محمد تاجیک_زندگی و دیگر هیچ …ساخته عباس کیارستمی از جمله فیلم هایی بود که دیشب در برنامه مرور آثار کیارستمی در خانه هنرمندان نمایش داده شد.
به گزارش سینما سینما ،عباس کیارستمی فیلم “زندگی و دیگر هیچ…” را در سال ۷۰ با فاصله ای اندک از وقوع فاجعه زلزله رودبار و منجیل در این منطقه ساخت که یکی از تاثیرگذارترین و موفق ترین آثار این فیلمساز مولف سینمای ایران محسوب می شود و نگاهی انسانی و متفاوت به این واقعه دارد. فاجعه زلزله رودبار و منجیل که اثرات سوء آن به استان های مجاور نیز کشیده شده بود در شامگاه سی و یکمین روز خرداد ۶۹ به وقوع پیوست و جان بیش از ۵۰ هزار تن از هموطنان عزیزمان را گرفت. سه روز پس از زلزله خرداد ۱۳۶۹ در استان گیلان، پدر و پسری از تهران به منطقه زلزله زده و به جستجوی بابک و احمد احمدپور بازیگران فیلم خانه دوست کجاست؟ میروند. به دلیل راه بندان مجبور میشوند راههای فرعی مختلفی را برای رسیدن به روستای کوکر، محل زندگی پسربچهها طی کنند. پدر و پسر، احمد پورها را تا پایان فیلم نمی بینند اما خبرهایی از سلامت آنها میگیرند.
ماجرای اختلاف کیارستمی با حسین علیزاده
سالها پیش حسین علیزاده موسیقی فیلم زندگی ودیگر هیچ را می سازد ولی به گفته علیزاده در گفت وگویی با جواد طوسی در ماهنامه فیلم بعد دوتایی به دلیل یک لج بازی کودکانه به نتیجه نمی رسند علیزاده دراین مصاحبه می گوید من موسیقی فیلم را می خواستم پس بگیرم واو پس داد بعدا خودم آن را با عنوان آوای مهر منتشر کردم اول همه چیز خیلی خوب پیش رفت و با عشق طی دوهفته موسیقی را ساختم و اصلا بحث مالی هم مطرح نبود.فقط من نمی خواستم طرفم در قرار دادکانون پرورش فکری باشد.به گفته علیزاده در فیلمهای کیارستمی چیزی که بلاتکلیف است موسیقی است آقای کیارستمی متوجه نیست که در تصویرهایش چه قدر موسیقی نهفته است پس دست به دامان موسیقی های دیگر می شود واصلا از اساس آن را حذف می کند.به اعتقاد علیزاده در فیلمهای کیارستمی موسیقی حذف شده است همانطور که بقیه قواعد کلاسیک نیز در کارهایش حذف شده است .
به اعتقاد این آهنگساز آقای کیارستمی کلا نگاه خاصی به موسیقی نداشتند یا اینقدر نگاه خاص داشتند که خودشان را با هیچ موسیقی نتوانستند تطبیق دهند .البته از نظر علیزاده کیارستمی فیلمساز با هوش و ذکاوتی است ولی درزمینه موسیقی او اعتقاد نداردکه همیشه این هوش را به خرج داده است .شاید او از دید سینمایی دلایل خودش را داشته باشد اما علیزاده می گوید خوداو هم درموقعیت تماشاگر دلایل خودش را دارم .به نظر علیزاده آقای کیارستمی نمی تواند ادعا کند همانقدر که پایه های ادبیات وشعر را می شناسد موسیقی را هم می شناسد .
بررسی “زندگی و دیگر هیچ” در یک کتاب آلمانی
کتابی به نام “سهگانهای به یگانه” چندسال پیش به زبان آلمانی منتشر شد،این کتاب کاوشی پردامنه در سینمای عباس کیارستمی است، و تلاش میکرد شناخت تازهای از آثار این سینماگر بر پایهی میراث شعر فارسی ارائه دهد.نویسنده این کتاب روند تکوین “سینمای شعر” در فیلمهای کیارستمی را از رهگذر بررسی سه فیلم به هم پیوستهی این سینماگر بررسی میکند: خانۀ دوست کجاست؟ (۱۳۶۷)، زندگی ادامه دارد یا “زندگی و دیگر هیچ” (۱۳۷۱) و زیر درختان زیتون (۱۳۷۳). سه فیلمی که با وجود ساختار داستانی و شکلی مستقل، از درون به هم گره خوردهاند، و با هم یک سهگانه (تریلوژی) میسازند، که ستایش زندگی مضمون مشترک آنهاست.
زندگی ودیگر هیچ ،در ادامه خانه دوست کجاست؟
نویسنده این کتاب درادامه می نویسد :در “خانه دوست کجاست؟” پسزمینهی ادبی یا شعری فیلم نمایان است. عنوان فیلم برگرفته از شعری از سهراب سپهری است، و فیلم داستانی ساده را به شیوهای یک خطی و سرراست روایت میکند. پسربچهای به دنبال خانهی دوست همکلاس خود میگردد تا دفترچهی مشق او را به دستش برساند. به نظر نویسنده در این فیلم هم داستان و هم شیوهی روایت به ادبیات وابسته است، و فیلم در اساس به دستمایهی ادبی خود وفادار مانده.
بیان فیلم چگونه است ؟
دومین فیلم به نام “زندگی و دیگر هیچ” باز هم به روایت سنتی تکیه دارد، اما از قالب یا سبک روایت مستقیم و یک خطی فاصله میگیرد. بیان فیلم درست مانند میراث شعر فارسی، ناهمگون و چندگانه است. در این فیلم نه بیان ادبی، بلکه بیشتر میراث شعر فارسی جلوهگر است، که با بیان غیرمستقیم (مجاز) و تأمل عارفانه شناخته میشود.
برآمده از نوعی عرفان مدرن
به نوشته نویسنده این کتاب :دوربین کیارستمی با سفر به فضای فیلم اول (خانه) نوعی سیر و سلوک عارفانه را تداعی میکند. این نگاه به روایت ادبی چیزی وامدار نیست، بلکه به نگرش عرفانی گرایش دارد. نویسنده تأکید میکند: «زبان سینمایی کیارستمی تنها بر سبک شاعرانه استوار نیست، بلکه بر جهانبینی عرفانی نیز تکیه دارد.» نویسنده به درستی بر سرشت مدرن این “عرفان” و تفاوتهای آن با “عرفان سنتی” تأکید میکند، و در فصل اول کتاب تحول نگرش عرفانی را با ذکر نمونههایی از شعر فارسی نشان میدهد. پیام زمینی فیلم که زندگی دنیوی را میستاید، برآمده از نوعی “عرفان مدرن” است، هرچند که در اصل در دهریمذهبی و رندیگری ریشه دارد.