روزنامه خبرورزشی نوشت: سیدجواد هاشمی در خصوص علت عدم حضور احمدرضا عابدزاده در بازی ستارگان ایران و لالیگا مصاحبه کرده و گفته بود عابدزاده برای حضور در بازی ستارهها، صد میلیون تومان میخواست.
هر چند دیروز سیدجواد هاشمی این مصاحبه را تکذیب کرد و گفت هیچ حرفی علیه عابدزاده نزده، ساعتی بعد عقاب خشمگین شد و اظهار داشت سیاهلشکرهای سینما نباید در مورد او صحبت کنند. همین جمله باعث شد با عابدزاده تماس بگیریم.
احمدرضا عابدزاده در خصوص همین مسئله به خبرورزشی گفت: «من چهارشنبه شب به متلقو سفر کردم تا به کارهای مغازهام برسم. دیروز صبح هم مشکل برقی باعث شد یکی، دو وسیله مهم مغازه خراب شود و در همین گیرودار شنیدم یک نفر دربارهام صحبتی کرده است. اصولاً من جواب کسی را نمیدهم ولی چون حرف پول را وسط انداخته بود ناراحت شدم. آن کسی که در مورد من صحبت کرده کجا مرا دیده و حرفم را شنیده است. همقد من است؟ همبازی بنده بوده؟ مدرک دارد برای ادعایش؟ بگویید برود درباره همقد خودش صحبت کند.»
کاپیتان اسبق تیم ملی ادامه داد: اگر چند فوتبالی بخواهند برای هنرمندان واقعی سینما نه سیاهلشکرها فستیوال هنری برگزار کنند چه معنایی میدهد؟ اولاً کیفیت کار مشخص است و در ثانی دلایلش. ضمن اینکه من در سالهای گذشته متوجه اتفاقات بعضی بازیهای تشریفاتی بودهام. قبلاً که بازی بود و روی پیراهن بازیکنان فوتبال این مملکت تبلیغ اسپانسرها خورد، پولش کجا رفت؟ یعنی قرار است به اسم فوتبال از فوتبالیستها مفتبری شود؟ جدا از این بحث من سهشنبه به احترام آقای پروین و دوستم خداداد رفتم سر تمرین ولی زانوهایم درد گرفت و تا ساعت ۴ صبح نتوانستم بخوابم. درد این زانوها به خاطر فوتبال است نه ژست گرفتن جلوی دوربین که اگر هم خوب نشد کارگردان بگوید کات! تا دوباره آماده شوم که بگویند اکشن!
عابدزاده گفت: همان روز به آقای پروین گفتم از برگزارکنندههای بازی بخواهد مسائل مرتبط با اسپانسرها شفاف باشد. آدم وقتی میخواهد به یک مجلس برود باید بداند جشن تولد است یا مجلس ترحیم. بنده هم سر مسابقات فوتبال میفهمم بازی برای خداحافظی یکی از فوتبالیهاست، برای تجلیل از کسی یا هر موضوع دیگر؛ اینکه شرکت کنم یا نکنم به خودم مربوط است و کسی حق ندارد با حرف بدون سند چیزی را به من نسبت بدهد. در مورد بقیه رفقا که صلاح ندیدند بروند چه دلایلی وجود دارد که مطرح نمیکنند؟
دروازهبان خاطرهساز فوتبال ایران در خاتمه گفت: اصول من در رفتارم مشخص است برای گذران زندگیام تا آن طرف دنیا میروم و برمیگردم و البته در بازگشت هم به متلقو میآیم تا بالای سر مغازه خودم باشم و ساعتها روی همین زانوهایم میایستم ولی زیر بار منت هیچکس نرفته و نمیروم. اگر دنبال مفتبری بودم که اینطوری کار نمیکردم. همین الان کافی است بخواهم توی فوتبال پست بگیرم و قرارداد میلیاردی ببندم اما هرگز اصولم را زیر پایم نمیگذارم و با سر بالا و عزت نفس مغازه فستفودم را اداره میکنم و شاگردانم را تمرین میدهم.