رسانه برای جذب مخاطب نیازمند اعتمادسازی است

رضا صائمی در روزنامه هم‌میهن نوشت:

جذب مخاطب و شیوه‌های افزایش طیف تماشاگران همواره یکی از مهمترین دغدغه‌های اصحاب رسانه بوده است و چنانچه از مطالعه نظریه‌های مختلف ارتباطات بر می‌آید اولین گام در جهت ساخت برنامه‌ها و تولیدات رسانه‌ای داشتن مخاطب است؛ چراکه بهترین و خوش‌ساخت‌ترین برنامه‌ها بدون مخاطب در همان ابتدا عقیم می‌ماند و به هدف خویش نمی‌رسد.

بحرانی که امروز سینمای ما را به‌شدت تهدید می‌کند همین کاهش مخاطب است که البته گاهی به‌جای رشد و ایجاد انگیزه برای بهبود وضعیت کیفی محصولات خود به ابتذال و عوام‌زدگی سوق می‌یابد تا مخاطب را به هر قیمتی که شده پای تماشای اثر خود بنشاند! اما از سوی دیگر اگر صندلی‌های سینمای ما نیز خالی باشد تولید بهترین فیلم‌های سینمایی نیز فایده‌ای ندارد و راه به جایی نمی‌برد.

درواقع بحران مخاطب از دو سوی متضاد، رسانه ما را تهدید می‌کند. این وضعیت برای تلویزیون که قرار است رسانه ملی باشد از حساسیت‌های بیشتری برخوردار است، چراکه در تلویزیون نه فقط فیلم، طنز و سرگرمی بلکه برنامه‌های متعدد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری پخش می‌شود که باید طیف بیشتر و متنوع‌تری از افراد جامعه را پوشش دهد و به نیازهای ضروری، ثانویه و فانتری آنان پاسخ گوید.

در تلویزیون طیف مخاطبان از بچه پنج‌ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله را شامل می‌شود که هرکدام بنا به اقتضای سنی و شغلی خویش به برنامه‌های ویژه‌ای نیازمندند و هرکدام مخاطب‌شناسی خاص خود را دارند. قطعاً مخاطب برنامه‌های کودک به مولفه‌هایی در جذابیت برنامه توجه می‌کند که مخاطب برنامه‌های مستند علمی به آن بی‌توجه است یا برنامه ورزشی به‌دلیل وابستگی‌ای که به طیف جوان دارد، باید شاخص‌های یک برنامه جوان‌پسند را دارا باشد.

ضمن این‌که تلویزیون هر روز و در تمام ساعت‌های شبانه‌روز در حال پخش برنامه است و مخاطبان آن هر زمان که اراده کنند، می‌توانند به تماشای آن مشغول شوند؛ لذا تاثیرات روانی اجتماعی آن بیش از هر رسانه دیگری بر مخاطبان تاثیر دارد. براین اساس مقوله مخاطب‌شناسی و شیوه‌های جذب آن برای تلویزیون به‌عنوان یک رسانه بزرگ و همه‌گیر بیش از هر امر دیگری واجد اهمیت است.

اما آنچه هسته اصلی و جوهره جذب مخاطب را تشکیل می‌دهد و به‌اصطلاح مخاطب را جذب پیام رسانه می‌کند، مسئله اعتمادسازی است. درواقع اعتماد مخاطب به رسانه بزرگترین سرمایه و ابزار آن رسانه است که مبتنی بر آن می‌تواند به تداوم هستی هنری خویش امیدوار باشد و ریزش مخاطب به‌تدریج منجربه سقوط هویت و هستی یک برنامه هنری می‌شود. طی سال‌های اخیر و با گسترش روزافزون ارتباطات و فناوری‌های اطلاعات به‌ویژه موبایل و اینترنت، ایمیل، اس‌ام‌اس شرایط مساعدی فراهم شد تا شکل و دامنه ارتباطات میان برنامه‌سازان و مخاطبان عمق بیشتری به خود بگیرد.

در این میان اس‌ام‌اس یا همان پیام کوتاه به‌دلیل سرعت عمل بیشتر و ارتباط سریع‌تر بیشتر مورد توجه رسانه‌ها به‌ویژه تلویزیون قرار گرفت. پیام کوتاه این فرصت را به مخاطبان می‌دهد که افکار، اندیشه‌ها، دیدگاه‌ها و سلیقه‌شان را درباره برنامه‌های مختلف بیان کنند و دست‌کم مطمئن باشند که این پیام‌ها به مقصد می‌رسد و دیده می‌شود.

فناوری پیام کوتاه از دو منظر برای رسانه‌ای مثل تلویزیون کارکرد داشته و به دو نیاز تاریخی آن پاسخ داده است؛ یکی به لحاظ اعتمادسازی و جلب مخاطب و دیگری از حیث مشارکت تماشاگر و مخاطب در فرآیند یک تولید رسانه‌ای. به عبارتی دیگر این فناوری به نظریه منفعل بودن مخاطب و تاثیر یکسویه و پروپاگاندایی رسانه بر مخاطب پایان داد و به ارتباط دوسویه و تعاملی مخاطبان و رسانه‌ها منجر شد.

درواقع پیام کوتاه روشی کوتاه برای تبدیل تماشاگری صرف و منفعل به مخاطبی فعال و اثربخش است. یکی دیگر از کارکردهای پیام کوتاه در برنامه تلویزیونی مسابقه‌های رسانه‌ای است که مخاطب را به مشارکت فعالانه در رسانه ترغیب می‌کند و هیجان بیشتری به آن می‌بخشد. قرعه‌کشی و شیوه انتخابی برندگان مسابقه در صفحه تلویزیون نیز بر اعتماد مخاطبان می‌افزاید.

اعتمادسازی و پرورش مخاطبان فعال اهداف بزرگی برای یک رسانه است که با اختراع رسانه‌ای دیگر مثل پیام کوتاه تا حدودی محقق شده است. دموکراسی نه‌فقط مبانی فلسفی و تئوریک دارد، که به ابزارها و فناوری خاص نیز محتاج است. شاید هیچ فناوری و رسانه‌ای مثل پیام کوتاه مصداق این سخن مک لوهان نباشد که رسانه، خود پیام است.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 201668 و در روز یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت 09:11:59
2024 copyright.