مرجانه گلچین – متاسفانه من همه کارهای خانم ثریا حکمت را ندیدهام؛ اما میدانم در یک دورهای هم در سینما و هم در تلویزیون خیلی فعال بودند و نقشهای ماندگاری را از خود به جا گذاشتند. درگذشت ایشان را هم به خانواده محترمشان و هم به جامعه هنری تسلیت میگویم. تا جایی که اطلاع داشتم این اواخر وضعیت مالی و معیشتی خوبی نداشتند. مانند بسیاری از هنرمندان که زمانی پرکار هستند و در کارنامه کاری خود آثار متفاوت و هنری بسیاری ارایه میکنند اما بنا بر دلایلی از جایی به بعد دیگر از آنها استفاده نمیشود و از جامعه هنری کنار گذاشته میشوند و به اجبار گوشه عزلت میگزینند، در حالی که همانند دیگران وقتی پا به سن میگذارند نیاز دارند دیده شوند و مورد توجه باشند اما در چنین غربتی جانشان را از دست میدهند.
وقتی این اتفاقات را میبینم برای خودم و آنهایی که هنوز در این عرصه فعالیت میکنند نگران میشوم، چراکه ممکن است چنین سرنوشتی در انتظار ما هم باشد. وضعیت خیلی غمانگیزی است؛ تنها وقتی بازیگری فعالیت میکند و انرژی دارد به یاد او باشیم و وقتی درگیر بیماری و مشکلات مالی شد فراموشش کنیم. این اتفاق برای دخترعموی من نادیا گلچین نیز رخ داد. وقتی به بیماری کلیه دچار شد به دلیل هزینههای سنگین بیماری تمام زندگیاش را فروخت. هرچند مرگ باعزتی داشت و هرگز دستش را جلوی کسی دراز نکرد و مثل همیشه با تلاش خودش به درمان ادامه داد. با دیدن چنین اتفاقهایی برای هنرمندان متاثر و از مسوولانی که باید به وضعیت معیشتی هنرمندان توجه کنند ناامید میشوم. من به عنوان بازیگر در میانسالی هستم و همین آینده پیش روی هر کدام از ما میتواند باشد. همه ما بازیگران، از خانه سینما به عنوان نهادی که میتوانیم به آن رجوع کنیم انتظار داریم. در ارتباط با حق مسکن و حقوق مستمری بازیگرانی که دیگر در عرصه بازیگری فعال نیستند تاکنون صحبتهای زیادی شده اما عمق فاجعه خیلی زیاد است. تازه از سنی به بعد بیماری و مشکلات آغاز میشود. باید مدام برای بررسی و پیشگیری به پزشک مراجعه کرد اما به دلیل هزینههای بالا خیلی از همکاران ما نمیتوانند برای معاینههای پیشگیری به پزشک مراجعه کنند و وقتی از بیماری خود مطلع میشوند که کار از کار گذشته است. اگر خدماتی از طرف خانه سینما ارایه شود و از طرف دولت حمایت شویم میتوانیم از بسیاری مشکلات پیشگیری کنیم.
از طرف دیگر حرفه ما بهگونهای است که به دلیل شرایط کاری اغلب از تغذیه مناسب و به موقعی برخوردار نیستیم که همین در آینده زمینهساز مشکلات بسیاری میشود. چرخهای است که هر اندازه هم درباره آن صحبت کنیم حق مطلب درباره عمق فاجعه ادا نمیشود. چرخه معیوبی که خیلی وسیع و زنجیرهای آن به هم متصل است. حالمان خوب نیست و اوضاع جامعه هنری تاسفبرانگیز است. چند روز پیش از طریق شبکههای مجازی مطلع شدم خانم ثریا حکمت در کما به سر میبرد و امروز شنیدم فوت کردهاند. مثل همیشه مراسمی برای او گرفته میشود و دستهگلها است که میفرستند اما پس از هفتم همه دوباره فراموش میکنند که چه چیزی بر این هنرمند گذشته است. چرا فقط به فکر مردهها هستیم و تا زندهایم قدر هنرمندان را نمیدانیم؟ به تغییر این وضعیت خوشبین نیستم. خبرهای بد و بدتر مدام شنیده میشود. از طرف دیگر تولیدات سینمایی و تلویزیونی بسیار محدود است. از همکاران که سراغی میگیریم یکی دو سال و یکی سه سالی میشود که بیکار است! بیکاری آن هم با چنین وضعیت اقتصادی و هزینههای سرسامآور زندگی فاجعه است. در چنین شرایطی فقط آرزو میکنم هیچکس گرفتار بیماری و مشکل نشود؛ چراکه امیدی به چارهاندیشیدن برای هنرمندان ندارم.
منبع: روزنامه اعتماد