دلیل حمله زودهنگام به کارگردان «فروشنده» چیست؟/ فرهادی در سیبل

فروشندهفیلم «فروشنده» از بدو تولد و بلافاصله بعد از نخستین اکران جهانی‌اش در جشنواره جهانی فیلم کن، نه‌تنها در دریافت جوایز مهم – بهترین فیلم‌نامه و بهترین بازیگر مرد – رکورددار شد، ‌بلکه به نظر می‌رسد نخستین فیلم بلند داستانی در تاریخ سینمای ایران است که پیش از اکران عمومی، ‌منتقدانش به‌جای استقبال، به جنگش رفته‌اند!


به گزارش سینماسینما، فیلمی که هنوز مردم ایران به تماشای آن نرفته‌اند، با انواع و اقسام ادله نواخته می‌شود و هرروز این فشارها بیشتر! شاید بتوان این‌گونه تحلیل کرد که از لحظه ورود مسافران کن به تهران و برپایی جلسه مطبوعاتی عوامل اصلی با نمایندگان رسانه‌ها، تا امروز خطاب به افکار عمومی بر طبل کوبیده می‌شود که «ایهاالناس فیلم فروشنده را نبیند».
اما این پرسش مهم مطرح می‌شود که چرا و به چه دلیل منتقدان و مخالفان به مصاف «فروشنده» رفته‌اند؟ مگر اصغر فرهادی چه کرده که این‌قدر باید مورد هجمه واقع شود؟ ‌
هنوز گرمای جوایز در دستان برندگان به سردی گرایش پیدا نکرده که سؤالات حاشیه‌ای مطرح شده که سرمایه‌گذار فیلم، خواهر امیر قطر است و طرفدار گروه تروریستی داعش. بعد به پوشش و گرایش‌های فکری ترانه علیدوستی تاخته‌اند. تنها نکته مهم فیلم را وجود شهاب حسینی می‌دانستند که جایزه‌اش را به مقام شامخ حضرت مهدی (عج) تقدیم کرد که البته کاری ستودنی بود.
اما به مرور هم حوادث سینمای ایران به سمتی رفت که در کنار زبان‌های ازکام‌درآمده مخالفان، ‌شمشیرها هم از نیام بیرون آمدند. «حواشی شانزدهمین جشن حافظ» باعث شد واژه‌ای که مسعود فراستی درباره فیلم «دونده زمین» کمال تبریزی در برنامه «هفت» به کار برد، در نشریه یالثارات (ارگان رسمی حزب‌الله) در مطلبی به بهانه این جشن بر تارَک سینمای ایران فرود بیاید. البته در این مسیر هم شهاب حسینی ملقب به «دوگانه‌سوز» – به دلیل تلاش برای دریافت گرین‌کارت- معرفی شد؛ چون در دفاع از کیان سینما، از به‌کارگیری این واژه مکدر شده بود و عملکرد نویسندگان آن مطلب را نظیر رفتار گروه تروریستی «داعش» توصیف کرد. حالا برای آنها هم شهاب حسینی پروتاگونیستی بود که آنتاگونیست شد!…
اما به‌تازگی هم در خبرگزاری تسنیم مطلبی در نکوهش «فروشنده» به قلم پرویز امینی، جامعه‌شناس، به نقل از صفحه تلگرامش منتشر شده است. هرچند که ایشان متذکر شد که فیلم را دیده، اما معتقد است که جدیدترین ساخته فرهادی در مقایسه با آثار گذشته او، فیلم کم‌بنیه‌تری از نظر قصه‌پردازی، کشش‌های داستانی و گنگ از نظر مدعیات فکری است.
صرف‌نظر از اینکه یک جامعه‌شناس چقدر می‌تواند اصولی و مبتنی‌بر نظریه‌های نقد و انتقادی فیلمی را تحلیل کند، اما با وجود این به صرف اینکه فیلم‌سازی، ‌فیلمی متوسط ساخته، می‌تواند به‌طورکلی از حیز انتفاع ساقط شود؟ در این صورت تکلیف دوستان مخالف با ابراهیم حاتمی‌کیا چگونه خواهد بود که در فهرست فیلم‌هایش فیلم خوب، متوسط و بد هم دیده می‌شود؟!
نویسنده مقاله «اصغر فرهادی برای مردانگی کدام جامعه نسخه می‌پیچد؟» در سایت مشرق نیز مدعی شده «فروشنده یک نسخه برای مخاطبش می‌پیچد؛ برای مخاطبی که از طبقه اجتماعی متوسط به‌بالاست؛ مخاطبی که اهل هنر هم هست. آدم باآبرویی هم هست (آن‌قدر که حتی خجالت می‌کشد ماجرای تعرض را به پلیس بگوید). از قضا مرد هم معلم است و حتی در فیلم، تجربیات و آموزه‌هایش را منتقل می‌کند؛ آموزه‌هایی که یکی از آنها فیلم «گاو» است و حکایت استحاله عجیب «مشدحسن». نسخه‌ای که برای مرد پیچیده می‌شود این است که حتی اگر به ناموست تعرض شد، کاری نداشته باش. اگر به فکر پیداکردن متعرض باشی، اخمو می‌شوی. بی‌خواب می‌شوی. همه مسخره‌ات می‌کنند. پیدایش هم که کنی، چیزی عایدت نمی‌شود. به هر دلیلی پلیس نرو یا اعتماد نکن یا به هر دلیلی از خیرش بگذر. دست‌آخر هم اگر بخواهی کوچک‌ترین نوع انتقام را بگیری و مثلا یک پس‌گردنی به او بزنی، ممکن است اتفاقی جبران‌ناپذیر برایش بیفتد و تازه آن‌وقت همه‌و‌همه پشت‌سر شخصیت متعرض قرار خواهند گرفت؛ از مردم و مخاطبان فیلم تا همکاران مرد و حتی زنی که به او تعرض شده است».
