعاملی آن طور که خودش عنوان کرده به خاطر ساخت دو فیلم شب وهرشب تنهایی درباره زائران حرم امام رضا (ع ) بارها از همه‌جا متهم شده که فیلم سفارشی ساخته است درحالی‌که این فیلم به گفته خودش دلی بودو براساس اعتقاداتش آن را ساخته است ..
گروه فیلمبرداری فیلمهای شب وهرشب تنهایی در واقع اولین گروهی بودند که توانستند در حرم فیلم‌برداری کنند . گروه فیلمبرداری بعد از این‌که یک ماه در بیرون کار کردند توانستند دست اندرکاران مدیریت حرم امام رضا (ع )را جلب کرده وبه داخل بروند .اگرچه با توجه به این‌که از انتظامات آستان قدس رضوی اجازه کار صادر شده بود، اما هریک از خادمین برای خود قوانینی داشتند و بعضی‌ها همکاری و بعضی‌ها در تقابل با گروه فیلمبرداری بودند.

صدرعاملی اعدام باید گردد

جالب است بدانید کارگردان «من ترانه ۱۵ سال دارم» در بخشی از یک نشست با حضور تماشاگران عنوان کرده : تمام فیلم‌های من بدون استثنا سرآغاز یک جریان فیلمسازی در سی ساله‌ی اخیر بوده‌اند. مثلا فیلم «رهایی» که توقیف شد به نوعی سرآغاز فیلم‌های جنگی بود وحتی بعدها در قالب مصاحبه‌ای هشت صفحه‌ای در سروش، عده‌ای گفتند که برای ساختن آن فیلم باید مرا اعدام کنند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 35233 و در روز دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵ ساعت 00:50:41
2024 copyright.