علی زر اندوز در ستون طنز چهل سال بعد روزنامه قانون نوشت : در کمال شگفتی ایران با یک برد، سه مساوی و یک باخت، قهرمان جام جهانی ۲۰۵۸ شد! تحلیلگران علم ریاضی، کارشناسان فوتبال و سایر اندیشمندان جهان که از این اتفاق انگشت به دهان ماندهاند، در بیانیهای ضمن تبریک این موفقیت به تیم ملی و مردم ایران اعلام کردند اگر ۴۰سال قبل، اندیشمندان جهان معادلهای که تیم ملی ایران در گروهش ایجاد کرده بود و در آن معادله پرتغال و اسپانیا هر کدام با سه گل زده و مراکش با یک گل زده حضور داشتند، ولی ایران صدرنشین جدول شده بود را حل میکردند، الان این اتفاق برای جهانیان کمی قابل درکتر بود! ولی خب به هر حال این بازیهای علم ریاضی چیزی از ارزشهای تیم ملی ایران و کیروش کم نمیکند!
به گزارش خبرنگار اجتماعی روزنامه، در حال حاضر مدتی است که جوانان روزهایی را که تیم ملی در جام جهانی بازی دارد، برای مراسم روز عروسیشان انتخاب نمیکنند. خبرنگار ما برای یافتن دلیل این اتفاق سراغ عدهای از جوانان دم بخت رفت و دلایل آنها را برای این تصمیم جویا شد. پسر جوانی به خبرنگار ما گفت: کلا با این همه خرج و مخارج و سختی، داریم یک شب عروسی میگیریم، که آن هم در شادی و حرکات موزون و بزن و بکوب بعد از پیروزی تیم ملی، محو میشود!
اما خانم جوانی دلیل دیگری را برای این تصمیم بیان کرد و گفت: اصلا دلم نمیخواهد در شب عروسیام به جای آنکه همه نگاهها به عروس و داماد باشد، همه به تلویزیون روی گوشیهای تلفن همراهشان چشم بدوزند و تازه وسط عروسی موج مکزیکی بروند و تخمه بشکنند و با بالا و پایین پریدن و شادی پس از گل، دیزاین میزهای عروسی را به هم بریزند! حالا همه اینها هیچی… اگر تیم ملی با نتیجه دو بر یک ببرد، مادر شوهر و خواهر شوهر آدم یک عمر میخواهند بگویند آن یک گلی که ایران خورد، پا قدم عروس ما بود! مرد میانسالی هم دلیل خاص خودش را داشت و گفت: بیخیال داداش! این طوری هر چی باقالیپلو با ژله سر میز شام عروسی خوردیم تو استرس دقایق پایانی نیمه دوم، دود میشود و میرود هوا!
یکی از بازیگران کشور که سالهاست داستان منقلب شدنش در ورزشگاه، به ضربالمثلی پرکاربرد در ادبیات فارسی تبدیل شده، سرانجام پس از ۴۰ سال دلیل منقلب شدنش را برای خبرنگار ما فاش کرد و گفت: راستش من اون روز وقتی برای دیدن بازی دو تیم خارجی وارد ورزشگاهی در خارج از کشور شدم، گمان میکردم تماشاگران به جای آنکه به آن توپ گرد کثیف و آن بازیکنانی که ژولیده و عرق ریزان هستند توجه کنند، به بازیگر و سوپر استاری که وارد ورزشگاه شده توجه میکنند! ولی در طول بازی آنها حتی یک بار هم از من درخواست عکس یا امضا نکردند و فقط نگران بودند توپ وارد آن سبد حصیری بزرگ نشود! خب در این فوتبال را ببندند، این قدر هم نگران وارد شدن توپ به آن سبد حصیری نباشند! خلاصه آنجا بود که من به خاطر این همه بیتوجهی به هنر هفتم، منقلب شدم! وی در پایان گفت: از آقای استنلی کوبریک، مجری برنامه نود هم درخواست میکنم به جای بررسی حواشی این ورزش مسخره و کثیف، کمی اخبار اکستنشن و مانیکور – پدیکور هنرمندان را پوشش دهد! مرسی…