خب پاسخ به این ادعا در بافت و ساختار فیلم قابل‌اثبات است؛ فیلمی که هنوز دیده نشده ‌و فقط نظرات شخصی را منعکس می‌کند چگونه می‌تواند باب تحلیل فیلمی را ببندد؟
و دست‌آخر هم مدیر سابق سینما؛ یعنی جواد شمقدری در باب فیلم «فروشنده» حرف‌هایی متناقض مطرح کرده است. سایت تابناک مفصل به این موضوع پرداخته است. در این گزارش آمده: «پس از موفقیت اصغر فرهادی و شهاب حسینی در جشنواره بین‌المللی کن ۲۰۱۶ و به‌دست‌آوردن جوایز بهترین سناریو و بهترین بازیگر نقش اول مرد از این رویداد سینمایی برای فیلم «فروشنده»، جواد شمقدری حمله‌ای قابل‌پیش‌بینی به این فیلم داشت که البته این موضع‌گیری‌ها از سوی چنین شخصی، بسیار عجیب بود، چون با مواضع پیشین او کاملا در تضاد است».
به گزارش «تابناک»، تعابیری که می‌خوانید، پس از موفقیت فرهادی و دریافت خرس طلای جشنواره برلین برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» مطرح شد: «به اصغر فرهادی، کارگردان این فیلم، به دلیل دریافت جوایز ارزنده در جشنواره بین‌المللی فیلم برلین تبریک می‌گویم. در طول یک سال گذشته، نقدهای بسیاری را شنیدیم و معتقدم در این زمینه، نیاز به آموزش بیشتری داریم، چراکه احساس می‌شود دچار آسیب‌های جدی هستیم. نگاه مطلق‌گرایی در حوزه نقد سینمای ایران وجود دارد که با اغراق‌گویی موضوعات را مانند یک بهمن بر سر مخاطب خود خراب می‌کند. البته سینماگران نیز باید در این حوزه آموزش ببینند. سینمای ایران برای همه ملت ایران است و امیدواریم که دوره جدیدی برای سینماگران و مسئولان آغاز شده باشد و در سال آینده با افتخارات بیشتری سینمای خود را به سمت تعالی حرکت دهیم».
اما این نوع تعابیر درباره فرهادی باز هم تکرار شد و پس از درخشش اصغر فرهادی و کسب جایزه اسکار، پیام تبریکی با چنین متنی انتشار یافت: «با موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» در اخذ اسکار، ذائقه جامعه سینمایی ایران که در جشنواره سی‌ام فجر شیرین شده بود، کامل شد. این جایزه گواهی دیگر بر آغاز فصل جدید سینمای ایران است که در قالب سازمان سینمایی به افق‌های بلندتری می‌اندیشد. قضاوت آمریکایی در مقابل فرهنگ ایرانی سر تعظیم فرود آورد و رأی‌دهندگان آکادمی اسکار در مقابل لابی صهیونیستی که بر طبل جنگ می‌کوبد، واکنش متفاوتی نشان دادند و این ترک آغاز فروپاشی استیلای لابی صهیونیستی بر جامعه و همه نهادهای آمریکایی است». همچنین در جای دیگری ادعا کرد: «زمانی که قرار بود مسئولیت سینمایی آن زمان را برعهده بگیرم، از آقای احمدی‌نژاد پرسیدم، اگر بخواهید در یک جمله من را نصیحت کنید چه می‌گویید، ایشان گفتند: برو سینمای ایران را بین‌المللی کن و من گفتم: اولین گام این است که اسکار بگیریم و او گفت: خب این کار را انجام بده و این اتفاق افتاد».
به‌هرحالت این ادعا و گفته‌ها در تاریخ باقی می‌ماند. تنها باید صبر کنیم و فیلم اکران شود. اما این سؤال به ذهن خطور می‌کند که منتقدان فیلم در چه شرایطی فیلم را دیده‌اند که علاقه‌مندان سینمای فرهادی تا امروز از این فرصت بی‌بهره‌ بودند؟!

 

منبع: شرق

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 24250 و در روز سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت 10:52:40
2024 copyright.