سینماسینما، حانیه قزوینی
پنج هفته از برخی اعتراضات اجتماعی با موضوع زنان و حقوق آنها در ایران میگذرد و کم و بیش متخصصان رشتههای مختلف علوم انسانی، به نحوی تحلیل و راه حل خود را درباره آن بیان کردهاند؛ اما یکی از رشتههایی که دانش آموختگان آن به رغم تاثیر رشتهشان بر وضعیت امروز، سکوت را بر هر چیز دیگری اولویت دادهاند، اهل تاریخاند. امروز یکی از انتظارات جامعه از تاریخ در جایگاه علم این است که چرا از حالت انفعال خارج نشده و در برابر سوالاتی مانند علت و ریشه این اعتراضات در لابهلای صفحات تاریخ و اینکه شباهت آن با دیگر وقایع چیست و بر اساس تجربه تاریخی اکنون از چه راه حلی برای کنترل و کاهش بحران باید استفاده کرد؟
اما در کنار سکوت تاریخیها، اهالی هنر، بخش دیگری در جامعهاند که همواره در مسائل اجتماعی پیشرو بودهاند و در سالهای اخیر با ساخت فیلم و سریالهایی بر بستر تاریخ، نکات و پیامهای مهمی را گوشزد کردهاند. در جدیدترین نمونه از حدود ۱۲ هفته پیش، سریال « شبکه مخفی زنان» در شبکه نمایش خانگی به مخاطبان عرضه و بعد از پخش قسمت دوازدهم، ادامه آن به فصل بعدی این سریال موکول شده است. این سریال تاریخی به نویسندگی محمد رحمانیان و محسن قرائی و کارگردانی افشین هاشمی حرفهای مهمی برای گفتن داشت.
سریال شبکه مخفی زنان، با زبان و نگاهی طنز، برخاسته از تاریخ اجتماعی یا تاریخ مردم، کوشش دارد به دور از دستهبندیهای سیاسی، آنچه جامعه ایرانی و مشاهیر فرهنگی و اجتماعی و هنری آن در اوایل سده معاصر گذراندهاند، به صورت اجمالی در قاب تصویر به نمایش درآورد. البته روشن است که با جزئینگری میتوان ایرادات تاریخی بسیاری از این اثر گرفت؛ اما فیلم و سریال تاریخی به دلیل محدودیتهای هنری و داستانی، لزومی بر بیان عینی تاریخ ندارند و با توجه به فضای کار خود میتوانند تغییراتی در محتوای تاریخی داستان اعمال کنند.
نکته حائز اهمیت در این سریال، توجه به جایگاه و وضعیت زنان ایرانی و کوشش آنها برای خروج از انزوا و دیده شدن استعدادها و تواناییهای علمی و فرهنگی و هنری و اجتماعی آنان است. جایگاهی که نه امروز که از دیرباز مطلوب نبوده است. در این سریال که در تیتراژ ابتدایی و پایانی خود نیز تاریخ را رها نکرده است و هر بخش از دستاندرکاران آن را با صفتی برگرفته از تاریخ معرفی میکند، همۀ گروههای اجتماعی زنان را کم و بیش میتوان مشاهده نمود.
در سکانسهای مربوط به مصاحبه میرزا محمود زنبورکچی(سیامک انصاری) و دلبرجان( لیلا حاتمی) با داوطلبان انجمن زنان، شاهد حضور زنانی از طیفهای مختلف از سنتی محض تا مدرن و هنرمند هستیم که یک چیز در بین آنها به نظر یکسان است و آن نادیده گرفتن آنها در جامعه و کوشش برای حذف آنهاست، حذفی که بهرغم همه فشارها به مرور در حال کنار رفتن است و زنان با حفظ هویت خود سعی در تغییر مناسبات قبلی دارند که امروز هم نمونههای آن را در جامعه میتوان دید.
از جذابیتهای قابل اشاره این سریال، نامگذاری شخصیتهای داستان است که شاید با تعمدی استعاره گونه آن را انتخاب کردند. هر یک از نقشها انگار نوعی از نگاه جامعه را نمایندگی میکنند. مردان نماینده نگاه مردانه به زنان هستند، نگاهی همراه با ضعف و البته در خدمت مردان که در ادامه نگاه پدرانشان است.
جالب اینکه با وجود تغییراتی که در جامعه رخ داده و وزارت معارف وادار به مشارکت در تشکیل انجمن زنان شده، اما این وزارتخانه، میرزا محمود را برای همکاری در این کار انتخاب میکند که دچار چند همسری است و اساساً نگاه تحقیرآمیزی به دختران دارد. انگار سلطه مردانه همچنان باید در حوزه فعالیتهای اجتماعی زنان تداوم یابد.
زنان در سمت دیگر داستان در نقش زنان میرزا محمود، یعنی سلطان(شبنم مقدمی)، بلور(شقایق دهقان)، مخمل (مونا فرجاد) و شکر بانو (یلدا عباسی) هر یک نماینده سبکی از زندگی زنان ایرانی هستند که همراه با عدم اعتماد به نفس است. اما در سوی دیگر داستان نسل جدید و به تعبیری فرزندان میرزا محمود هستند که نگاهی متفاوت با مادران خود دارند. نگاهی که نشان از تفاوت نگرش نسل جدید نسبت به گذشتگان است و امروز رگههای فراوانی از آن را در جامعه شاهد هستیم.
علاوه بر اینها سریال ابعاد دیگری از جامعه ایرانی را به نمایش میگذارد، مانند نزاع همیشگی اهل قدرت با هنرمندان و محدودیتهایی که به بهانه سانسور و عدم ارائه مجوز از سوی وزارت فرهنگ در سکانسهای متعدد مواجه میشویم. در بخش دیگری از داستان نیز با مدبرالملک (مهدی هاشمی) روبهرو هستیم که نماینده قدرت و نگاه استبدادی در این سریال است، فردی که میکوشد تغییرات اجتماعی جامعه را با تشکیل انجمنی زنانه که هماهنگ با حاکمیت است، کنترل کند.
در پایان باید تصریح کرد که به نظر سکوت اهل تاریخ ادامه دار است، لکن اگر کسانی به تاریخ زنان علاقمند هستند، سریال «شبکه مخفی زنان» میتواند ذائقه آنها را ذیل ژانر تاریخی شیرین کند.